آرشیف

2014-12-28

محمداسحاق فایز

کهدامن، داغ هایت را بیاد می آوریم!

به یاد ویرانی های شمالی در ده سال پپیش
 با ردیگر چرخش ایام سالی دیگر را بلعید و روزی فرارسید که "اسد سیاه " نام گرفته است و روایتی سخت غم انگیز وپر از آب چشم دارد.
نیروهای طالبان درچنین ماهی در حالی که مزدوران بیگانه را با خود آورده بودند، چون مور و ملخ بر جان سبز بنان و تاکستان های از عطش سوخته شمالی یورش بردند و آنرا در ظرف چند ماه به یک برهوت و بیابان خشک مبدل کردند.
مزدوران بی فرهنگ بیگانه در حالی دست به سبز سوزی و ویرانی خانه های مردم غیواین سرزمین پرداختند که روشنفکران تاریک پندار شان دویمه سقاوی را در کابل چاپیده بودند و بر بنیاد تیوری مطرح شده در آن،  موریانه های طالب به تعمیل محتوای فاشیزم گرایانه اش در کهدامن پرداختند.
در دهمین سالروز این فاجعه اندوهناک، بیاد هزاران زن و کودکی می افتم که با پاهای پیاده ده ها کیلومتر را پیمودند تا شرف و عزت شان محفوظ بماند ودر زیر سایه شب اندیشان سیه دل و خون آشام، لختی را بسر نیاورند.
در آن اسد سیاه و غم آلود که ابری از دود، آسمان در غم فرورفته کهدامن را پوشیده بود، ما در دوردست ها متوجه این نکته بودیم که لشکریان مزدور طالب، چگونه برای  استمرارحکومت شب، تا ک ها و درختزار ها و سبز بنان شمالی را می برند و آبادی هایش را به آتش می کشند.
غمناک تر از آن این که شماری از باشنده کان این مناطق را که نتوانسته بودند از خانه و کاشانه بگریزند، بر لاری ها بار و به دشت های سوزان و بی آب ننگر هار منتقل کردند و یاد این رنج ها نیزدریایی از عذاب است و عبرت برای ما.
طالبان در آن اسد سیاه پی برده بودند که چون آب مایه حیات است از آنرو با بم و دینامیت، کاریز هارا منفجر کردند و به این ترتیب، خاطره رود فرات و کربلا را یک بار دیگر زنده ساختند.
پس از آن بود که نباتات و آدمهای لب تشنه و مانده در ویرانه های شمالی را فریاد العطش بر آسمان ها شد تا از خداوند بخواهند، پایان این شب های تاریک را فرمان دهد و طلیعه آفتابی را نوید بخشد که در روشنایی آن هرچه ظلمت و ظلمت اندیش است، تبه گردد.
من در حالی که این روز را به یاد صد ها هزار باشنده این سرزمین میدهم ، به آنها هشدار میدهم که یاد آرید بر شما چه کردند وعبرت گیرید که فتنه ای دیگر نیز در راه هست.
من به باشنده گان شمال کابل آن روز هارا دوباره بیاد میدهم و آنها را فرا می خوانم تا برای یاد کرد از آن روز ها  هم که شده است، با دیده عبرت بر اوضاع بنگرند وبرای حال و آینده خود اندیشه کنند.
بیاد آورید که اگر ما توانایی های خودرا از دست بدهیم، ترفند های دیگری در راه و در کمین نشسته تا این بار ماها را در تفرقه و چند دسته گی بشکنند و آنگاه …
بیاد اورید که ما اگر شیرینی خودرا از دست بدهیم، انگور های مان  دیگر گوارا  و شیرین نخواهد بود. این انگور هارا زهر تفرقه تلخ خواهد کرد.