X

آرشیف

پشتون محوَری و پشتو سازی، مافوق اسلام محوَری و دولت سازی عامل عقب ماندگیِ معنوی و مادیِ جامعه

شکر دارم خدای بزرگ را که به ما  حق داده  و تا حدودی شرایط اظهار عقیده را فراهم کرده.  یقیناً ما، همگی می خواهیم  که زندگیِ  ما انسانی  و کشورما آباد  و شگو فا باشد؛  اما،  آنچه داریم،  کاملآ بر عکس است؛  یعنی فقر خونین معنوی و مادی – (مرگ بزرگ –  به گفته  یکی از امامان اسلام ) بر ما، جبر دارد و جان می گیرد هر روز.
 
 ولی :
 چرا اینقـدر و به درازیِ چند صده، گرفتار رنج و حقارتیـم ؟  
چرا دیگران، مارا به دیدهً تحقیر و تنفر می بینند و در غیاب،  توهین می فرستند؟
چرا بر نعش ما کثافت  "دموکراسیِ سرمایه" می ریزند ؟
چرا قیمت انسان ما، چند هزار روپیه و قیمت انسان اروپائی و امریکائی، چند میلیون روپیه است؟  
چرا اسلام مقدس، از کردار ما ( مسلمانان افغانی )، در چشم جهانیان،  بد نام و شرمساراست؟  
چرا جعل وجهل و بی سوادی و انواع  فساد و نفاق، گریبان گیرجامعهً ما است؟
چرا بجای  تفرقه و بد بینی مقابل یکدیگر، روح و سخن دوستی و همدلی را در فکر و در کار خود نداریـم؟
چرا همیشه و به درازیِ قرن ها، با خود در ستیزیـم و از حق و راستی در گریز؟         
و چرا … و چرا های بسیـار و متنوِعِ منفی و خانماسوز دیگر؟
 
      در حالِ که انسان های سر زمین باستانیِ ما،  از استعداد خدا دادگیِ بر خوردار اند؛  تجاوز گر به مال و منال و حریم دیگران نیستند؛ عاجز وساده اند، حلیم و گوش بفرمان رهبر.  امروز،  حتا در خارج از کشورما،   اطفال مهاجر ما،  در مدارس و  موءسسات آموزشی و تحصیلات عالی، ازلایقترین ها اند.  این خود گوئی و از خود صفت کردن نیست، همه هموطنان مهاجر ما شاهد این پدیده اند.  خداوند که مارا  برای جاهل بودن؛  برای  بدوش کشیدن  زجرِ فقرِ تام؛  برای  بی سواد بودن و تحقیر وتوهین شدن، تولد نکرده.  تقصیر دین اسلام نیز در بد بختی های مان هیچ است؛ چون دین اسلام، همواره حکم و تاًکید بر آموزش علم و دانش؛  بر صداقت و انسان بودن و انساندوستی دارد.  سرزمین و نیکان ما، مهد تمدن و فرهنگ بوده اند؛  تاریخ زمان و زمین، درین باره گواهی دارد و ما نیز می بینیم و می دانیم.  انسان های کشور ما، همیشه فرمان بردار و مطیع اوامر رهبران  عوام فریب خود،  بوده اند و هستند و در راه تطبیق دستورات حاکمان  ( گر چه، همه دستورات و احکامِ  شان،   تاًمین کنندهً  منافع خاصِ خود  حاکمان دیو دل وخود پرست بوده ) خون داده اند وجان و  زندگی.  ( نا گفته نماند که مطیع بودن ملت، برکت بزرگی است برای هـر حکومتی ).  پس، چرا ما، بد بخت ترینیـم؛ عقب مانده و حقیریم  و کشور ما، رو سیاه  و رنگ زرد ترین؟ عامل کِی و علت این همه ذلت ها در چیست؟  از کجا و از چی، سر چشمه می  گیرند ؟  آیا درک می توانیم و اعتراف داریم که در گذار دو دههً اخیر، رژیم های افغانیِ ما  ، بد ترین چهره ئی  بد نام  را ازمردم و کشور ما و از دین اسلام،  برای جهانیان به رُخ آوررده اند و این شیوهً عملکرد ( گویا اسلامیِ ) – افغانیِ  شان، در ذاتش،   خیانت بزرگ  به ما و به اسلام است؟         
      
هم میهن مظلوم!
بیان حقایق (هر چند برای کسانی تلخ است) به معنای ستیزه جوئی و بد خواهی به کسی و یا به دیگران، نیست. بیائید،  از بالائی های افتخارات و اعتبارات و بزرگواری های شخصیِ مان، کم ذرگـَک، پائین تر بیائیم و حقایق را برای عام رنجدیده، با زبان عامه، ساده و صریح بگوئیم و بنویسیم.
   
به اندیشه من، ریشه و  هستهً  فقر خونین مادی و معنویِ ما،  در ایدیولوژی ای سیاسیِ حکومت های خائن به ملت و خائن به زمان و زمین کشور ما، نهفته است.  تاریخ گویاست وهر روز زندگیِ ما نشان می دهد و  آگاهان، صریحآ  می بینند و می دانند که محور این ایدیولوژیِ سیاسی حاکم  در افکار و کردار فرمانروایان افغانیِ ما را،  افراط گرائیِ پشتونخواهی تشکیل می دهد، نه اسلامخواهی  و دولت سازی برای ملت مسلمان و مظلوم و بی سواد  نگه داشته شدهً ما. اگر اندکی دقت کنیم، دیده می شود که رهبران خود پرست افغانی، در طول تاریخ شرمسارِ ( از دید منطق انسانی ) حکومت داریِ خود ، عملآ، هیچگاه و هیچنوع  ایده، پلان و یا  برنامه ای برای بهبود شرایط معیشتی و بهزیستی،  برای کسب سواد و تحصیل و علم و دانش آموزی؛  برای رشد و تکامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادیِ مردم ؛ در دستورالعمل خود  نداشته، ندارند و نمی خواهند داشته باشند.  رجال و رهبران پشتونخواه ما  که پایهً اساسی و سیاست گذارِ اصلیِ شان، حزب  ( " گروهک افغان ملیتی ها" ) است؛  به هیچ کس و یا ارزشی  ، حتا به پشتو،  رحم نکرده اند و رحم ندارند.  آنها، پشتو را با نیروی  شمشیر، بر جامعه حاکم می خواهند و حاکم دارند؛  گوئی، پشتو  با مغز و عقل و منطق و عدل، سازگار نباشد و یا نیست.  آنها، پشتو را بد نام و مردم ما را گمراه دارند؛ اعم از پشتون و جمله بومی های کشور را بیچاره و آلهً دست عدهً خود پرست و خدا ناترس و خادم  اجنبیون و دشمنان درنده  خو ساخته  ونهایت  رذیلانه،  ادعای خدمت  به مردم و اسلام  دارند؛  مانند ( دور نمی رویم ) :  محمد ظاهـرخان و گلب الدین حکمتیار و  ملا محمدعُمَر و حامدکرزی.  محمد ظاهرخان  در یک آرامش مطلق، چهل سال مکمل ؛  به فرمایش دشمنان مکاراسلام و کشور ما؛  مردم  فقیر، ساده ، مسلمان و گوش بفرمان خود را در چاه تاریکِ فقر، بیسوادی و جهالت نگه داشت و خود با آل نازی اش، شهوت راند.  گلب الدین خان حکمتیار ( جنایتیار) –  خادم  وفا دار انگلیس، فقط  بخاطر حضور حاکمیت مطلقه ای پشتونیسم،  زیرِ نام خدمت به  اسلام، بی شرمانه، خون ها ریخت ، قتل ها کرد و ویرانی ها  و امروز، هم دوست ( حقیقتآ ) حکومت فعلی –  دست نشانده،  زیر حمایت و فرمانروائی انگلیس  است و هم دشمن ( کذبآ – برای فریب عوام  ساده و نا فهم )؛  درست، مانند شیطان بزرگ.  
ملا محمد عمَر خان و گروه برادران داخلی و خارجی اش،  واضحآ و کاملآ تحت فرمان دشمنان مستبد اسلام و افغان،  از نام  اسلام  ناب سعودی  و اماراتی ( مستخدمین امریکا در خاک اسلام )، نیز  خون ها ریختند و قتل های وحشیانه و بی سابقه و تاریخی کردند؛   صورت پاک اسلام و به ویژه،  اسلام رنجورافغانی را به دیدگاه همه جهانیان، سیاه و نامش را بد ترین ساختند؛  بخاطر دریافت مدارک بیشتر مادی ( پول ) برای شهوت رانی های  دنیویِ  خود،  در زرع ، تولید، استعمال و پخش مواد  مسموم کننده  وکشندهً   مخدر، کشور اسلامیِ مارا، به فابریکهً شماره یک، درسطح جهان قرار داده اند  و امروز "دوستان خارجیِ "  تحت رهبریِ برادران بزرگِ حاکمان کشور ما ( انگلیس و امریکا – شیطان های بزرگ جهانی )،  با تمامِ  شوق و علاقهً خاص، در عمل  ازین فابریکه ( در چوکات دفاع از حقوق بشر و پیاده کردن دموکراسی ) ، به حد اعظم ، استفاده می برند   و در ظاهر دارند کذب گوئی برای افغان و جهان.  و اکنون، حامد خان کرزی  نیز، مجدانه مصروف  تحکیم و تطبیقِ همان سیاست دیرینه ، خونینِ و ویرانگر
( برای ملت )  پشتو پرستی است. این بار،علاوه بر این همه مصیبت ها، بلای خطر ناک تر  و خیلی وحشی، یعنی سرمایه و پول و سرمایه دار ظالم جهانی،  به کمک پشتونخواه شتابیده است و دارند ، مانند دو برادر خونی  ( سرمایه دار دموکراسیِ یهودی و فرمانداراسلامیِ افغانی ) ، بجان مردم ساده و بی گناه ما، اعم از پشتو زبان و دیگران، نیش زهر آلود زده و خون می چوشند.
 لعنت به کاذبین وخائنین به ملت بیچارهً ما!
 
اما، این سیاست خود خواهانه و ویرانگر پشتون محوری و پشتو سازی، که بصورت صریح، چشمگیر ومداوم، باعث تباهیِ همه ای  ملت ( همه اقوام کشور ما ) شده،  از کجا و از چی ریشه می گیرد ؛ علتش در چیست و روی کدام هدف استوار و یا روان است  ؟
 
به عقیدهً من، هدف اصلیِ تیر جهنمیِ این سیاست نا بکار و خانمانسوزبرای هر فرد جامعهً مجروح ما؛  تمدن کهن و باستانی  و حاکمیت تاریخی –  فرهنگیِ فارسی درسرزمین ما بوده، هست و خواهد بود.  فارسی ستیزی ، یگانه ایده و برنامه ای اساسیِ حاکمیت های افغانیِ ما، تحت رهبری و خواست دشمن خارجی  بوده، هست وخواهد بود ( اگر حال بدین منوال دوام داشته  باشد ).  درجهً تنفر برادران افغانیِ  پشتونخواه ما، در مقابل فارسی،  آنقدر زیاد و بالا است که در خاک و خانهً اسلامیِ ما و مهد باستانیِ فارسی، در پهلوی  کلمه پوهنتون –  کلمه اونیورسیتی (University ) را، با افتخار کامل جای می دهند و اما، کلمه  دانشگاه را، قطعآ نه.  حد عُمق و وسعت تنفر این رهبرانِ بحق ظالم  را در مقابل فارسی؛  ما و جهانیان، در مهد باستانیِ فارسی (شهر مزارشریف )، آشکارا دیدیم  و دیدیم که بخاطر راه ندادن کلمه دانشگاه در پهلوی کلمات پوهنتون و اونیورسیتی (University)، خون ریختند و نو نهالانی را قتل  کردند ( در عصر 21  ! ).  آیا ، این عمل و یا سیاست، به کدام دین و منطق انسانی گنجانیـدنیست،  بجز از منطق شمشیر و جهل  پشتونخواهی؟   آیا، حامد خان کرزی  قاتل این کشتار نیست؟  امروز، در بخش قانون گذاری، اکثرآ و عمدآ منافع و خواست گروه  ویژه ای در نظر گرفته شده و در محراق عمل قرارداده می شود،  نه منافع، خیر و عزت جمع ملت؛  از جمله ، از قوانینِ صریحآ غیر عادلانه، مانند : بودجه دولتی، عمرانی، آموزش و پرورش، بهداشتی، امنیتی،  انتخاباتی و مهمترینش، از قانون اساسی،  با وضاحت کامل و با جرئت بر حق، میتوان نام بُرد.   شیوه تفکر و عملکرد یک رهبر پشتونخواه، بسیار همانند و مشابه است به طرز تفکر و ایدآل های  یک سرمایه دارِ که ایمانش پول است.  سرمایه دار می تواند، برای درآمد یک و یا چند روپیه پول،  جهانی و یا تمدنی را که به هیچ ارزش و یا قیمت پولی  نتوان خرید، نابود کرد ؛ صدها هزار انسان بی گناه را کـُشت و بی خانمان ساخت؛( مثال عینی و تازه –  قتل های عام،  نابود ویا ویران کردن تمدن بی بهای بشریت در عراق، توسط سرمایه دار، برای کمائی کردن  پول بیشتر، در صحنهً دید و فهم انسا ن های آگاه، برقک  می زند ).  همچنین، رهبر پشتونخواهِ که یقینآ بیشتر ایمان به پشتو دارد ، نسبت به اسلام، انسان، انسانیت و دوستی؛  همه داشته ها  و پرداخته های معنوی و باستانیِ کشور را ویران و یا نابود کرده ،  فقط  برای دوامِ  بدون چون و چرا و تغیر نا پذیرِ  حاکمیت کلمهً پشتو.  دشمنان تاریخیِ خارجی، از همان آوان، ازین طرحِ مدهوش و ویران گرِ ( پشتو و پشتو پرستی ) که برنامه ریزی و دستور کار خود شان است، به مثابه ابزاری برای تحکیم  متداوم  حاکمیت  ظالمانه و استعماریِ  خود  بر کشور ما، استفاده برده و استفاده دارند. این طرح و یا سلاح سیاسی، بهتر از هر نوع بمبی پیشرفته و مهیب، در امر تامین برنامه ها و اهداف خصمانهً  دشمنان اجنبی در کشور ما، برای دشمن،کار بُرد تر، مفید تر و تاثیر گذارتر بوده، هست و خواهد بود.    
 
هم میهن عزیز!
گناه من و تو؛ گناه طفلان و زنان و مردان معصوم ما، در چیست؟  دستآورد و یا ثمر مفید و انسانیِ این سیاست های خود پرستانهً چند قرنه ایِ  رهبران و سرداران شمشیر پرور  و   مورد تاًئید ، پشتبانی و تمویل و ترزیق  انگلیس  و  روس و امریکا ( درکُل، دشمنان ما و اسلام )، برای شهروندان مسلمان و ساده اندیش و با دیانت سرزمین فقیرِ ما، اعم از پشتو زبان ، فارسی زبان و دیگران،  چیست؟ از ظلم پدر ومادر ( رهبران ) است که فرزندان
( شهروندان )  اشک ریزان و در خون می تپَند !  حامد خان کرزی،  بلند آوازی دارد که :  " ما افغان ها شیر استیم، حق خود را از هر کس می گیریم" ؛  ما، همیشه گفته ایم و می گوئیم که مشت کوبنده به دهان دشمن می زنیم؛  ولی ، با تاًسف فراوان و در انتها ی کار، همیشه لگد دشمنان را بر فرق خود دیده ایم و خاک مارا زیرِ رکاب شان – هم اکنون داریم و می بینیم.   نا سازگاریِ بین الخودیِ ما ،  پیروزیِ دشمن را بر ما و  در خانهً ما، همیشه تامین داشته،  تاًمین دارد و تاًمین خواهد داشت در آینده و برای ابد؛ این است علت اساسیِ عقب ماندگی و فقر و حقیر بودن معنوی ومادیِ ما.
 
پس،  بیائید، مطابق احکام دین و کتاب مقدس ما؛ مطابق عقل سلیمِ انسانی، دوستی و همدلی و همزیستی،  بین همه اتباع رنجور کشورما ( آنچه را که دشمنان ما، قطعآ نمی خواهند)  ایجاد کنیم.  این است راه  نجات ما  از گمراهیِ  تباه کننده و چند قرنه  ای  حاکم در روح رنجدیدهً انسان وخانه فقیر ما . این راه، یگانه راه درمان مریضیِ روانی و مادیِ ماست.  راه دیگر، برای بیرون رفت ازین کورهً جهنمیِ جهالت،  بجز از رفتن بسوی مکتب  دوستی وهمبستگی  بینِ خودی و آموزش و پذیرش درس محبت، انسانیت و صداقت، وجود ندارد. باید بدانیم که ایجاد و بکار انداختن چنین مکتبی، در محوطهً که دشمن این مکتب، حاکمیت مطلقه و چند قرنه ای دارد، آسان  نمی باشد.  خداوند با ما  یار خواهد بود، اگر صادقانه با هم باشیم و واقعآ دوست و همراه باشیم؛ آنگاه این فرش طلسماتیِ  کهن سال، اما مقاومِ برنامه های مکر و فساد و هیلهً دشمنان ما را از خاک خون آلود مان،  حتمآ بر خواهیم  بَست  و  برای  ابد  بیرون خواهیم انداخت؛  آنوقت دریچه روشنائی را بروی آیندهً آزادِ مان، باز خواهیم کرد.
 

 
X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.