آرشیف

2015-1-29

زينب کوشاني

هشت ثـــــــور روز پیروزی یا شکست؟

 

هشتم ثور طبق حکم فقرۀ سوم مادّه هجدهم قانون اساسی کشور تعطلی عمومی بوده ومردم افغانستان ازین روز بعنوان روز پیروزی تجلیل بعمل میاورند و در مرکز وولایات کشور مراسم ومحافل گوناگون جهت بزرگ داشت ازین روز تاریخی برگزارميگردد.

اما اینکه آیا هشتم ثور واقعاً روزی پیروزی است یا خیر، نظرات متعدد وجود دارد: 

مردما ن که تنها به نام پیروزی آشنا هستند وآن را بدون فهمش درست وِرد زبان خود ساخته  واز حقیقت وعمق پیروزی معلومات وآگاهی ندارند ، به این اذعان وباور اند که هشت ثور بوده روز قهرمانی مردم فغانستان در برابر نیروهای خود کامۀ روس    وموفقیت ملت افغانستان در برابر قدرت شکست ناپذیری روسها جهان را حیران ساخته است اما عدۀ دیگرهشتم ثور را بعنوان سیاه ترین روز در تاریخ افغانستان عنوان کرده چنین اظهار نظر مینمایند که این روز  ورق زرّین تاریخ وطن را به میخ  قباحت وبدی خدشه دار کرده است.  

زیرا  قبل از شکست ارتش شوروی ، افغانستان  مستعمرۀ یک کشور خارخی ( روسیه )  بود.

 

اما همزمان با شکست روسها وکامیابی مجاهدین،

کشورافغانستان شکل چادر چهار گوشه را به خود گرفت که یک گوشۀ آن  بدست پاکستانیها ، یک گوشۀ آن بدست  غربیها ، یک گوشۀ آن بدست عرب ها ویک گوشۀ آن بدست ترک ها وچیچنیها وغيره افتاد.

ولی وقتیکه ما برای قلم موقع بیان حقیقت را در بارۀ  هشت ثور  بدهیم این گونه خواهد نگاشت که  هشت ثور روزادزیاد یتیما ن در کشور ، روز بی لقمۀ نان شدن، روز آغاز ویران  شدن وطن  وبالاخره روز  پیروزی غاصبان علیه املاک عامه و… بدون تردید هنگامیکه راجع به اوضاع ایام که دوزدان روی سیاه،  خود را به زیر چادر سفید ومبارک جهاد مخفی ساخته وارد پا تخت  کشور عزیز ما افغانستان شدند  نظر بی اندازیم در میابیم که  نیال های که بعد از تاریخ هشت ثور ازطرف غارت گران بنام مجاهد درین مرز وبوم غرس شده چی  میوۀ شوم ومشکل آور برای ساکنین این میهن وحتی فرا تر برای اهل گیتی به بار آورده است

 

 آری اثرات همین روز وکسانیکه درین روز به قدرت رسیده وسلطه خود را در کشور ما استحکام بخشیدن تاهنوز در زمین وفضای وطن غم دیده ما پدیدار است ازجمله :

مادر که فقط یک فرزند داشت وشب وروز قلب غمگین  خود را به امید که به پسر خود زنده گی کند ،  شاد میساخت  وهمیشه نور چشمش به دیدن آن پسرش ازدیاد میافت با تئاسف که بعد از هشت ثور به  آغاز جنگهای قدرت طلبان بی رحم،  مادر بدون پسر وهمرای غم خانه گرفت.  طفل که همیشه گوشۀ دامان پدر مهربان خود را داشت  وسینه ان را محل خواب خود قرار داده بود با تئاسف که افراد ظالم بنام مجاهد چشمان او را تا وقت مرگ در دیدار پدرش در انتظار گذاشتند خانم که همیشه شام گاهان به مزد شوهر غریب کار خود چشم دوخته بود  همزمان به باحضور یابی این غداران شوهری خود را از دست داده وخودش به کوچها با چشم پر از گریه  به سوال پرداخت و… خلاصه نمیتوان از هشت ثور خاطرات خوش به ملت افغانستان یاد آور   شدمگر شمارش غم ها واندوها.  

 

زینب کوشانی

دانشجو در دانشگاه کابل