آرشیف

2017-8-5

غلام رسول مبین

کهنسال ترین مردِ غرچستانی (الحاج عبدالرسول از فیاق) !

 

کهنسال ترین مردِ غرچستانی (الحاج عبدالرسول از فیاق) !

بنام آنکه جان سامان ازو یافت

به لطف و عنایت پروردگار عالم یک سال قبل توانستم که یکی از یاران و دوستان وفادار پدر کلانم را زیارت نمایم و با وی رودررو معرفت و آشنایی حاصل نمایم. مرحوم الحاج وکیل محمد یعقوب پدر کلانم که دورانی توانست به کرسی وکات در دوران حکومت شهید دکتور محمد نجیب الله برای میهن و هم میهنانش خدمت نماید؛ دریغا که در سال 1385 هـ.ش. از دارفانی پدرود و به دارباقی درود گفت – دارای دوستان و همفکرانِ زیادی میباشد. بنابر وُسعت نظر، جایگاه سیاسی، پایگاه اجتماعی و دیدگاه تصوفی و دینی که داشتند دارای رفیق ها و همراهان وفاداری میباشد که تا حال از همدورانش کسانیکه در قید حیات به سر میبرند ازو به نیکونامی، دلاوری و دریادلی یاد میکنند.
بنده، دوست دارم که دوستانش را احترام نموده و راهش را به قدر امکان دوام دهم و حداقل اگر خدمتِ به همردیفان و همفکرانش کرده نتوانم، برایشان احترام و ارج قابل وصفیِ قایل شوم. درین میان روزگار همرایم یاری کرد و فرصت مهیا شد که از سالِ پار الی اکنون دو مرتبه با محترم الحاج عبدالرسول یکی از بزرگان و بزرگ منشان منطقه یی فیاق، لفرا و شویج که درحق مردیست باخدا و شخصیست با ایمان – هم صحبت و همسخن شوم. درینجا دَین خویش میدانم که راجع به این مردِ بزرگ و شخصیت استوار چیزهای بنویسم. بلی، خواننده گرامی:
الحاج عبدالرسول فرزند فخرالدین فرزند خداداد فرزند قربان مختار … که به گفته یی خودش اُکنون 128 – 130 ساله میباشد و در سال 1268 یا 1266 هـ.ش. در یک خانواده یی متدین، بهنام، علم پرور و بزرگ قوم دیده به جهان هستی گذاشته است. موصوف باشنده اصلی دهکده تُخُندیِ فیاق از مربوط غرچستان سابق در شمال غرب شهر چغچران مرکز ولایت غور میباشد.
در مصاحبت که با وی داشتم خاطرات تلخ و شیرین از روزگار دارد که میشود از داشته ها و تجاربش مقاله ها و حتا دفترچه ها نوشت. خاطرات به یادماندنی از نخستین سفر محمد ظاهر شاه، آخرین پادشاه افغانستان که در منطقه چغچران بخاطر برگزیدن این ناحیت به حیث مرکز ولایت غور داشته، دارد. راجع به بزرگان غور دیدگاه های عالی دارد که فرصت باقی باشد و وقت کافی، میشود منحیث معلومات ثقه و دقیق از گفته هایش، استفاده کرد. از مرحوم حاجی عبدالغفور دهمرده مشهور به حاجی رییس، از الحاج وکیل عبدالجبار خادم، مرحوم وکیل عبدالغفور صوفک، مرحوم حاجی وکیل محمد یعقوب خان (پدر کلان من)، دوست محمد گدامدار، مرحوم محمد حیدر غرچه، استاد محمد سعید مشعل غوری، وکیل فخر الدین خان، مرحوم میرزا محمد اقبال کوهی و ده ها بزرگ و سرشناس غور داستان ها و خاطره ها دارد.
از حاکمان و والیان غور از غلام حیدر خان، محمد حنیف خان، محمد طاهر خان صافی، عبدالواحد منصوری، عبدالرسول پشتون، حاجی خلیل خلیلزاد، نعیم برکی برک، حاجی آصف آصفی، حضرت میر حکیمی و … به درستی و خوبی یاد میدهد. درست میداند که سیاه موی معشوقه یی ملا جلالی طی سفری محمد ظاهر شاه به چغچران همرایش ملاقات نموده است. از گرم و سرد دنیا، خوبی ها و بدی ها، دوستی ها و نارفیقی های بعضی ها داستان ها دارد که انسان را مفتون خویش میسازد تا پی سخنانش نشسته و به کانون تجارب خویش بیافزاید. باوجود کهولت سنی از مفکوره یی خوبی برخوردار است، ذهنش فعال است، دیده گانش با استعمال عینک های ذره بینی کاربرد خود را حفظ نموده است. افسوس و درد که این مردها روزی از کنار ما میروند. ایشان توانستند که سعه یی صدر خویش را حفظ نمایند و با نام نیکو وداع زندگانی میگویند. دردهای دلم سنگینی میکند که آن صمیمیت ها و رفاقت ها در شرایط فعلی کمرنگ شده میرود. نزدیکی ها، صمیمیت ها، رفاقت ها و حتا جوانمردی های ما در زمان حاضر همش دیجیتالی و برقی شده است.
برای کاکایم عبدالرسول خان آرزوی موفقیت، طول عمر و صحت کامل آرزودارم. در لابلای سخنان خویش سروده های زیادی از شعرا را با آن شیوه و طرز پیری برایم میسرایید و نصیتگونه گوشزدم میکرد:

اگر داری پند پدر را به گوش
مکن دوست پدر را فراموش
—————————
درین دنیای فانی، هرکس به فکر خویش است
بلبل به نغمه خوانی و عقرب به فکر نیش است
……………………………………………..

بامهر و محبت
غلام رسول مبین
غور، شهر چغچران
14 اسد ماه 1396 هـ.ش.
0798992909