X

آرشیف

همان شب

 

 کنار آن دل فروشی ها نماز میخوانم
وفرخنده‌ترین روز و سفرم
همان فاصله‌هایی پنج حرف نامت
که آموختم و
نه آسمان که یادت می بارید
نه شبی که بهار را می آورد
ونه آن جنگِ که مادرت سرشت
تا دیدار خدا به یادم هست و نمی‌رود
وچشم را برای تو
دل را برای تو
و همه شکر خدا را برای تو
باخونم
می نویسم
می نویسم
تاقطرۀ اگر باقی‌ست
بعد به تو و مادرت بمیرم
تا رونق ابدی نصیب شود قند فروشان را.

 

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.