آرشیف

2015-1-24

عبدالرحمن نوری

هــــــدف از ارزش چيست؟

 
بسم الله الرحمن الرحیم
 
ارزش خاصيتى است که چيزى را موردپسند، قدر دانى، وقابل احترام قرار ميدهد، يعنى اين ارزش است که آنچيز را مورد خواست مردم قرار ميدهد٠ اين فرق نميکند که آيا تنها يک نفر ويا چندين اشخاص نسبت به اين ارزش خواسته آنچيز ميباشند٠ مثلاٍ ، رشته و اصالت خانوادگى به “ طبقه نجيب” – عقل و خرد به دانشمندان – شهامت و دليرى به شهزادگان و سالاران ارزش زيادى دارد٠
ارزش بحيث يک موضوع تحت تحصيل وبررسى
مطالعه ارزشها شامل بررسى موجوداتى هستند که خواسته هاى مردم نسبت موجوديت آنها شده – وهمچنان شامل بررسئ اشياء مختلف وبهائ آنها – و انواع مختلف وعلت و مبدأ اين ارزشها ميباشد٠ اگربحث از “ارزشها” بطورتصوير هاى خيالئ غير واقعى در افکار صورت بگيرد پس اين بحث نوع آرزوئى را خواهد داشت٠ اما اگر ، از جانب ديگر،اين بحث با درنظر داشت عوامل طبيعى، روانى، و اجتماعئ آن صورت گيرد- بحث نوع واقع بينانه و عملى را خواهد داشت٠ بهترين بحث در باره “ ارزشها” آنست که باهردو جنبه آيديآل و آرزوئى و جنبه واقعى وعملئ آن برخورد کند٠ اين بدان علت است که نميتوان ارزشها را بدرستى درک کرد، بدون درنظرداشت هر دوجانبه آن٠ اگر اين علت واقعيت نميداشت، پس ارزشها وجود نميداشتند و موجوديتها نميتوانستند کسب ارزش کنند٠
 
اولين ارزش: عدالت
وقتى زندگى انسان خالى ازعدالت باشد، غرق بى نظمى واغتشاش ميگردد٠ ظلم بين مردم به فجيع ترين شکل آن نظام روز ميگردد، وبدينوسيله قوى ضعيف را از بين ميبرد، آنکه تواناست انکار حق ناتوان را ميکند، متهاجم خون مغلوبين را ميريزاند، حکمران حق رأعيت را پايمال ميکند، وهرنوع توانمند بر ناتوان غالب ميگردد٠ هيچ چيز نميتواند انسان را ازاين حالت زشت دور کند بجز عدالت، که منبع خوشنودئ اجتماعى و ستون محکم امن و ثبات ميباشد٠ پس عدالت چيست و چه انواعى بخود ميگيرد؟ منفعت اش چيست؟ مسلمانان چگونه ميتوانند عدالت را تطبيق در زنده گئ شان کنند؟ عبارات ذيل بااين سوأل ها پاسخ خواهد داد٠
 
معنئ عدالت
۱- عدالت ضمنا ً اشاره به اين ميکند که هرکس دستياب حق اش ، وياهرچيزيکه سزاوار آن باشد، شود٠ اگر او سزاوار خوبىاست دريافت خوبى کند٠ و اگراو سزاوار بدى است، وصول اش بدى باشد٠ نسبت اهميت وبرجستگئ عدالت، خداوند ج پيغمبران و کتابهايش را بدون تبعيض وتفرّ ق بين حقوق کسى فرستاد٠ الله تعالي ميفرمايد:
" براستى ما فرستاديم پيامبرانرا با اثبات واضح وآشکار نموديم برآنان کتاب را و ميزان را تا انسان بر پاکند عدالت را٠"
عدالت نگهبان مقدسات و دنيويات است٠ عدالت منبع سودمندئ افرا د و ملت ها است٠ عدالت درست ساز آسمانها و زمين است٠عدالت بهم آورنده قلبها وروحيات انسانهاست٠ عدالت متحد گرداننده کشورها وهمسازئ مردمهاست٠ 
عدالت تساوئ حقوق وشفقت را خواص مردم ميسازد٠ به نسبت عدالت، مردم در جامعه متوازن بهمديگر نزديک شده ميتوانند، واز لحاظ عدالت تضاد ها و جداگرايى ها در جامعه ازبين ميرود٠ با اوامر عدالت، اعمال و اشخاص قياس ميشوند، زيراکه عدالت ترازوئى است که پله هايش متوازن است و سنجش اش دقيق٠ معيار عدالت تغعير پذير نيست٠ 
هرآنکه ميخواهد بر عليه عدالت گام بردارد از حدود عدالت خارج ميشود و دين اش را در معرض درهم وبرهمى قرار ميدهد، دنيايش را درمعرض تباهى، آبرويش را در معرض رسوايى، وکامگارى اش را در معرض نقصان قرار ميدهد٠ از جانب ديگر با پايدارئ عدالت چيزى بوجود نيمآيد بجز آنکه اين چيزامن و استحکام در مقابل محو و تباه شدن داشته باشد٠ 
يکى از مهمترين شرايط مؤفقيت و خوشنودى در زندگئ انسان اينست که انسان اطمينان داشته باشد که حقوق و مال اومحفوظ است وعدالت استحکام محکم در معامله بين مردم دارد٠ 
پس عدالت يک ارزش ضرورى دراسلام است٠ اسلام کارميکند تاعدالت بين مردم محکمانه بر قرار گردد، حتى تا حديکه عدالت با هرجنبه روش اسلامى و قوانين اسلامى ربط مستقيم دارد٠ مقرراتى در اسلام نيست که عدالت جزئى از اهداف آن نباشد٠ عدالت ذاتا ً درنظامهاى ادارى، سياسى، وقضايئ اسلام ربط وابستگى دارد٠ مثلا ً عدالت در امور شهادت دادن و بستن قرار دادها ربط دارد٠ عدالت در امور و اساسات ديگر اسلامى مانند نظم خانوادگى، سيستم تربيوى، اقتصاد، نظم اجتماعى، فعاليت هاى ذهنى وفکرى، ورفتار فردى ربط مهمى دارد٠ 
اينهمه گوياى اينست که اسلام ضمانت ِ عدالت را در هرعرصه زندگی ميکند تاحديکه اهداف ديگرش را تحت نور عدالت جا ميدهد٠ تاريخ گواه اينست که جوامع ايکه تحت قوانين اسلامى بودند عارى از انحطاط جدئ اخلاقى بودند، و فاقد ازمعيار هاى ناهماهنگ و ناسازگار٠ همچنان آنها محفوظ از تنزل مدنى وتلفات جانى بودند
 
نویسنده:عبدالرحمن(نوری)
ازولایت غور ولسوالی تیوره محصل دانشگاه هرات