آرشیف

2015-2-3

خسرو ....

کار دسته جمعی پـــــــر طمطراق و مسخره

 
 
هر کسيکه نشريات " تلک" تلويزيون نورين و "زنگ خطر" تلويزوين طلوع را در هفتۀ گذشته ديده باشد، عنوان انتخاب شدۀ اين مضمون را بخوبی درک و تأييد خواهد کرد.
بلی طوريکه گفته شده، آقای وزير صاحب صحت عامه يکی از روز های هفته را بحيث روز کار حشر (دسته جمعی) انتخاب فرموده و شخصأ ددراين کار حشر فعالانه سهم گرفتند که خانۀ شان آباد!
اما طوريکه در تصوير ديده ميشد از جمله ده الی پانزده نفريکه در ساحۀ ديد کمرۀ ويديوئی قرار داشتند، به استثنای جناب وزير صاحب کسی ديگر ی خود را برای پاک کاری ساحه خم نميکرد. بلکه بشمول جناب شاروال صاحب  رُک و راست ايستاده و تا و بالاشدن چناب وزير صاحب را تماشا ميکردند. يک نفر که در رکاب جناب وزير صاحب  شرف حرکت را داشتد، يک خريطۀ کلان پلاستيکی سياه را نيز با خود حمل ميکرد و منتظر بود تا جناب وزير صاحب توته ها و پارچه های بيکاره  را از روی زمين بدستهای مبارک شان بردارند و به آن خريطه بيندازند و صاحب خريطه را افتخار بخشند.
اين کار داوطلبانۀ جناب شان مرا بياد قهرمانيها و بزن بهادری های بچه های فيلمهای هندی آورد که همه اشخاص حاضر در صحنه دست به دندان ميگيرند و به بچۀ فيلم آفرين و شادباشها ميگويند. درحاليکه در واقعيت امر صحنۀ مذکور ساختگی و تقلبی است.
ازاين گذشته، کار داوطلبانه يک کار عنعنوی مردم ما و يک عمل بس پسنديده ميباشد. اما  از يکطرف اين  کار، وظيفۀ وزير صحت عامه نيست، بلکه وظيفۀ شاروالی و ارگانها و نهاد های اجتماعی – شهری کشور است. اگر واقعأ کار دواطلبانه باشد، لازم است همه  آنهائيکه در کار داوطلبانه حضور بهم رسانيده اند، دست بدست شوند و به استثنای آنانيکه توان کار کردن را نداشته باشند، همه بدون تبعيض و بدون تماشای بچۀ فيلم، صادقانه کار کنند و نگذراند يک نفر صرف وظيفۀ انتقال خريطۀ يک جناب را بعهده داشته باشد.
از طرف ديگربهتر خواهد بود وزير صاحب صحت عامه حد اقل به کلينيکها و شفاخانه های خود در داخل کابل سری بزنند و صفائی و پاکيزه گی آن ها را سازماندهی کند.
متاسفانه دراين کشور اکثرأ اينطور واقع شده که يک شخص مسؤول بخاطر شانه خالی کردن از زير بار مسؤوليت سپرده شده از متن کارش خارج شده و درحاشيۀ کار ديگری قرار گرفته. شايد هموطنان ما بخاطر داشته باشند که جناب بشر دوست نيز زمانيکه وزير اقتصاد بودند، بعوض طرح پلانهای انکشافی- اقتصادی  کشور و بعوض سازماندهی وظايف مطروحه اش، در خدمت ترافيک شهری قرار گرفته بودند و پليتهای موتر ها را چک مينمودند.
افسوس به حال ما ملت رنج ديده که اعضای کابينۀ ما چنين اشخاص پر طمطراغ و نا اشنا به کار شان هستند و به عوض رفع مسؤوليتهای بزرگ شان  به کار های خورد و کوچک خارج از ساحۀ کاری شان روز خود را گم و معاش خود را حرام ميکنند. و بطور رياکارانه نمايشات قهرمانهای فيلمی را بنمايش ميگذارند.
ما که ديديم واقعأ شرميديم. نميدانم خود شان شرم دارند يانه ؟

با احترام
خسرو از شهر کابل