آرشیف

2014-12-12

عبدالحمید شریفی

همسایه گان خوب

 
همسایگان چرا شده اند خصم جان ما
هم ظالمانه سوخته اند آشیان ما
طوفانهای فـــتنه وآشوب از جـــنوب
   برباد داده هستی و هم خانمان ما
ازغرب نیز باد مخالف هم وزد
آمیخته به زهر دوستی خود بکام ما
این آب زیرکاه نمیسازد آشکار
دارد هزار توطئه خصم نهان ما
همسایگان خوب همیش به فکر ماست
با مرگ و انفجار دهند ارمغان ما
مرگ است و انتحار هدایای دوستان
راه بهشت میدهند آنها نشان ما
ویران کنند مسجد ومکتب ز انفجار
رحمی نکرده اند به پیر و جوان ما
این تاجران خون و شرافت با توطئه
سودا نموده اند کفن واستخوان ما
حتی نشان هویت ما بهم زدند
با انفجار پیکره ی  بامیان ما
همسایه چونکه هویت ملی ز خود نداشت
از کین شکست این اثر باستان ما
ترسند از تصور پرواز ما به اوج
چون خاینانه قطع کنند نردبان ما
آری سپاه جهل و تباهی به نفع خویش
این رهزنان همیشه زنند کاروان ما
ما درمسیرعلم تمدن روانه ایم
هرچند که نیست مصلحت دشمنان ما
ایستاده یم مقابل طوفان های سخت
تاریخ هرزمان گرفت امتحان ما
این نخل های سوخته چون کوه استوار
هستند نشان هویت جاودان ما
آن کس که دشنه داد به جلاد خون ریز
شد باعث تباهی افغانستان ما
دست سیه برآمد زآستین جاهلان
داند جهان که هست ید دوستان ما
این است دعای خیر( شریفی) بحق شان
آتش فتد به خانه همسایگان ما