آرشیف

2014-12-25

سید محمد نبی عندلیب علوی

چه نویسم؟

از شاخِ گل و نغمـۀ بلبل چه نویســـم
از شانه و مشا طـه و کا کل چه نویسم

از این همه الفاظِ لطیف و سـخن نـغـز
از میکده و جامِ می و مُل چه نو یســم

بسیار نوشتـی ونوشتـند و نو شــتـــیم
از صا بری و صبرو تـحمل چه نویسـم

از غفلت بی جا همه جا ظلم و ستم شد
از رسمِ صبوری به تسلسُل چه نویسـم

ای صا بر غفلت زده ، این صبـر نبا شد
از ریـشه و بنـیاد ِتز لـزُ ل چه نو یســم

این غفلت محض است نه آن صبر الهی
در حسرت آن صبروتوکُل چه نو یســم

با چشمِ حقیقت بنـگر صـحن چمن را
حیرت زده،ازچور وچپا ول چه نو یسـم

صدها سخن راست در این ملک هـویـدا
بیـهوده ،از آن رسمِ تخیل چه نو یســم

ای کاش فضای وطنم صاف و صفا بود!
تادیـده نگـفتی ، من ازگُل چه نو یســم

تـقدیـر نه این ا ست که تد بیـر نبـا شد
نشناختی تقدیـر و تنا زُل چه نو یســم

تقد یرِ تو این نیست ! که غا فل بنشینی
ای غا فل و انـکار تغـا فل چه نو یســم

آیا نشد آن رو ز ، که از خو یش بپرسی
کاز شو کت واز شأنِ تأ مُل چه نو یســم

خون میچکدازدیده ، به یادِ وطن اید ل
از قـا مت و بشکستن کا بل چه نو یســم

مـعلوم نشد ، ریشـۀ اندیشـۀ ما چیست ؟
از تیشـه بد سـتانِ تـبـذَََُّ ل چه نو یســم

بشکست قلـم (عند لیـبـا )با ز، نـگـفـتـی
کاز ربطِ تهی مغز و تکا مُل چه نو یســم

این راز عظیم است ،مپرس از منی عا جز
فـرق ملخ و رُ ستمِ زا بُـل چه نو یســم

سید محمد نبی عند لیب علوی
nabiandalib@yahoo.com
21/12/1391