آرشیف

2015-6-19

رهگذر .

چـشــم امـیـد مــؤکل بــه وکـیــل

عنوان{ انتظار مردم غور از نماینده گان شان وپاسخ وکیل صاحب ها}  در سایت وزین جام غور که بدون تبعیض نظریات مارا منعکس میسازد توجه ام را بخود جلب نمود، لذا به خود جرأت دادم تا بار دیگر در بحر بیکران رنجها ودرد های مردم ولایت خود غطه ور شوم وبا خوش باوری بگویم که راستی وکیل صاحب ها ترجمان واقعی درد ها ورنج های مردم در جوار حکومت اند ومیشود به یمن توجه وایثار ایشان گرۀ از مشکلات مردم ما باز گشائی گردد. سال 1385 که اولین سال مکمل پارلمان داری در کشور ما میباشد سال بسیار خنک، بی تحرک، بی اثر و جامد برای ولایت غور بوده است درین سال غیر از پروگرام های عادی ومعمولی هیچ انکشاف ورویدادقابل ملاحظه در ولایت غور به وقوع نپیوست.

آژانس خبر رسانی رسمی دولت{ باختر} در طول سال 1385 فقط چهار خبر از ولایت غور را به نشر رسانید که دو خبر مربوط به حوادث جنائی، یک خبر از مصادرۀ چند کیلو تر یاک وخبر آخیر هم مهاجرت شش هزار خانوار از ترس ووحشت خشکسالی و فقر در سرمائی زمستان و توزیع هفتاد تن مواد غذای از طرف مؤسسۀ  دبلیو إف پی  برای مستحقین آن هم بشرط کاربود وبس.

اخبار یکه أخیرا از طرف وزارت انکشاف دهات به آژانس خبرر سانی پژواک داده شد وبه افتتاح پروژه ها طی دوهفته گذشته اشاره نموده مربوط به کار کل سال وزارت است اما در گزارش طی دوهفته ذکر گردیده در حالیکه طی دوهفتۀ که گذشت از سردی هوا در غور هیچکس توان بیرون شدن از خانه را نداشت وزمین ها هم زیر برف است و کارپروژۀ إعمار چند مکتب هم نیم کاره مانده است.

در برخی ولایات نا امنی دلیل بر توقف پروژه های عمرانی است واما در غور امنیت وخاموشی دلیل بی نیازی آن از پروژه های انکشافی وعمرانی پنداشته میشود ، نه تنها دولت که حتی بنیاد های خیریه دیگر که در سائر ولایات مصروف  کمک اند هرگز ولایتی را بنام غور در نقشۀ جغرافیائی کشور نمی شناسند، گرچه این روش تازۀ نیست. بلکه تمام رژیم ها افغانستان از زمان خوارزمشاهی ها تا حال این جفا کاری هارا نسبت به غوری ها به ارث برده اند. واگر گاهی از مظلومیت ومحرومیت مردم غور صحبت به عمل آید مردمان اهل تجربه چنین جواب میدهند که تا طفل گریان نکند حتی مادر برایش شیر نمیدهد، در حالیکه هیچ رژیم نسبت به غوری ها مهربانی به سطح یک مادر را ندارد.. وهم میگویند حق داده نمیشود بلکه گرفته میشود..اما صد دریغ وحیف که حق مردم غور دیده نمیشود مردم باید حق را ببینید که بگیرید . در دولت های افغانستان اگر واسطۀ پر قدرت نداشته باشی فریادت را کس نمی شنود و حق خواهی هم مفهوم عملی ندارد.

به همه حال تنها وسیلۀ وابزار حق خواهی غوری ها وجود شش تن از وکلای شان در پارلمان است که به اثر تأئید مردم غور به پارلمان راه یافته اند. این شش تن از وکیل صاحب ها باید منت دار مردم غور باشد واگر مسئله خودشان ودولت میبود مانند سائر غوری ها از ترس شــــاه ولــی  وشـــاه قومــانـدان در کنار دیوار های پوسیده وسرد چغچران  گرده میزدند … .دولت هم هر گز توجه وإعتناء به ایشان نمیکرد ، پس میبایست بعد از شکر وسپاس خداوند به قدر دانی مردم مظلوم غور بپردازند که به ایشان توفیق راه یابی تا خانه ملت وپارلمان کشور را داده اند  تا من حیث وسیلۀ رابط وپل وصل  بین مردم غور ودولت ایفائی وظیفه نمایند.

اما متأسفانه یک سال از عمر پارلمان میگذرد وکلای  محترم ونمایندگان ولایت غور با چشمان خیره نظاره گر تمام بی عدالتی ها ی دولت در برابر مردم غور بوده اند وهر گز عکس العمل جدی از خود نشان ندادند ویکبار هم در خانه ملت فریاد نکشیدند که معیار محرومیت وفراموشی ودلیل امتیاز واولویت درین کشور چیست؟ در ولایات دیگر دریک روز ده ها مکتب افتتاح میگردد وسنگ تهداب شفاخانه ها وکلینیک ها گذاشته میشود اما در ولایت غور در طول سال تعمیر یک مکتب وکلینیک به پایه إکمال نمیرسد وصد ها نا هم آهنگی دیگر.طوریکه گفته آمد مردم ولایت غور هیچکس را در رده های بالای دولت ندارد تا فریاد مظلومیت ایشان را بگوش اولیائی امور برسانند. تنها وسیله وسرمایه که دارند نماینده های شان در پارلمان کشور است وبس ،بناء از ایشان توقع میرود تا در برابر إعتماد که مردم به ایشان داده اند ادای دین نموده  مشکلات را بوقت زمانش با استدلال مطرح و حق خودرا مطالبه نمایند.

 وکلای محترم ولایت غور که در نتیجه رأئی مردم به سالون یکی از ارکان دولت راه یافته اند به نکات آتی توجه نمایند.

1 – وکیل صاحب ها از طرف أعضای فامیل وساکنین یک قریه انتخاب نشده اند بلکه هزاران تن به هزاران امید از مناطق مختلف ولایت  به ایشان إعتماد کرده اند.

2 وظیفۀ یک وکیل تنها پوشیدن لباس تمیز وشک، سوار شدن به موتر ودادن حاضری یومیه در پارلمان نمیباشد .

3– بلند کردن کارت سبز ویا سرخ در جلسات ورأئی گیری ها در مسائل عمومی پارلمان تنها وظیفۀ نیست که أعضای پارلمان به آن عادت کرده اند .

4– وکیل صاحب ها باید بدانند که مطرح کردن نیاز مندی های ولایت خودشان موضوع خارج از برنامه های وظیفوی شان نیست.

5– وکلای محترم ولایت غور باید بدانند که با تنها رفتن به دفتر وزیر شاید مشکل خود ویا اقارب خودرا حل کنند واما با مشوره وحرکت دسته جمعی میتوانند بسیاری از مشکلات مؤکلین خودرا در سطح کل ولایت حل نمایند وافتخار کمائی کنند.

برای آنعده افرادیکه در پارلما ن راه میابند خیلی ها ضروری وحیاتی است که موقف وجایگاه خودرا در دولت وصلاحیت ها ومسئولیت های خودرا در برابر جامعه در ست درک کنند وگاهی فکر کنند که بخاطر چه انتخاب شده اند؟ واز طرف کی انتخاب شده اند؟ وچه کار های را درین راستا انجام داده وکدام خواستهای معقول انتخاب گران شان را در اولویت های کار خود قرار داده اند وکدام تقاضای شان در اثر موانع حاکم در دستگاه  لا إجراء باقیمانده است وایشان چه گام های را در جهت رفع این موانع بر داشته اند.

هدف از انتخاب نمایندگان مردم به پارلمان این است تا همه مردم به تناسب موجودیت  خود در جامعه خودرا در حکومت شریک إحساس کنند ودر تمام مسائل سهم داشته باشند.در مسئولیت ها مساویانه سهم بگیرند ودر توزیع امتیازات وعرضه خدمات اجتماعی به مردم هم مسئله تعادل وتناسب را در نظر بگیرند.شاید وکیل صاحب های ما به این مسئله دقت نکنند که که کدام تعادل وتناسب مراعات نشده من به هزار ها نمونه اشاره نمینمایم فقط یک مورد را یاد آور میشوم تا طور نمونه تعقیب کنند وبعدا عادت میکنند تا شیوه کار تمام وزارت خانه هارا در نظر داشته باشند وحق خودرا به هر تناسب که حکومت مردان راضی اند مطالبه نمایند.

مثلا – وزارت محترم معارف در نظر دارد تا سال آینده هزار باب مکتب را در سطح کل کشور إعمار نماید ویا وزارت انرژی وآب إعمار بند های آب را در نظر دارد.هزینه ومصارف إعمار مکاتب از بودجه انکشافی دولت وبخصوص وزارت معارف که مربوط به کل کشور است صورت میگیرد.باید وکیل صاحب های غور از وزیرصاحب پرسان کنند که چرا تعادل وتناسب بین ولایات را در نظر نمیگیرد؟ باید به ولایت غور اقلا  سهم ولایات درجه سوم داده شود اگر به تناسب شاگردان مکتب امتیاز میدهند هم قبول کنند واگر نفوس کل ولایت به محاسبه گرفته میشود بازهم قابل قبول است اما سال ها میگذرد ووزیر صاحب ها میگویند غور را در نوبت بعدی در نظر گرفته ایم ؟؟؟