آرشیف

2014-12-30

انجینر محمد نظر حزین یار

کـارگـــــاه ­ هـــــــــــای آموزشی

  

پيوست به گذشته…….

  
در اینجا به ذکر چند تعریف از میان تعاریف متعدد کارگاه آموزشی بسنده می­کنیم:

  • کارگاه آموزشی عبارتست از یک نشست کوتاه مدت و از پیش تنظیم شده به منظور مشوره­دهی یا تبادل بحث و اطلاعات.

  • گردهمآیی افراد خاص که جهت مشاوره یا تبادل نظر روی یک یا چند موضوع خاص دعوت شده اند.

  • نشست مشارکتی که بمنظور بحث، حقیقت­یابی، حل معضل و مشاوره طراحی شده باشد.

  • کارگاه آموزشی معمولاً براي تحریک روحیۀ جمعی و تشويق آنانیکه از کارهاي گروهی کناره­گيري ميکنند استفاده ميشود. سهيم ساختن آنان در جمع­آوري نظريات، رشد کارهاي تیمی و بلند بردن سطح آگاهي از طريق مطالعه، بحث و يا شريک­سازی تجارب شرکت کنندگان براي حل مشکلات مؤثر مي­باشد.

موارد استفاده کارگاه­های آموزشی

  • مطالعه و تحلیل موشکافانهء موضوع

  • جستجوی را ه حل مشکلات با استفاده از روش باهمی

  • تنظیم چارچوب طرحهای بعدی

فوايد کارگاه­های آموزشی

  • توحید تجارب مختلف و استفاده از آن

  • ترویج و تقویت روحیۀ جمعی در قالب کارهای تیمی

  • جمع آوری افکار و نظريات بيشتر در مورد موضوع خاص

  • طرح و تطبیق برنامۀ­ها مبتنی بر خرد جمعی

  • جلوگیری و یا کاهش خطرات احتمالی تا حد ممکن

  • ایجاد فرصت مناسب جهت بهره­وری و استفاده از امکانات آموزشی متنوع و کیفیت آموزشی بالا

مراحل برگزاری کارگاه­های آموزشی

  • در نظر گرفتن محل مناسب براي تدوير کارگاه آموزشی

  • جمع­آوري مواد  لازم بخاطر تهيه گزارش

  • آماده گي و طرزالعمل

  • تنظيم اهداف و مقاصد بصورت واضح و روشن

  • پلان­گذاري در مورد زمان، مکان، دوره و تعداد شرکت کننده­گان (چه وقت، کجا، چند مدت و با چه تعداد شرکت کننده)

  • استفاده از روشهای تجربه شده و مدون جهت پیشبرد کارهای آتی (چطور و چه وقت کار انجام شود)

  • گزینش اعضا بر اساس کارکرد و داشتن روحیه همکاري

  • ارزيابي توانایی پيش برنده­گان کارگاه آموزشی

  • تهيه تقسيم اوقات برنامۀ

  • آماده کردن لیست شرکت کننده­گان

  • دعوت شرکت کننده­گان

  • پیگیری

کارگاه آموزشی از اثرگزارترین روشهای دادخواهی است که میتواند بسیاری از نقاط تاریک ومبهم موضوع مورد نظر را روشن بسازد وجمع بیشتری را برای حمایت ازآن آماده سازد.
 

7سیمینارها وکنفرانسها

موجودیت تعاریف متعدد از سیمینار و کنفرانس نمایانگر آنستکه میتوان از زوایای مختلف به آن نگریست. ما به ارائه چند تعریف که تا حدودی جامع تر بنظر میرسد، بسنده می­کنیم: 

  • روشی است برای انتقال تجارب و معلومات نسبت به یک یا چند موضوع خاص که معمولا توسط یک برنامۀ گردان ماهر رهبری میگردد.

  • گردهمآیی گروهی از متخصصین با مهارتهای متفاوت ولی منافع مشترک با نیات آموزشی و آگاهی بخش و با هدف ارتقای مهارتها و دانش شرکت کنندگان.

  • سخنرانی علمی روی یک یا چند موضوع ماهیتآ آموزشی برای گروهی از افراد.

مزایای سیمینار و کنفرانس

  • آموزش به شکل دسته­جمعی

  • رهبری و انکشاف منظم آموزش توسط يک شخص منحیث پیش­برنده

  • پیشبرد سيستماتيک بحث بر مبنای تحقيقات در جریان سيمينار و کنفرانس

نکات مهم جهت تدویر سیمینار و کنفرانس
 اقدامات زیرین پیش از برگزاری سیمینار باید صورت گیرد:

  • تنظيم محل سيمينار و کنفرانس براي بحث گروهي

  • ایجاد فضاي آرام و رفع هر نوع اسباب مخل نظم سیمینار یا کنفرانس

  • ايجاد تسهيلات لازم براي یاد داشت­برداری و تهیه گزارش

  • فراهم آوری امکانات سيستم صوتي

تفاوتهای سیمینار و کارگاه آموزشی

 چند نمونه از تفاوتهای اساسی این دو روش آموزشی را میتوان چنین بر شمرد:

  • تفاوت در استفاده از تکنیک­های آموزشی، بدین معنی که سیمینار جایگاه مناسب جهت استفاده از سخنرانی (لکچر) و نمایش تجربی است در حالیکه کارگاه آموزشی اسفاده از تمام روشها و تکنیک­های آموزشی را دارد.

  • یاد داشت­برداری گزینه مناسب جهت استفاده بهینه از سیمینار است در حالیکه در کارگاه آموزشی نیاز جدی به آن احساس نمی­شود.

  • سیمینار معمولآ همراه با کارخانگی در ارتباط با لکچر و نمایش تجربی است در حالیکه کارگاه آموزشی  ندرتآ کار خانگی را با خود دارد.

  • سیمینار نیازمند آزمایشگاه نیست ولی آزمایشگاه مجهز در یک کارگاه آموزشی خیلی مهم و سودمند است.

  • سیمینار در واقع صنف یا کلاس بزرگتر با اشتراک­کننده­گان بیشتر است در حالیکه کارگاه آموزشی  کلاس کوچکتر و شرکت کننده­گان کمتر دارد. 

  • سیمینار نیاز به هزینه کمتر دارد تا کارگاه آموزشی.

 

8دادخواهی پارلمانی (لابی­گری)

گرچند لابی­گری در وهلهء نخست، بار معنایی منفی را در اذهان متبادر میکند و اینکه لابی­گری در پی آنستکه اثبات مدعا و رسیدن به هدف به هر قیمت ممکن جواز دارد ولو اینکه به ازاء ناحق جلوه دادن حق و یا برعکس باشد. ولی این نکته را نباید از نظر دور داشت که لابی­گری میتواند روش مؤثر و قانونی برای تغییر پالیسی­ها و بنیانگذاری جوامع دموکراتیک باشد. بنابر این بجاست که چنین تعریفی از لابی­گری ارائه نماییم:  لابی­گری در حقیقت گفتگو و فعالیتی است به منظور تأثیرگذاری بر رأی قانونگذاران در رابطه به یک قانون خاص.
انواع لابی­گری
لابی­گری را میتوان نظر به مخاطبین و میزان تأثیرگذاری آنان بر روند تقنین، به دو دسته تقسیم نمود:
لابی­گری مستقیم:
 عبارتست از تلاشها و گفتگوی مستقیم سازمانهای غیرانتفاعی با قانونگذاران و تأثیرگذاری بر آنان به منظور ایجاد، تعدیل و یا تغییر قانون خاص.
لابی­گری غیرمستقیم:
 عبارتست از گفتگو با مردم و تواناسازی آنان تا بتوانند در پیوند به یک قانون خاص موضع­گیری داشته باشند. لابی­گری غیرمستقیم و مستقیم را میتوان با استفاده از شاخصهای متعدد از هم تفکیک کرد از قبیل اینکه: یک، لابی­گری غیر­مستقیم انعکاس دهندهء نظرات مردم در رابطه به مزایای یک قانون خاص است. دو، مشوقی است تا مردم را در تماس مستقیم با قانونگذاران قرار دهد تا بتوانند نظرات شان را بصورت مستقیم و مستقل ابراز و اعمال نمایند و بالاخره اینکه نقش بسزا در کاهش فاصله میان مردم و قانونگذاران ایفا مینماید.  
 میانجیگری
ميانجيگري از نظر لغوی به معنای وساطت بين دو يا چند طرف است. از نظر اصطلاحي يكي از شيوه­هاي سياسی-مدنی حل و فصل مسالمت­آميز اختلافات است كه در آن طرف ثالث كه معمولاً يك كشور، يك سازمان بين­المللي و يا يك شخصيت با نفوذ است به منظور پايان دادن و يا كاهش مناقشه بين دو طرف درگير اعم از دو كشور، بين دولت مركزي با گروههاي مخالف و یا بین گروهها و افراد درگیر مداخله مي­كند و به طور دوستانه موضوعات مورد مذاكره بين آنها را پيشنهاد ميكند. به عبارت دیگر: فعالیتی است که طی آن فردی بی‌طرف (میانجی) به دو طرف درگیر در یک اختلاف کمک میکند تا در موضوع مورد اختلاف به یک توافق دوجانبه دست پیدا کنند.
با توجه به سابقه ديرينه جنگ و نزاع بين افراد، گروههاي اجتماعي و كشورها و نيز با توجه به منافعي كه از جهات مختلف براي مداخله طرف ثالث به منظور پايان دادن به يك منازعه در طول تاريخ وجود داشته است، میانجیگری نيز از سابقه ديرينه­اي در راستای حل منازعات و رسیدن به وضعیت عادلانه برخوردار است.
 
 
شرایط میانجیگری
برای میانجی­گری این شرایط باید وجود داشته باشند:

  • وجود اختلاف نظر بین دو طرف

  • خواست واقعی هر دو طرف برای یافتن یک راه حل قطعی برای موضوع مورد اختلاف و آمادگی بحث در مورد خواسته‌ها و اهداف.

  • تصمیم دو طرف برای دستیابی به یک نتیجه قطعی با کمک یک طرف سوم بی‌طرف و مستقل که به هیچ‌ یک از طرف‌های درگیر وابستگی نداشته باشد.

  • تصمیم دو طرف برای پذیرش نتیجهء پایدار، و ترجیحآ شکل­گیری یک توافق دوجانبهء بلندمدت.

 

مراحل میانجیگری

گرچند میانجیگری ساختار یا روش‌های از پیش‌تعیین‌شده ندارد ولی چنین ویژگی‌های مشترک در فرایند میانجیگری دیده می­شوند:

  • شفاف‌سازی خواسته‌ها و اهداف دو طرف

  • تبدیل برآوردهای ذهنی و درونی طرفین به مقادیر عینی و قابل لمس

  • ارائهء مجموعه‌ای از راه‌حل‌های ممکن به طرفین

  • جمع‌آوری و خلاصه کردن نتایج بحث‌ها در پیش‌نویس توافق (معمولاً به صورت نوشتاری)

  • رسمیت بخشیدن به توافق حاصل شده

 

دست­­آوردهای میانجیگری

آنچه در ختم فرایند میانجیگری میتوان انتظار داشت همانا  توافق طرفین درگیر بر ختم منازعه و رسیدن به توافق بلند مدت دو جانبه است که در واقع گوشه­ی از دستاوردهای میانجیگری را آشکار میسازد. گوشه­های دیگر دستاوردها را میتوان چنین بر شمرد:

  • جبران خسارت

  • تآدیه یا باز پرداخت

  • عذرخواهی جهت ختم منازعه

  • تبادله اجناس یا استرداد امتعه گرفته شده

  • تغییر در پالیسی و رفتار

ویژگیهای میانجیگری

چشمگیر بودن مزایای میانجیگری باعث شده است تا استفاده از این روش و تن دادن به پیشنهادات میانجی برای حل منازعات از مقبولیت نسبتآ عام برخوردار گردند. برخی از مزایای میانجیگری قرار ذیل اند:

  • محرمیت و سری بودن میانجیگری و اینکه مباحث مطرح شده در فرایند میانجیگری در جاهای دیگر همچون محکمه استفاده نمی­گردد.

  • فرایند میانجیگری عاری از تعصب و غرض­ورزی است.

  • میانجیگری یک پروسهء داوطلبانه است.

  • میانجیگری همچون محاکم تشویش برانگیز و اضطراب­آور نیست.

  • میانجیگری از هر روش دیگر حل منازعه، هزینهء کمتر دارد.

  • حل منازعه درمیانجیگری زودتر امکان پذیر است.

 
 
صفات يك ميانجيگر خوب در حل منازعا ت و پرنسيپ هاي داد خواهي

 صفات يك ميانجيگر خوب در حل منازعا ت و پرنسيپ هاي داد خواهي