آرشیف

2015-1-29

زينب کوشاني

غور ولایت فــــرامـــــوش شده

 

 بعد ازینکه بعون خدای قدیروقادر چهرهای وحشی وحلقه به گوشان پاکستانی (طالبان ) از صحنه سیاسی کشور کنار زده شدند جامعه جهانی بادبدبهای فراوان بنام بازسازی واحیاء مجدد افغانستان روی خاک این کشور گام نهاده وخاک را که از حالتش بوی (جنگ بس است ) بمشام میرسد ملموس قدم های خود ساخت .
خوشبختانه در طی سالیان دوهزار ویک الی دوهزارو ده تحولات چشم گیر در عرصهای مختلف اعم از فرهنگی ، اقتصادی واجتماعی در کشور مان به وجود آمده که از جمله میتوان  (ساختار هزاران کیلومتر سرک بشکل پخته واساسی ، ایجاد مکاتب ومکان های آموزش وپرورش ، فعال سازی دانشگاه ها وروی کار آمدن تسهیلات ارتباطی و… را ) نام برد .
ولی باوجود این همه تغیرات وتحولات  مثبت که در ولایات مختلف افغانستان رخداده  متاسفانه ولایت غور تاهنوز بدیدۀ که ولایت دانسته شود وبازسازی نصیبش گردد نیگریسته نشده است
ونامش در چارت وجدول نسیان خاک زده باقی مانده است .
 جاده های مملو از خاک شهرچغچران که تاهنوز پیالۀ قیربالایش انداخته نشده ، مکاتب بی سرپناه غور ومحروم بودن مردم از نعمت والای برق وغیره کمبودیهای تحمل ناپذیر  برهان و دلیل واضح به اثبات مدعای مان است  که ( غورولایت  فراموش شده است .)  
بجاست یاد آورشوم که مردم صلح دوست وامنیت طلب غور با به روی کار آمدن حکومت جدیدخیال ترقی های همه جانبه را به ازهان خود می پروراندند اما سالهای انتظار و وعدهای دروغین یکی پی دیگر به چشم امید شان غبار یاس وناامیدی پاشید.
امیدوارم دست اندرکاران ودولت مردان افغانستان  ازین بیش به رییشه درخت انصاف تیشته نزده   وبه حالت بهت آور مردم غور بچشم شفقت نیگاه کنند  وخصوصاً به حالت  دختران یتیم غور رحم کنند ( که فقط جهت پنهان نمودن سری خود یک دسمال سفید دارند وآنرا بامداد بسرکرده وراهی مکتب میشوند ولی هنگام بازگشت خاک های جاده دسمال سفیدشان را به سیاه تبدیل میکند. )
امید وارم مسئولین معارف کشور صدای فرزند بیوه زن غور  را بشنوند که ( صورتش را آفتاب به مکتب بی سرپناه سوختانده و او بفلظ مادر جانم آواز میکند . )
 
بااحترام زینب کوشانی
 دانشجو در دانشکدۀ شرعیات دانشگاه کابل