X

آرشیف

چشمه یی بالا

تب مجهول نا محدود مرا دیوانه خواهد کرد
صدای فقر و ناجاری
مرا عمریست در زندان پر ماتم دو پاه ذولانه خواهد کرد
گریزانم
گریزانم مبادا بد بدتر گردد
که دیگر دیده یی حیران
یتیم روح مجروح را چو خود گریان نمی خواهم
گریزان
مبادا مادرافغان دوباره بی پسر گردد
تمام قریه هایک بار دیگر در به در گردد
بسازند منجنیق این لانه یی مارا
مبادا این وطن  باردیگر ویرانه تر گردد
چه کس با این صدای من هم آهنگ است و می نالد نمی دانم
چه کس اندوه مادارد
بیا
بیا ای تاجک  ای پشتون
بیا ای ازبک ای هم کیش
بیا بیرار مای دست ما را سخت محکم گیر
و زنجیر ساز
که آب از چشمه یی بالا چنین آلوده گردیده.  

 

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.