آرشیف

2017-3-29

گل رحمان فراز

وزیر دفاع ملی چطور رای اعتماد اخذ کرد؟!

وزیر دفاع ملی چطور رای اعتماد اخذ کرد؟!

ژنرال عبدالله حبیبی وزیر دفاع ملی حکومت وحدت ملی جمهوری اسلامی افغانستان بعد از معرفی از طرف رئیس جمهور غنی به مجلس نمایندگان برای اخذ رای اعتماد بحیث نامزد وزارت دفاع و اخذ رای در این سمت از طرف ولسی جرگه از شهرت بخصوص نزد همگان برخوردار شد. اتباع افغانستان با دید خیالی که از ارکان حرب بودن اش داشتند، به این باور بودند انگار او گره گشای همه مشکلات و چالش های امنیتی با استفاده از دانش کسبی اش بر اثر تجارب حاصله در دوران مأموریت های نظامی اش خواهد بود.
اما خوشبینی مردم به تمسخر گرفته شد و وزیر صاحب دفاع ملی نتوانست توازن رضایت، سنجش قابل قبول و مثبت اندیشی مردم اش را پاس دارد و کاری کند که حد اقل برای مردم عوام چشم گیر باشد و رضایت خاطر ایشان را جلب دارد. گذشته از همه ضعف های مدیریتی اش، او نتوانست امنیت بزرگترین مرکز سهولت ارتش ملی که همانا شفاخانه چهار صد بستر سردار داوود خان تأمین نگهدارد که در دوران وزرای اسبق از روند امنیتی خیلی خوب، قابل اطمینان و اعتماد کامل برخوردار بود.
در استیضاح کردن این وزیر از طرف وکلا و گرفتن رای اعتماد توسط همان وکلا هم راز ها نهفته است و پرده برداری از همان راز ها موجب صاف شدن چهره واقعی وکلا و هم وزیر صاحب دفاع خواهد شد. او که تا حال به عنوان یگانه وزیر خواب برده کابینه وزرای حکومت وحدت ملی محسوب می شود، تا حال کلیه تصاویر پخش شده از این وزیر به حالت خواب (چه عادی و یا چه حضور در مجالس) گرفته شده است که نشان دهنده غفلت، بی خبری، کند کاری، بی غم بودن و پی پروایی وزیر صاحب است. 
دقیقاً اینکه چرا وزیر صاحب دفاع ملی توانست اعتماد رای وکلای مجلس نمایندگان را به خود جلب دارد، راز اش در این چند مورد بوده می تواند که اکثریت قریب به اتفاق مردم افغانستان این شک و پیش بینی را با دل باز و بحیث سخن مستدل می پذیرند:
– وکلای مجلس نمایندگان نشان دادند که برای رای دادن به وزرای پیشنهادی اکثریت کوشیده اند تا منفعت شخصی شان را بر منفعت عامه تأمین کنند که به فلاح آینده افغانستان و ضامن بهبود زندگی مردم این دیار نیست ولی در حقیقت کار پسندیده انجام دادند چون مراحل ابقای وکلا در این سمت مشروعیت قانونی و حقوقی ندارد و هم چنان اکثریت وکلای عزیز (نه همه) از طریق بودجه پردازی های هنگفت و اجرای مصارف گزاف به این سمت رسیده اند. از اینرو حتی احتمالی کمی هم وجود ندارد که دوباره به این سمت ها راه یابند، پس قول معروف است: هرکه او از دم شمشیر آب خورد، نوش اش باد! "گرفتن حق شخصی هم از وزیر صاحب ساده نیست!"
– ارتباط دوستانه وکلا با وزرا باعث می شود تا از خشم وکلا کاسته و بر رحمت، ترحم و خوش بینی شان افزوده شود. شاید وکلای باشند که منفعت عامه را بر شخصی ارجحیت دهند ولی بد بختانه تعداد همان وکلا بسیار انگشت شمار است و حتی با کمپاین وکلای دیگر، کاروان مخالفت را به مقصد موافقت با وزرا می بندند و همان است که وزیر صاحب، صاحب رای اعتماد می شود.
– سوء استفاده از صلاحیت ها و اقتدار وزرا هم می تواند به ابقای شان کمک فراوان کند. آنها که در اصل می توانند کلیه سهولت های امنیتی را مطابق میل وکیل صاحب برآورده سازند، در تشکیلات و قراردادی ها سهم دهند، دوست شان را مقرر و دشمن شان را منفک کنند، چه کاری با اهمیت تر و پسندیده از رای دادن به جناب وزیر صاحب بوده و خواهد بود؟!
– اخطاریه فریبنده رئیس جمهور غنی هم خارج از تأثیرات بوده نمی تواند. رئیس جمهور غنی بدون اینکه صلاحیت های وظیفوی اش را سنجش کند، اخطار داد که در صورت گرفتن رای عدم اعتماد وزاری ارگان های امنیتی، او مجلس نمایندگان را لغو خواهد کرد تا برای همیشه از درد سر داشتن رهایی یابد.
– شرایط موجود مطلوب نیست و سلب صلاحیت کردن وزرا کدام دردی را دوا نخواهد کرد. آنها برای اینکه فشار غم انتحار و انفجار شفاخانه چهار صد بستر را تسلی بخشند، خواستند تا دوباره به چشم بازماندگان قربانیان حادثه چهارصد بستر سردار محمد داوود خان خاک بپاشند و نشان دهند انگار وکلا همواره با غم موکلین شان غمگین و در شادی شان خوش خواهند شد.
اینجاست که بازار خواب برده ها پر رونق می شود. وقتیکه غم از دست دادن کرسی و عدم پرسش از انجام کار وزیر صاحب باشد، پس برای چه خواب نشود و از چه به امورات محوله وظیفوی فکر کند؟! اینکه گویند: "خواب برده را آب برده." در همه حالات مصداق اش را پیدا نخواهد کرد.

با احترام 
گل رحمان فراز