X

آرشیف

چه بودی گر ز خود بیگانه بودی
چو مرغی در قفس زولانه بودی

به صحـــرا دامـــن غربت کشیدی
چو مجنون زیب یک افسانه بودی

چــو حافظ در طریق و مشرب او
خـــراب ساقـــی و پیمــانه بودی

شبی تاری به پیش شــمع رویش
بسوزیـــدی یکــی پــروانه بودی

چه بودی بعد ازین در زنده گانی
به این دور و زمان دیوانه بودی

چه بــــودی در دل شبهــای تاری
به قلبی هـــمره و همــخانه بودی

ز بیم سفـلــه هــــــمراهان بد خو
نگاهی بر رخــش دزدانه بـــودی

به این خلوتسرای سرد وخاموش
به یاری همــدم فرزانـــه بــودی
که راز دل شدی ، با او بگـــفتی
سری گرم و دل مستـــانه بــودی

و یا دور از همه در خلـــوت دل
خمــار درگــه ی میخـــانه بودی

ترا(دهـــــزاد)ایــن قــلب پریشان
چه بودی گر ز خود بیگانه بودی

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.