آرشیف
پیش از مرگ
عبدالله فرحمند
بدنم سرد میشد
و شب کهنه تر
باور داشتم
مورچگان در حفره یی آرام کرده اند
به شهامت شان غبطه میخوردم
و به غرور شان آفرین میکردم
سردی به پوستم میکوفت
و در آن خدا را لمس میکردم
پنجره غبار میزد
و فرشتگانیکه ارواح پشیمان را
در آغوش بالا میکشیدند
مغشوش تر میشدند
وجودم به بستر حرارت میداد
خدا هنوز آنجا بود و بمن مینگرست
چشمانم را میبستم
به جزیره فکر میکردم که به آتش زده بودم
و از شرم میمردم
بر خواستم
سرما به عجله نیش زدن گرفت
و چشمانم وادار به عبور تند از یک عمر گناهی کرد
که بر من ریخته بود
بعد از درنگ سرد
در مقابلم فرعونی ایستاد
که از بازوان خود خون می مکید
من آنشب
خود را در آیینه سخت متحمل شدم
و آنشب
در درون فرعونی گریستم
خدا هنوز آنجا بود
و من از شرم میمردم
عبدالله فرحمند
28 جنوری 2011
کابل افغانستان
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور