آرشیف

2014-12-12

نبی ساقی

چند دوبیتی دیگر از ولایت غور

وعده خلاف

دریای غمم پیش توهیچ است مگر؟
قلبِ تو بگو،زسنگ وکیچ است مگر؟
این قول وقراروعهد توهم ، عزیزم!
چون وعدۀ برق پوزه لیچ است مگر؟
 

دعای بد

ای دوست شدم زدست تو سرگیجه
باریک وضعیف وزار چون تارریجه
دیگرنکنم دعای بد جزاینکه توگک
کانکوربدهی ولی شوی، بی نتیجه!
 

مقاطعه

مرا حرفِ دهان شهرکردی
بریدی ،نازکردی ،قهرکردی
عزیزم زندگی شادِ مارا
گرفتی تلخ کردی، زهرکردی
 

تورفتی

تورفتی باز زدلها ، امید ها گم شد
شکوهِ سبز ِسپیدار و بیدها گم شد
تورفتی ،ازغم تو روزها همه شب گشت
وشور و شادی نوروز وعیدها گم شد
 

بودن

گفتی که: « شراب خورده ای ،مستی» هستم!
گفتی که :  « تو معشوقه پرستی » ،    هستم!
چون حوصلۀ بحث وجدل نیست مرا
هرچیزگه گویی تو که هستی ، هستم!
 
 

بیزاری

ازدست تو خسته بی نهایت، شده ام
حیرانِ چنین کار وکفایت ، شده ام
از وقتی شدی جناب! تو والی یی ما:
بیزار ازین ملک و ولایت ، شده ام !!

  
Mob: (0093)799 301 212.
E-mail: n.saqee@gmail.com