آرشیف

2024-1-15

محمد آصف فقیری

کز جمله به تن٬ یکی زنده بجان

بیت:

کز جمله به تن٬ یکی زنده بجان

تو سرور را زسرگردان٬ فرق خوان

(فقیری)  

 

شرح فلسفی عرفانی بیت: سرور یا خادم انسانیت در حقیقت، فاعل شناسا جوهر جان خودست، که قطره است از دریا لامنتهی هستی و واصل از طریق مصطفای به اصل لامنتهی٬ حریص است در خادم بودن به همنوع خود٬ چون جوهر یا روح آدمی٬ وحدت بی کمیت یا کیفیت در اوج اتصال٬ که قلب را شدت بی نهایت در شتابی بسوی بی نهایت یا همانا عشق و هوشیاری همه مثبت بی منفی می باشد. که اینجا تاج کرامت را لایق است.

شرح جامعه شناسی سرگردان: مقصود از سرگردان که در کشورما افغانستان الخصوص پسا جنگ های چند دهه٬ تا دلت بخواهد است. آنان اند که هدف ندارد و همیش در برنامه کسانکه روی هدف خود کار می‌کند دخالت می‌کند و بسیار خصایص بد چون در عیب دیگران بودن را ترجیح می دهد تا سرش باشد در کار خودش…این حالت را می توان بحران هویت در جامعه بدوی هم گفت. جامعه توده ای بستر برای تمامت خواهی بوده٬ چون اگر تمامت خواهی حاکم شود٬ یعنی پدیداری تنزل جامعه بر نقطه رسیده٬ که جز فلاکت و غم روزافزون امید دیگر نداشت و حتی غایت اعمال که در ابتداء احسن جلوه می کند هم بسوی منفی کشانده می شود. و یا دست آوردهای که ظاهراً امید بر توسعه می دهد. اما منشاء در آغاز از تنزلی می باشد که جامعه توده به آن جاء رسیده است٬ نتیجه ندارد. و همه توجه  و توجه پذیری جای حکمت و معرفت علم را میگیرد.

شرح سیاسی از عیب اجتماعی: عیب منوکراسی یک تن پرستی، عیب ارسطو کراسی تمامیت خواهی و عیب دموکراسی مردم فریبی – مردم زمانی فریب می خورند که سطح آگاهی و دانایی پایین باشد.  که در این شرح راه حل معضل: هستی و دانایی محض از هستی فردی٬ و انتقال دریافت از هستی فردی به جمع اعضاء چراغ بیرون رفت از منجنیق منفور بسوی تعالی روح و عینیت آن٬ در نظام انسان مدار نظم جامعه پدیدار می شود٬ همانا دولت مردمی…

محمدآصف فقیری