آرشیف

2022-12-12

لطیف آزاد

کوچی‌های‌غور و کوچی‌های پشتون

 

توده‌ های‌ مختلف قرار نیست که در پی نیا و نسب به‌ هم برسند. این وضعیت در حوزه مورد برسی ما یک مشکل عمومی است. اغلب پیوند‌ ما با اماکنی دارد که در آن زندگی می‌کنیم. به عبارت دیگر ((خان)) یا اطاعت از خان خیلی پُر ‌رنگ‌تر از آن چیزی است که در‌بین پش‌تون‌ ها به‌ مشاهده می‌ رسد. روی این اساس آن توان‌مندی کنش دسته‌جمعی روی اهداف مشترک، بدون آن که چنین کنش‌های چاشنی‌ای از مسایل چون تعصب‌قومی و اهداف غارت‌‌گری داشته باشد را دارند. صلاحیت و اختیار خان‌ها در پیش‌گام مردم از اعتبار زیادی برخور‌دار است.

کشمکش‌ های‌ داخلی‌ تلخی که در‌بین هر‌ یک از قبایل پش‌تون است، در شاخه‌ های غوری‌ها دیده نمی‌شود. دو شاخه بزرگ‌تر فیروز‌کوهی‌ها و تایمنی‌ها دربین خود تقسیم شده و منازعات را به  راه انداخته بودند ولی این خصومت‌ها چنان که بین پش‌تون‌ ها رواج دارد مدوام نیست. خون‌ریزی های انتقام‌ جویانه خودسرانه و توسط افراد نیز از آن جنس که در بین پش‌تون‌ ها رایج است در‌ بین غوری‌ ها دیده نمی‌شود. تمام قبایل‌ غوری زندگی شبه کوچی دارند. کوچی‌ های پش‌تون به منظور دلایل سیاسی از قبل تعیین شده‌ی شان توسط عبدالرحمان خان یا خان قبل‌تر‌شان، از جای به جای دیگری به منظور زمین‌شناسی که بعدها آنرا تسخیر می‌نمودند، کوچ می‌کردند. ولی این تفاوت بزرگ در‌بین غوری‌ها وجود ندارد.

کوچی‌های‌ غور به منظور رفع از خشک‌سالی، جنگ یا دلایل دیگر بطور موقت از یک ساحه به ساحه دیگر کوچی‌ گری می‌ نمودند. نوع کوچی‌گری غوری‌ ها وابسته به دام‌ داری و گلهدار بوده و زمین‌ های را کشت می‌ نمودند و کشت می‌ نمایند که وابسته به باران است. ولی کوچی‌های پش‌تون سرتاسر دارای زمین‌های آبی و زمین‌های صاف و هموار فراوان بودند و هستند. کوچی‌های‌غور برای مصارف‌شان از زراعت و غله بهره‌ برداری می‌نمودند و کوچی‌های پش‌تون برای مصارف‌شان از فروش انواع سلاح و شترهای‌پهن و بزرگ بهر برداری می‌نمایند. کوچی‌های پش‌تون در مناطق‌گرم و حاصل‌خیز و کوچی‌های غور در مناطق‌سرد و بی‌آب و علف زندگی می‌نمودند و می‌کنند. کوچی‌های‌غوری غیر مناطق‌شان جای برای رفتن نداشتند و ندارند ولی برعکس، کوچی‌های پش‌تون تمام ممالک را همواره و به ترتیب چرخ می‌زدند و می‌چرانند. و در آخر اینکه کوچی‌های‌غور کوچی نشینی قبیله‌ای داشتند و کوچی‌های پش‌تون کوچی‌نشینی جهان‌گردی دارند.

به‌قلم: لطیف‌آزاد