آرشیف

2018-4-17

محمد اسحاق ثنا

هم نفسم

بی تو من خوار و ذلیل ام بی تو من (هیچ کسم)

تو مرا جان و جهانی تویی هنفسم 

فصل گل موسم زیبای بهار است و لیک 

چکنم فصل گل آید به نظر خار و خسم

پر زنی سوی هوا چون که ترا آزادیست 

چی کنم من که گرفتار به کنج قفسم

تاطقم طاق شد از درد و که جانم افسرد 

دستم من گیر خدایا که تویی داد رسم 

روز دزدیست به شب هر طرفی آه و فغان 

در وطن نیست امان نیست خبر از عسسم

ز این جهان غیر هوا و هوسی نیست ثنا

برهانی تو خدا زین همه دام و هوسم 
 

محمد اسحاق ثنا 

بستر بیماری شفاخانه ریچمند هاوس کانادا‌

۱۶/۰۴/۲۰۱۸