آرشیف

2015-1-29

زينب کوشاني

بعضی رسوم منطقوی باعث ميگردد تــــــا حقوق زنان مراعات نشود

از زمانیکه مردم افغانستان به دین مقدس اسلام روی آورده اند تا امروز یک سلسله سنتهای محیطی ورواجهای منطقوی  بساط خود را درین سرزمین پهن وهموار کرده است که اکثراضرار وخطرات آن متوجه مردمان میشود که درین مرزوبوم حیات خود را پیش می برند اما از نعمت بزرگ وقابل قدر آموزش وتعلیم استـفاده کمتردارند  وبرملاست که زنان فی صد یی بالا را در عدم دست رسی به دانش تشکیل میدهند ازینرو  میل  وخا مت رواج پذیری به طبقه مزبور بیشتر وافزون تر است.

این رسوم بی بنیاد که سرچشمه آن جهل وعدم پویای است با تــئاسف در اکثر ولایات کشور باعث میشود تا حقوق حقه زنان ملموس قدم های جابرانه بعضی ها شود

زیرا مردم مناطق که  مطیع رسم ها هستند به این قول خود ( که از دین میتوان برگشت اما از رواجها نمیتوان برگشت )  کل وکامل ومعتادانه عمل میکنند وحتی در بعضی موارد

ارزشهای دینی را که ریشۀ قوی وخلل ناپذیردرکشور ما   دارد نیز فدا وقربان رسم ورواجها مینمایند

چنانچه مسئلۀ آموزش وپرورش زنان را فقظ بخاطر رعایت رواج های محیطی زیرقدم های خود گذاشته وازینکه – اسلام وقوانین پرمحتوایش درین موضوع چه گفته ودستور آن چیست ؟- سخن به میان نمی آورند .

درینجا لازم می پندارم تا چند نمونه از رسوم که موجب پامالی حق زنان میشود تـذ کردهم :

 

الف : ( هرچند زن مورد شکنجه قرارداشته باشد نباید

برای دیگران اظهار کند زیرا  رواج منطقه است )

این پدیده که- بنظر(مقلدین رواجها) حفظ ونگاه داریی  اسرار درون خانه وخانواده است – یک پدیده شوم ویک ادعای بدون ثبوت است وهرگز عقل سلیم بشر این را نمی پذیرد که فرد آزاد  توسط فردی شکنجه شود اما او در برابرش از جای اینکه واکنش نشان دهد، شکرگذاری کرده

ونفس خود را  تنها مادۀ ساکن کننده قهر او قرار دهد.

ب : ( زن نباید فرا تر از محوطه خانه گام بردارد وباید دومرحله از خانه بیرون شود اول وقت که از خانه    پد ر به خانه شوهرمی آید.   دوم وقتیکه می میرد وجنازه اش را بیرون میکنند )

این رواج بی اسا س که هیچ دلیل وبرهان حقیقی ندارد  در واقع راس همه حق تــلفیها است

زیرا وقتیکه زن فراتر از محوطه خانه چیزی را نه مشاهده کند ونه بداند یقیناً به این مفکوره تربیت میابد تاحق وعدم حق  که بشکل اجباری بالای وی تحمیل میشود همه را حق به پندارد

واز چمن زار اندیشۀ پاکش بوی این خیالات به مشام میرسد که هدف از خلقت وپیدایش وی شاید پذیرفتن مشکلات باشد وبس،

واو درین محبس (خانه ) احساس میکند که به حبس ابدی محکوم است  بناءً وی امید واری آخرین رمق  حیاتش است تا بتواند بار دیگر فضای آزاد را که در زنده گی تنها دیده بود بار دوم با رفیقیی مرگ بی بیند.

خلاصه اینکه رواجهای منطقوی سد راه پیشبرد  حقوق زنان بوده وصحفه حقوق زنان را خد شه دار میکند چنانچه که در دو مثال فوق تذکر داده شد.

 

زينب کوشاني

دانشجو در دانشگاه کابل