آرشیف

2016-11-25

گل رحمان فراز

پهلو های عملیات تصفیوی شمال فیروزکوه!

بعد از شهادت گروهی شهدای پنجم عقرب قریه کاسی توسط طالبان مرغاب، مردم عوام غور دوشادوش بازماندگان شهدا، اجساد شهدای دسته جمعی را در مرکز فیروزکوه به رسم مدنیت، دریافت راه حل و گرفتن انتقام از مجرمین بدرقه نمودند و همگان بصورت مشترک و هم صدا با هم فریاد عدالتخواهانه و نکوهش اعمال غیر بشری را سر دادند و فریاد نمودند. آنها نمی خواستند اجساد شهدا را دفن نمایند و تا زمانی به حق طلبی می پرداختند که دولت چاره ی کار برای این اعمال باید می سنجید.
دیری نگذشت که فرزند صدیق، با دیانت و دلسوز غور محترم ژنرال محی الدین غوری – قوماندان قل اردوی 207 ظفر در بین همگان به رسم غم شریکی و تسلیت حضور یافت، در همان جمع، به خون شهدا قسم یاد نمود و وعده سپرد تا انتقام خون هر یک از شهدای دسته جمعی را از دشمنان، داعشیان، طالبان و شورشیان بگیرد که در نتیجه عملیات تصفیوی را در شمال فیروزکوه بخاطر ریشه کن سازی لانه های طالبان راه اندازی نمود که عملیات تصفیوی نظامی دولتی توسط خیزش های مردمی (اربکی) اقوام مختلف غور هم راهی، هم کاری و هماهنگی می شد. 
قبلاً در رابطه به دست های نهفته در پس پرده برای خنثی سازی این عملیات به رسم انتقاد و گلایه برای جنرال غوری چیزی نوشته بودم که حتی سازماندهی از قصر سپیدار می شد و از همان بابت، جنرال غوری در اوج تنش های عملیات به کابل خواسته شد و خاطر نشان ساخته بودم اینکه جنرال غوری در نزد مردم دیار اش از اوج احترام و اعتبار برخوردار است ولی غفلت در این وظیفه و تغییر جهت دادن اش موجب بروز نارضایتی و افزایش خشم مردم دیار اش خواهد شد و حالا که حدوداً یک ماه از آغاز عملیات تصفیوی می گذرد، نتوانسته است نتیجه قابل قبولی را در قبال داشته باشد و علت اصلی ضعف این عملیات را بصورت قطعی و مطلق چهار مورد ذیل شکل می دهد؛
اول| در محاربه و راه اندازی عملیات های تصفیوی، مهم ترین اصل و موردیکه در گام های اولیه نیازمند سنجش است، تحلیل و بررسی وضعیت جوی و اقلیمی می باشد. همه می دانستیم که غور زمستان طاقت فرسا و غیر قابل تحمل دارد و اجرای عملیات تصفیوی در این مقطع اقلیمی جز اینکه نمایشی برای کاستن غم های بازماندگان باشد، نتیجه ی مطلوبی را در پی نخواهد داشت و دولت نمی تواند در چنین شرایط اقلیمی با شرایط جغرافیایی صعب العبور مرغاب پیروز بر آید.
دوم| زیبنده بود اینکه جنرال غوری عملیات را تنها و تنها از طریق دولت آغازگر می شد و نمی گذاشت که خیزش های مردمی، نیروهای ملی امنیتی افغان را در این عملیات همراهی کنند برای اینکه، مردم مرغاب و علمای آن منطقه خودشان مصمم بر این شده بودند تا طالبان و داعشیان این منطقه را که مایه شرم برای این محل بودند و افراد بی گناه را به قتل رسانیده بودند، محاکمه کنند و از منطقه شان بدور برانند ولی زمانیکه فتوای جهاد بالای دره مرغاب بصورت کلی و همه جانبه داده شد، مردم مرغاب به شایعه پراکنی های طالبان و داعشیان (که گویا همه مردم غور از اقوام مختلف بصورت گروپی بالای ناموس مرغاب تجاوز می نمایند) تغییر ذهن نمودند و همه بصورت مشترک علیه دولت و گروه های خیزش مردمی اقدام نمودند که یک دسته شدن مرغاب به کندی عملیات تصفیوی شمال فیروزکوه انجامید.
سوم| خیزش های مردمی که به کمک دولت تا قسمت شاه تیغ منطقه غلمین شتافته بودند، زیاد تر بعد نمایشی همکاری مردم عوام با دولت را داشت تا کمک و همکاری ایشان با نیروهای ملی امنیتی افغان برای ریشه کن سازی لانه های شورشیان! آنها که با تجهیزات کاملاً ناچیز وارد نبرد شده بودند، دولت را مخزن و دیپوی اخذ تجهیزات و تسلیحات نظامی دانسته و خواستند تا الی زمان برگشت خود را تا دندان مسلح نمایند. حتی دیده شده است که بعضی از این گروه های خیزش مردمی فعالیت های انجام شده عملیات تصفیوی را بصورت غیر مستقیم به دشمنان گزارش می دادند و نقش جاسوس را ایفا می نمودند.
چهارم| رهبری این عملیات را جنرال اختر محمد همدم بعهده داشت که شخص مصلحت پذیر نبوده، از محیط جغرافیایی غور و خصوصاً دره مرغاب اصلا اگاهی نداشته و سراسر می کوشیده است تا مصلحت گرایی خویش را به عوض نخبگان نظامی و سران نظامی محلی با بزرگان قوم در خصوص پیشروی، توقف و اجرای عملیات تصفیوی داشته باشند که بزرگان قومی از اقدام بر اساس خریطه و کوردینات را اصلا ندیده اند و دانای امور نظامی برای پیروزی این عملیات نظامی (که دومین بزرگترین عملیات بعد از عملیات ارزگان می باشد) نیستند.
تطبیق موفقیت آمیز و یا غیر موفقیت آمیز این عملیات ارتباط مشترک بر فام سازی شخصیت جنرال غوری و یا بدنام سازی وی خواهد داشت. اینکه جنرال غوری شخص نظامی، صادق، مبارز، وطن دوست، اعتمادی، مهربان و کار فهم است، شکی وجود ندارد ولی در این عملیات (با وجودیکه می دانیم دست قصر سپیدار نیز بر تصمیم گیری ها دخیل است) چندان خلاق و با تجربه معلوم نمی شود و علت اصلی سردرگمی پیشروی این عملیات را استفاده از احساسات و انگیزه انتقام گیری بدون طرح ریزی پلان منسجم، جماع و تنظیم شده قبل از اجرای عملیات شکل می دهد.
حالا، کم کم شرایط طوری می آید که مردم غور دیگر جناب جنرال محی الدین غوری را کما فی سابق دوست نداشته باشند و نسبت به وعده های قطعی که داده بود بی اعتماد می گردند. (گرچه رئیس جمهور در سفر اش به این ولایت اطمینان داد که عملیات تصفیوی فعلی بدون اجازه وی توقف نخواهد یافت) اما ادامه عملیات به روال کنونی دشوار است و بسته نمودن این پنجره بهتر از ادامه آن به این سبک خواهد بود و حد اقل از زحمت دادن نیروها در آن محل می کاهد، مصارف را کمتر ساخته و مردم را بصورت کلی دل جمع می سازد.

 با مهر
گل رحمان فراز