آرشیف

2014-11-22

عصمت الله راغب

کاش فرزند والی میبودم!!!!!!!!!؟

درسابق سنتی بودکه هرگاه دریک اداره مآربات واحتیاجی آن ازطریق هزینه اداره مربوطه خریداری میشد،اصطلاح زیرنام هیئیت خریداری ازچندنفرتشکیل میافت. که درواقع هریک ازین عناصرناظربردیگری بودند.که این شیوه واسلوب خودنوع صداقت ،ایمانداری وامانتداری فرداول اداره رانشان میدادوهئیات مذکوروظیفه خودمیدانستندکه بعدازختم خریداری مآربات، گزارش را برای اثبات شفافیت ازروندخریداری به اداره مربوط تقدیم بدارند.اماامروزبه باوری بعضیهاخوشبختانه وبه باوربعضیهابدبختانه روندتغیرکرده است!!امروزه هرگاه چیزی برای یک اداره خریداری شوداین مسولیت تنهاوتنهاوظیفه فرداول است ودرپروسه خریداری همچنان مختارمیباشدکه این وظیفه را به فرزند،اقارب ویابه یکی ازمشاورین مورداعتمادخودماکول کندتادراین معامله زمینه سازیهانیزبه خواست خودشخص اول اداره صورت گیرد.چونکه درین سرزمین قانون جنگل حکم فرماست هرکس به اساس زوربازوی خودامتیازمیبرد یعنی نیازی به تهیه گزارش که بیانگرشفافیت ازپروسه خریداری باشدنیست،حالااگراین مآربات واجناس ازآدرس که خریداری میشود؛وسایل کمیوترباشدخوب است! که بچه فرداول کمپیوترساینس خوانده باشدچراکه این خودبهانه خوب است برای شخص زمینه سازکه به مشاوراعزامی دستوردهد،که پول را به پسر من تسلیم کن وتوناظرباش زیراکه اوکمپیوترساینس خوانده به وسایل کمپیتوترآشنایی کامل دارد.امادرین حالت اهتمام گرامبل که تیلفون رااختراع کرد،نیزدخیل میباشدزیراکه فرداول را به خرافاتش کمک خوب نموده ویک ساعت قبل به فرزندخودچنین خبرمیدهدکه شیکارخوبی است،آماده گی خودرابگیر،دوستان واندیوالانتکه دکان فلان…. وسایل داشته باشدیک زمینه راجورکنیدکه یکی ازمشاورین من که باوی اطمنان متین دارم به آدرس شمامیایدوآنرا به مارکت برده موادبانه پول را ازوی اخذکنید،ودرآخربراین منوال تاکیدمیکند که مشاوراعزامی شخص بااسرارورازداراست،آنرا به مطاع اندک بفریبید.دوستان قول بزرگانست که گفته اند:وجدان محکمه ی است که هرگاه آنرا موبدموبدان نفس گردانیدی نیازی به محکمه زمینی نیست.حالاهمچووجدان بیداررا ازکجابایدسراغ کرد؟اگردرنظام امروزی اداره ی رازیرنام نظارت ازکاردولت تآسس کردندآن خودآلوده بافسادومعامله گری شد.هیج وقت تجربه نگرفتیم که باآدمهای تازه ورودچگونه رفتارداشته باشیم وازکارشان چگونه نظارت کنیم؟آیابودجه ولایتی برای انکشاف ولایت مربوطه است یااموال تجارتی فرداول؟.مستخدمین بیرونی دراوایل ترس دارندبااین خیالات که غوریهاتاریخ دارندوبقایای آن بیداراند.ولی بعدازآغازرسالت وماموریت که چاپلوسی اطرافیان خودرا نسبت به خودتجربه میکنند،اعتقادوباورشان درموردتاریخ چندصدساله غوریهامیشکندودرختم ماموریت خویش، دست آوردخوبی را ازماوشهامت ماغوریهابه خودهدیه میبرندکه ازسلاطین غوری ققط نامش باقی مانده وبس!نسل امروز آن تماماًدورازسیاست اداری ومهرسکوت برلب زده اند،هرکس میتواندبرآنها حکومت کند.این است تاریخ ما،واین است بیداری مانسبت به تاریخ چندصدساله که به گونه میراث به ما احفادامروزی باقیمانده است. بلکه تاریخ گذشته گان تنهانسل جدیدرا انگیزه وروحیه حق جوی می بخشدوداعیه براین میدهد که نباید پرونده داران زمان، که درشرایط حاضربدنام تاریخ اندبرماحکومت کنند.دوستان میراث تاریخی تنها منحصربراین نبوده بلکه پیام تاریخ برمانسل امروزی چیزی دیگریست که ماآنرا به یدفراموشی سپرده و اشتغال به موزه پاکی دیگران هسیتم.شایدهم این مجاملات به اساس ضعف سوادماباشد که چهارروزی درپهلوی تازه ورودان امرارمعیشت کنیم ومنافع مردم خودرا نادیده گرفته مانند مهره ی شطرنج برای آزمندان شیکاری قرارگریم تاازمامنحیث وسایل تفریحی وابزارتجارتی استفاده کنند،بیزارم ازین سوادومتنفرم ازین زنده گی!!!!!!!!.