آرشیف

2015-1-28

گل رحمان فراز

چطور میتوان دروس را طرح ریزی کــــــــــرد؟

 

روی این محور موضوعات؛

– چرا در کل دروس را باید طرح ریزی کرد؟
– هدف کلی طرح ریزی چیست؟
– یک پلان و یا طرح ریزی از چه باید ترکیب گردد؟
– چه سئوالات را نیاز به پرسش داریم؟
– یک پلان باید چه شکل را بخود بگیرد؟
– استاد یک سلسله دروس را چگونه باید برنامه ریزی نماید؟

1. چرا در کل دروس را باید طرح ریزی کرد؟:

بعضی از استادان با تجربه طوری بنظر میرسند که توانای تفکر با خودشان را دارند که به ایشان اجازه میدهد تا باور داشته باشند اینکه آنها به طرح ریزی و پلان سازی قبلی دروس نیاز ندارند. اگرچه، اکثریت استادان از طریق وظیفه خود به صنوف آمادگی دروس میروند حتی اگر پلان کاملاً غیر رسمی هم باشد. 
برای شاگردان، مدرک یک پلان به آنها نشان میدهد اینکه استاد برای تفکر در صنف وقت اختصاصی دارد. که بصورت قوی سطح مسلکی بودن و تعهد در انواع آمادگی که بطور عادی انتظار میرود، را تقاضا مینماید. کمبود یک پلان برخلاف این ویژگی های استادان را توصیه و تقاضا مینماید.
برای یک استاد، یک پلان – به هر حال غیر رسمی – چارچوب و ساختار دروس و شکل کلی دروس را میدهد، این هم واقعیت دارد اینکه وی به تحرک در صحنه/استیج داخل صنف را خاتمه بخشد. اما بعد از گذشت کمترین زمان مغلوب خواهد شد. البته، استادان خوب برای جواب دادن بطور خلاقانه و اینکه در صنف چه میگذرد، کاملاً ماهر هستند. اما آنها در رابطه تفکر به آینده نیز نیاز دارند. آنها میخواهند که شاگردان شان به مقصد اصلی برسند و استاد خوب میدانند که چطور شاگردان را به مقصد والای درسی برسانند.
برنامه ریزی کمک می نماید، سپس، بخاطریکه برنامه ریزی به استاد کمک مینماید تا در رابطه به اینکه آنها به کدام راه روان هستند فکر کنند و برای داشتن نظریات شان در دروس فردا و یا هفته آینده وقت میدهد. در صنف درسی، یک پلان به استاد کمک مینماید تا استاد را یادآور نماید اینکه قصد دارند چه انجام دهند – خصوصاً هنگامیکه استادان دچار هواس پرتی اند و یا هنگامیکه قصد میدارند، موارد را لحظه به لحظه فراموش میکنند. در اخیر، برنامه ریزی کمک مینماید بخاطریکه فقط پلان است که به شاگردان اعتماد به نفس میبخشد: آنها فوراً درک میکنند اینکه استاد در رابطه به درس چه تشریحات را داشته است. و بطور عاجل به پاسخ دهی در رابطه به سوال استادان میپردازند. 
هیچ پلان در روی سنگ هموار نوشته نیست. اگرچه بر عکس، پلان فقط آن است – یک پلان، امکانیت که در دروس شاید و نشاید بیاید، و یا به عباره ای دیگر، البته، خوش خواهیم بود هرگاه کارها طبق پلان های مان به پیش برود. اما اکثراً چنین نمی شود. قسمیکه در قسمت های اولی این کتاب متذکر شدیم. عده ای بیشتر از موارد بر عکس پلان بپیش میرود. و مواد ممد درسی موثر نیستند، شاگردان خسته اند، شاگردانیکه از قبل انجام دادند، شاگردان که نیاز به پرسش سئوالات غیر منتظره را دارند و یا اینکه میخواهند و نیاز دارند تا راه های غیر منتظره را تعقیب نمایند…وغیره. این زمان است که در آن انعطاف پذیری استاد حتمی و اجباری است. استاد باید توانایی ترک پلان که هرقدر وقت را در بر می گیرد، برای قناعت نیاز شاگردان در نقطه اصلی درس را داشته باشد. بعضی اوقات، پلان باید کاملاً ترک شود و استاد بعد از ارایه درس میتواند به پلان ببیند و دروس انجام شده را با پلان از قبل طرح شده مقایسه نماید. این روش به استادان کمک مینماید تا کاستی های دروس انجام شده را با محتویات پلان طرح شده، در دروس بعدی و آینده بگنجانند. 
یک حالت مشخص و معین وجود دارد که در آن برنامه ریزی مشخص است، و آن زمان است که استاد سعی می نماید تا بخش از ارزیابی و اجرائات را مرور نماید. مرور کننده گان باید از مفکوره واضح اینکه استاد برای داوری موفقیت در دروس چه نیت را دارا میباشد، استفاده نمایند.

2. هدف کلی طرح ریزی چیست؟:

طوریکه به چپتر اول دیده شد، یک پلان زمان خوب است که حاوی آمیخته های عاقلانه همسازی و چند سازی باشد. یک پلان خوب به انعکاس این موضوع نیاز دارد. 
همسازی بدان معنی که شاگردان بتوانند یک نمونه منطقی دروس را ببینند. حتی اگر سه نوع مختلف فعالیت هم وجود داشته باشد، بطور مثال، باید اتصال بین شان وجود داشته باشد – و یا یک دلیل محسوس برای تغییر جهت. در این متن، وادار کردن شاگردان در گوش دادن به نوار تایپ، مفهوم منطقی ارایه نمیکند. چند سوال درکی پرسیده و بعد فعالیت را به روشیکه کاملاً به گوش گرفتن ربط ندارد، تغییر دهید. و هرگاه فعالیت های ذیل بعد از پنج دقیقه خاتمه یافت قبلاً موارد کاملاً مختلف امتحان شده است، ما شاید بخواهیم دروس را نا منسجم تلقی نماییم.
با این وجود، اثر داشتن یک صنف درسی 45 دقیقه ای دشوار خواهد بود. کمبود تنوع همراه با سخت دلی این روش در مقابل امکانیت تعهد واقعی شاگردان عمل خواهد کرد. حال آنکه اجرای آن در ابتدا جلسه ارایه خواهد شد و تحمل اش خوش آیند نخواهد بود. در دوره های درسی تنوع باید وجود داشته باشد. 
سازش مطلب عبارت از طرح ریزی یک درس میباشد که آنرا میشود یک انسجام داخلی خواند با وجود آن که شاگردان را برای انجام وظایف مختلف اجازه میدهد.

3. یک پلان و یا طرح از چه باید ترکیب گردد؟

نمونه ی پلانیکه استادان برای خودشان تهیه مینمایند میتواند همانقدر مغشوش و یا شرح شده باشد که به همان قدر استاد احساس نیازمندی اش را می نماید. هرگاه نظر اجمالی به کتابچه های استادان مجرب بیاندازید، خواهی یافت که بصورت عادی و ساده نام های فعالیت های شان را نوشته اند، که آن نوشته ها میشود شامل یک صفحه از یک کتاب، آغاز فعالیت های املایی و نوت در رابطه به شاگرد مشخص باشد. همان گونه کوتاه نوشت ها شاید بنظر خواننده نوت خالی و بی محتوا بنظر آید، اما در حقیقت به استاد کمک مینماید تا کلیه موارد و عناصر ضروری را که وی میخواهد ارائه نماید، بیاد آورد. اگرچه استادان دیگر، شرح زیادتری را به همان گونه کوتاه نوشت ها میدهند، آنها به درج اینکه یکجا با نوت ها دیگر چه انجام خواهند داد مثل یادآوری در جمع آوری کار خانگی شاگردان. 
در کورس های تربیت مدرس، مربیان اکثراً خواستار یک پلان نوشتاری میشوند که در برگیرنده یک طرح و یا فارمت مشخص میشود. طرح، نظر به مربی و کورس قابل تغییر میباشد، اما کلیه پلان ها و طرح ها دارای حین محتویات میباشند. آنها نمایان میسازند اینکه قرار است کی آموزش داده شود، آنها چه خواهند آموخت، کی ها و یا چه ها آموزش/تدریس میشوند.
موضوع اولی مثل یک پلان نوشتاری نیاز به شرح دارد این است که شاگردان کی ها اند: در صنف چقدر شاگرد وجود دارد؟ با چه سنن؟ جنسیت شان چیست؟ چه را خوش دارند؟ تشریک مساعی؟ ملایمت و سکوت؟ مشکل به کنترول؟ استادان مجرب تمام این معلومات را هنگامیکه پلان مینمایند به سر خود دارند، از استادان در دوره آموزشی شان انتظار میرود تا کلیه موارد فوق را بنویسند. 
موضوع بعدی که باید شامل یک طرح و یا پلان باشد این است که استادان و شاگردان میخواهند چه انجام بدهند: یک موضوع دستور زبانی را میخواهند مطالعه کنند، یک قصه نقلی را بنویسند، به یک مصاحبه گوش دهند، یک مدت را بخوانند…وغیره. ادامه دادن از طریق یک طرح، یک مشاهد واقعی باید توانایی تشخیص یک تسلسل منطقی موضوعات که مطالعه میشود و/ویا فعال میشود را داشته باشد. 
جنبه سوم یک پلان میگوید اینکه استادان و شاگردان به چه نحوی قرار است آنرا انجام دهند: آیا آنها بصورت جوره یی کار خواهند کرد؟ آیا استاد آنرا به تایپ خواهند انداخت و یا آیا صنف با موضوعی خطرناک زبانی مثل هجوم لغت های بیگانه در زبان دیگر شروع به مذاکره کرد؟ یک بار دیگر، خواننده واقعی طرح باید توانایی تخشیص نتیجه ی منطقی واقعات صنفی را داشته باشد. هرگاه چهار فعالیت در یک ردیف املای استاد محوری باشد، ما شروع به تفکر خواهیم کرد که نتیجه کاملاً تکراری است و در نتیجه، به احتمال قوی شاگردان از انگیزه شان با دیدن موارد تکراری بی انگیزه خواهند شد. برای هر فعالیت، استادان معمولاً مشخص میسازند اینکه انتظار دارند چقدر بطول بکشد و یا اینکه از کدام مواد ممد درسی قرار است وی استفاده نماید. طرح میگوید که برای فعالیت از چه مواد و موارد استفاده میشود. یک تیپ ریکوردر؟ از ماشین فوتوکاپی؟ از پروجکتور؟….وغیره. 
در اخیر، طرح میگوید که چه قرار است برای ارائه چالش برانگیز باشد ( و چطور باید همرایش معامله کرد) و چطور درس فعلی را با دروس قبلی و بعدی مرتبط و آغوشته ساخت.
برای توانایی گفتن این موارد، اگرچه، نیاز است تا ژرف تر و عمیق تر این موضوع را دنبال کنیم و در رابطه به پرسش سئوالات در رابطه به فعالیت های که قصد استفاده شان را داریم، بپرسیم.

4. چه سئوالات را نیاز به پرسش داریم؟

برای هر فعالیت که ما قصد استفاده اش را در دروس داریم (خواه آن بازی یک نقش در رابطه به اعمار ساختمان ها باشد و یا خواه نوشتن یک فعالیت هنگام شنیدن موسیقی)، ما نیاز به توانمندی پاسخ سئوالات متعدد ذهن خودمان هستیم که عبارتند از:
برای انجام این فعالیت، دقیقاً شاگردان کی ها اند؟ قسمیکه فوقاً متذکر شدیم، تذهین صنف میتواند به روش طرح استادان نفوذ نماید. سن ایشان، سطح ایشان و پس زمینه فرهنگی و ویژگی های انفرادی زمان تصمیم گیری استفاده یک فعالیت، باید مد نظر گرفته شوند. اغلب استادان بخش را بنام "شرح صنفی" در طرح خود دارند که ایشان را به اینکه در باره ای شاگردان چه میدانند، یاد آور بسازد.
چرا میخواهید انجام اش دهید؟ برای انجام یک فعالیت در صنف درسی باید یک دلیلی منطقی خوب جدا از حقیقت که به توافق استاد می انجامد و یا برای اینکه به استاد دلچسپ معلوم میشود، وجود داشته باشد. 
چه را حاصل خواهد کرد؟ تفکر در رابطه به یک فعالیت که کسب و حاصل خواهد شد، اساساً مهم است. که در نتیجه آن شاگردان چطور تغییر کرده اند؟ این میتواند یک فهم جامع تری را برای شاگردان در ساحه لغتنامه بدهد. این شاید بتواند یک فصاحت عالی تری را برای شاگردان در ساحه یک مقاله مشخص بدهد، و یا این امکان دارد تاثیر مثبت در ارایه استراتیژی های بهتر برای کاپی کردن همراه با قصه های طولانی و مشکل که قبل بصورت شفاعی گرفته شده است، داشته باشد. مثلاً: شاید موجب تغییر هوا در ساحه صنفی گردد. 
هرگاه این مشکل است که چه نوع فعالیت حاصل خواهد شد، بعد این خوب خواهد بود که فعالیت ارزش استفاده اش را ندارد. این نوع پلان به کرات باعث برازنده گی اهداف که اغلب مربیان انتظار مشخص بودن کامل اش را دارند، خوانده میشود. نوشتن کاملاً یک هدف عام مشاهدین برای گرفتن نظریه اینکه استاد میخواهد چه را انجام دهد، میباشد. از آنجاییکه تربیه و آموزش ساختار فقره یی مناسب شاگردان موجب شرح دقیق و جامع که استاد قصد دارد، است.
چقدر طول خواهد کشید؟: بعضی از فعالیت ها که بسیار خیالی بنظر میرسند و به مدت زمان بسیار کوتاهی خاتمه می یابند. بعضی دیگر فعالیت ها تقاضا می نماید تا وقت معین گردد، مثل تعین وقت مذاکره، طرح ریزی وقت برای شاگردان…وغیره. یکی از موضوعاتیکه اعتماد به نفس شاگرد را تحلیل میکند، این است که اگر آنها موضوعی را هرگز ختم ننمایند که قبلاً به شروع آن پرداخته بودند. موضوعی که برایشان آزار دهنده است این است که استاد به موضوعی درسی ادامه بدهد در حالیکه زنگ تفریح و یا زنگ تبدیل یک مضمون به مضمون دیگر زده شده باشد. تفکر در رابطه به اینکه فعالیت چقدر وقت را در بر خواهد گرفت بخش مهم و اساسی برنامه ریزی و ساختن پلان بشمار میرود. اکثریت استادان، وقت معینه را برای فعالیت و یا موضوعِ درسی در پلان خود تذکر میدهند.
چه نادرست به پیش خواهد رفت؟: هرگاه استادان بکوشند و مشکلات را شناسایی کنند که در دروس به پیش آمده است، آنها برای معامله به آن مشکلات به وضعیت مناسب قرار دارند و معامله اش برایشان آسانتر می باشد. اغلب استادان در پلان خویش مشکلات پیش بینی شده را متذکر میشوند و قبل از قبل تدابیر لازم را برای شان اتخاذ می نمایند.
به چه نیاز است؟: استادان باید تصمیم بگیرند اینکه آیا میخواهند ایشان از تخته استفاده نمایند و یا از تیب ریکوردر ویا از پروجکتور. ملاحظه محدودیت های صنفی و مواد ممد درسی همچنان مهم بنظر میرسد، در پلان شان، استادان معمولاً اشاره ئی می نمایند به مواد درسی که آنها استفاده می نمایند و یا وصل اجزای پرنتر برای کاپی اوراق که برای شاگردان نیاز است.
5. یک پلان باید چه شکل را بخود بگیرد؟: هیچ نوع فارمت برای طرح ریزی یک درس وجود ندارد. مهم ترین موضوع در رابطه به آن این است که آن برای استاد باید موثر تمام گردد و برای هر کسیکه آنرا مشاهده می نماید. بعضی از استادان، مثلاً، شاید پلان خویش را بر روی یک قطعه کاغذ (کارت) نوشته نماید. بعضی ها میل دارند تا پلان خود را بصورت دست نویس در یک صفحه کاغذ درج نمایند. اما عده پیدا میشود که بصورت عاجل پلان خویش را کمپیوتری تایپ می نمایند.
بعضی از استادان بخش های مهم درس خویش را با قلم های رنگی نمایان میسازند، بعضی شان پلان خویش را با ستون های که وقتِ شروع و ختم آن در سمت چپ، قوانین و مقررات در بین و نظریات در سمت راست ستون است، تقسیم می نمایند. تا هنوز استادانِ پیدا میشود که ورق معرفی در رابطه به حقایق صنف و اهداف درس قبل از رفتن به جزئیات را با خود دارند.
بعضی استادان هر آنچه را که دقیقاً میگویند، مینویسند و هر جمله که قرار است شاگردان بگویند، می نویسند. استادان دیگر از فورمه های نوت آماده شده استفاده میکنند و یا فقط می نویسند اینکه روش گروپی، انفرادی و یا صنفی است.
هنگامیکه استادان در حال آموزش دادن اند، با مفهوم خواهد بود اینکه صلیقه آموزش دهنده را در نظر بگیریم. استادان باید در باره فارمت پلان زیاد تحقیق نمایند و مسائل مفید را که بعد از تحقیق می یابند به پلان خویش بگنجانند.
6. استاد یک سلسله دروس را چگونه باید برنامه ریزی نماید؟: در یک چپتر قبلی، ما نیاز تنوع را در فعالیت های صنفی و رفتار استاد مثل یک پادزهر برای ملالت شاگرد (و استاد) مذاکره نمودیم. این بدان معنی که هرگاه استادان یک درس را طرح ریزی میکنند، در تغییرات فعالیت و تنوع تمرین ایجاد می شود. خوب خواهد بود اینکه دروس از خود یک مفکوره کلی داشته باشد. اما بدون همان مفکوره کلی شاگردان موارد گوناگون را انجام میدهند، این موضوع در سلسله های صنف درسی مان در چپتر چهارم اشاره گردیده بود.
حین قاعده و اصول برای سلسله مدت بندی دروس تطبیق میگردد، مثلاً، در طول اضافه تر از دو هفته و یا یک ماه شاگردان متمایل اند تا نمونه منسجم ترقی و انکشاف خویش را ببینند.
اگرچه، دو خطر میتواند سلسله موفقیت دروس را پیش داوری نماید. اولش عبارت از قابلیت پیش بینی است و دوم اش عبارت از مشابهت است. با وجود نیاز وابستگی، استادان باید به یاد داشته باشند اینکه هرگاه شاگردان بطور دقیق بدانند که چه انتظار دارند، آنها به احتمال قوی نسبت به اینکه کنجکاوی شان تحریک گردد، کم انگیزه میشوند. در حین حال، آنها انگیزه مثبت شان را در قبال دروس امروز شان نشان نخواهند داد هرگاه آن دقیقاً با حین فعالیت مثل دروس روز گذشته شروع گردد.
سلسله دو هفته مطلوب از خود برجستگی های زیادی دارد که آنها مبتنی بر مقاله و یا مقالات اند. در جریان دو هفته، هر چهار مهارت بطور مناسب و منصفانه تحت پوشش قرار خواهند گرفت. در جریان دو هفته، لسان تدریس شده در سلسله منطقی اش واقع خواهد شد. مهم تر از همه، دسته از فعالیت های وجود خواهد داشت که در پروسه آموزش تنوع و دلچسپی می آورند.
شاید مهم ترین مورد که باید به یاد داشت، اگرچه مربوط به سلسله دراز مدت خواهد شد (مثلاً دو هفته)، ساخته شده است از سلسله کوتاه تر که (مثلاً دروس یک هفته ئی) که آنها نیز به نوبه خود از سلسله های کوچکتر ساخته شده اند. و در سطح سلسله تدریس ما باید به رعایت سه عنصر اصلی بپردازیم؛ متعهد بودن، مطالعه کردن و فعال بودن.

خاتمه (نتیجه گیری):
در این چپتر ما؛

• اهداف برنامه ریزی را مذاکره نمودیم: این کمک مینماید تا ذهن خود را در موضوعی تمرکز دهیم، این کمک می نماید تا چیزی داشته باشیم که در بین صنف رجوع سازیم، این به شاگردان مسلکی بودن مان را نشان میدهد و نشان میدهد که ما متوجه هستیم.
• گفتیم که در هر نوع فارمت پلان، باید ذکر گردیده باشد اینکه کی قرار است بیاموزد و کی قرار است آموزش داده شود؟ چطور به انجام آن می پردازند و همرای چه؟
• تعداد از سئوالات مهم پرسیده شد که استاد نیاز به ملاحظه آن قبل از شروع طرح یک فعالیت دارد مثل: چرا میخواهید آنرا انجام دهید؟ چه را حاصل خواهد کرد؟ چقدر طول خواهد کشید؟ چه نادرست به پیش خواهد رفت؟ چه را نیاز به اجرا دارید؟ آن چطور میتواند با مواردیکه قبل از آن و بعد از آن به پیش می آید، مطابقت نماید.
• دوره های صنفی را معرفی کردیم مثلاً : اهداف، مدت زمان و موارد دیگر که بعضی استادان برای تنظیم پلان شان استفاده می کنند.
• پیشنهاد کردیم که فارمت واقعی طرح ریزی یک درس یک اصلِ صلیقهِ شخصی بشمار میرود، ترینر ها شاید آموزندگان را به فارمت های مشخص رهنمایی کنند.

پیش نگری:
• در چپتر بعدی و آخری این کتاب، توجه تان را به موضوعی تدریسی تحت نام "چه میشود اگر؟" – مشکلات که همیشه سر راه پیدا میشود – و چگونه به حل آن بپردازیم، معطوف میداریم.