آرشیف

2015-6-19

ذره بین

نه تحمل دوستی نـــــه توان جنگ

 

سیاست مبهم وپیچیده دولت افغانستان در قبال پاکستان درامه است که هر روز تکرار میشود تصمیم واکنش های مقطعی وضد ونقیض وزارت خارجه افغانستان نسبت به عملکرد دولتمردان پاکستان نه سیاست بلکه یک رقابت وسیالداری بر بنیاد ذوق وسلیقه به حساب میآید که هر روز رنگ عوض میکند وتغییر جهت میدهد. در واقع.سیاست جنگ وآشتی با پاکستان سیاست است که کشور را آهسته آهسته به پرتگاه نا بودی میکشاند. در شرائطیکه کشور ما نه اردو دارد ونه اقتصاد نه امنیت کامل دارد ونه سیاست مستقل بهتر است به مشکل خود بیأندیشیم واز رقابت وسیالی دست برداریم. با مغز تهی ودست خالی سیالی بی سیالی……

بیشترین تحرک وفعالیت سیاسی وزراء خارجه دولت افغانستان را را واکنش به گفتار وکردار دولت پاکستان تشکیل میدهد.اگر پاکستان نمی بود معلوم نیست مصروفیت مشاورین سیاست خارجی دولت افغانستان ووزراء خارجه آن چه می بود؟

جای تعجب است بعد از اعتماد سازی مکرر جو سیاسی بین پاکستان وافغانستان که اخیرا با سفر رئیس جمهور پاکستان به کابل صورت گرفت وطرفین یکدیگر را برادر خواندند بار دیگر در فاصلۀ بسیار کوتاهی  وزیر خارجه کشور اظهارات پرویز مشرف را در بروکسل مقر پارلمان کشور های اروپائی اهانت آشکار به افغانستان خواند.. درامه اهانت به رئیس دولت بپایان رسید وحال نوبت اهانت به کشور وملت رسید…

واقعا سیاست خارجی افغانستان نه پدر دارد ونه مادر؛چناچه دیروز وامروز هم ندارد ؛ اگر مسئلۀ خورده گیری مطرح بود هیچ ضرورت نبود که بعد از اهانت قبلی مشرف به آقای کرزی  آنرا به کابل دعوت میکردند واگر بخاطر مصالح ومنافع کشور مسئله إغماض وچشم پوشی ازتخطی های کوچک سیاسی مطرح بحث بود پس نیاز به این عکس العمل عاجل نبود. این عکس العمل ها بجائی درایت سیاسی بی خبری  وزیر صاحب را از واقعیت های جاری کشور به نمایش میگذارد  . از طرف دیگر این اظهار نظرنخست مقامات پاکستانی نیست ، در گذشته نه چندان دور هم پرویز مشرف وهم آفتاب احمد شیر پاو وزیر داخله پاکستان نظرات خودرا درمورد اظهارات رئیس جمهور دولت افغانستان طور آشکار بیان نموده بودند وازهمه حدود وثغور ادبیات دپلوماسی عبور نمود ند که خود نشانه از عدم تمایل مقامات پاکستانی به مذاکره ومباحثه با مقامات افغانی بود . باید به وزیر صاحب خارجه یاد آور شد حال که به اشاره دوستان بخاطر إعتماد سازی مجدد از برادر وهمسایه نیک دعوت نمودید تا در داخل خانه خود از ایشان پوزش بخواهید پس پیامد ها واثرات بعدی آنرا هم تحمل کنید. اهانت های قبلی را نادیده گرفتید پس واقعیت های فعلی را هم بپذیرید بااین جست های سیاسی عاطفی نوبت آن میرسد تا خود شما به داخل خانه پرویز مشرف رفته مانند دفعات قبلی از وی پوزش بخواهید . چرا عاقل کند کاری که بار آرد پشیمانی….

آقای دادفر اسپنتا وزیر خارجه افغانستان قبل از سفر به پاکستان از سیاست شفاف در مقابل پاکستان صحبت میکرد  وبارهاپاکستان را به مداخله در امور افغانستان متهم مینمود اما وقتی به پاکستان سفر کرد در مصاحبه مطبوعاتی خود نقش پاکستان را در مبارزه با طالبان تصدیق کرد.وگفت باید کار های بیشتر انجام شود. این حرفیست که آمریکا وانگلیس همیشه در ادبیات سیاسی دربرابر پاکستان ازان استفاده میکنند …پاکستان یک روز دوست است یک روز دشمن یک روز مبارز ضد طالبان است ویک روز حامی آنها….

دولت افغانستان نه حوصله وتحمل دوستی با پاکستان را دارد ونه توان جنگ ودشمنی را.حال دولت افغانستان باید سیاست شفاف داشته باشد یا پاکستان را کشور مداخله گر وحامی گروه طالبان بداند که درانصورت نیاز به کرنش و تواضع به این هیولائی ویرانگر نباشد ویا همسایه که با اعتماد سازی بین طرفین میتوان با دشمن مشترک مبارزه نمود. سفر های رسمی رئیس جمهور افغانستان به پاکستان بخاطر جو اعتماد سازی از حد معمول زیاد تر بوده است پس نباید نتیجه این تلاشهارا با اظهارات که نه سیاسی است نه واقعی ومنطقی نقش بر آب سازیم .

 این پالیسی کاملا قابل مکث است؛ شورائی نظامی مشترک ؛ تمرینات نظامی مشترک وعملیات نظامی مشترک زیر نظارت آمریکائیها بین هردو کشور پاکستان وافغانستان وجود دارد بازهم سیاست مبهم وضد ونقیض در قبال پاکستان برنامه سیاسی سیاست مداران کشور مارا تشکیل میدهد. دیگر هیچ پروگرام وجود ندارد همه دست بالای دست نشسته اند ومنتظر اند تا پاکستان در ارتباط به مسائل افغانستان حرف به زبان آورد وایشان عکس العمل نشان دهند؛ قطع نظر از اینکه این عکس العمل چه تبعات واثرات را بدنبال دارد…این عادت را حکمتیار داشت همیشه خاموش ومنتظر بود وقتی استاذ ربانی ویا مولوی نبی ومجددی صحبت میکردند عاجل مجلس تشکیل میداد وعکس العمل نشان میداد وتمام بیانیه های ایشان را جرح میکرد وهزاران تهمت وافتراء را به ایشان می بست تا اینکه قاضی حسین احمد ایشان را آشتی میداد وبعد از قرآن وقسم تعهد برادری میکردند وباز بعد از یکهفته همان درامه تکرار میشد. حال پالیسی وزارت خارجه افغانستان هم در عکس العمل با اظهارات مقامات پاکستانی خلاصه میشود مثل اینکه اگر در مقابل تحرکات و اظهارات سیاسی مقامات پاکستانی عکس العمل نشان داده نشود تکلیف سیا سی سیاست مداران افغان ادا نشده است.

ذره بین را به حمایت از پاکستان متهم نکنید چون ذره بین از مخالفین شدید طالبها وحامیان شان است اما واقعیت را از زبان دشمن هم می پذیرد. سابق معمول بود اگر در مقابل یک خلقی استدلال میشد وی جانب مقابل را عاجل اخوانی ونوکر امپریالسم میگفت چنانچه اگر کسی با مجاهدین استدلال میکرد مجاهد اورا کمونست وخلقی میخواند؛ حال امید پیروان مکتب فرانکفورت وآخن ذره بین را گوداگی پاکستان نگویند.نه حقیقت این است که واقعیت را از هر کس باید پذیرفت.نه اینکه مانند لات سلطان محمود لنگ بالای لنگ گذاشته مردم را مکلف بسازیم تا مسئولیت های مارا ادا کنند مرز های مارا حفظ کنند زمینه حکومت کردن آسان را برای ما مساعد سازند  ……

.وزارت خارجه افغانستان نسبت به اظهارات پرویز مشرف در پارلمان اروپا که گفته است طالبان برای افغانستان خطر ناکتر از القاعده است وطالبان از طرف برخی مردم حمایت میشوند؛اظهار تأسف نموده است ..کدام بند ازین صحبت ها قابل تأسف است؟ مگر سیاست بخاطر این است که باید از واقعیت ها منکر شد؟ اگر مسئله مبارزه با القاعده وترورست ها وقاتلین ملت مطرح است ما باید نام طالب را ازین گروه میگرفتیم وهمیشه ایشان را بنام های دیگری خطاب میکردیم در حالیکه سر خط تمام خبر های دولتی وغیر دولتی افغانستان را درین روز ها مرگ ده ها وصد ها طالب در مناطق مختلف کشور تشکیل میدهد.نه القاعده ؛وسقوط ولسوالی ها بدست طالب ها نشان حمایت اهالی  همان منطقه از طالبان است که دامنه آن از جنوب  تا به ولایت غربی کشور{ فراه} گسترش یافته است..

تا وقتیکه این گروه لقب طالب را داشته باشند حامیان زیاد در رستاها ودهات افغانستان دارد.پس اول باید این نام ازین گروه گرفته میشد وهرگز رسانه خبری داخل افغانستان سخن از مبارزه با طالب را بمیان نمی آوردند وصرف از نام القاعده استفاده میکردند.مگر میدانید از دید گاه اکثر افغانها جنگ باطالب جنگ با ملا ومسجد ودر نهایت با قرآن است ؟مخالفین دولت اگر این نام را حفظ کنند برای همیش در تاریخ افغانستان وجود دارند واین نام ضامن پیروزی شان است.

دولت وطراحان دکترین سیاسی مدرن اخیر افغانستان همیشه با یک شعار که طالب ها ازانطرف مرز حمایت میشوند رفع مسئولیت میکنند.کس نیست بپرسد فساد اداری که در کشور بیداد میکند از کدام طرف مرز حمایت میشود؟کشت کوکنار وتولید وترانسپورت تریاک از کدام طرف تشویق میگردد؟

واقعیت این است که طالبان ازانطرف مرز حمایت میشود هیچوقت دولت همسایه بدون قرار داد قبلی مسئولیت کنترول مرز های مارا ندارد هر کشور مرز های خودرا اداره وکنترول میکند.درغیر آن ایران هم باید دست بالای دست بنشیند وبگوید تریاک ازانطرف مرز{افغانستان}میآید وما کار انجام داده نمیتوانیم مواد مخدر هم از افغانستان وهم از پاکستان وارد ایران میشود، اما ایران مسئولیت اداره وکنترول مرز های خودرا دارد وهمیشه سنگ ملامتی را بسوی همسایه ها پرتاب نمیکند ؛ در مرز ها مبارزه میکند ودرین راه خسارات را هم متحمل میشود.باید ما این واقعیت را درک کنیم که طالب ها بپاس هر رابطه وانگیزۀ که هست ازان طرف مرز حمایت میشوند مرزیکه پاکستان هم به تنهائی قادر به کنترول آن نیست ؛ پاکستان بعد از جنگ های خونین سر انجام به مصالحه تن داد .هردولت اول مصالح خودرا میسنجد بعد همسایه هارا هیچ عاقلی مصالح ومنافع خودرا فدائی مصالح ومنافع دیگران نمیکند.

کشور هائیکه بخاطر حفظ صلح وتأمین امنیت آمده اند باید بجای شهر ها از مرز های افغانستان حمایت کنند؛ اداره شهر هارا به پولیس ملی بسپارند. حال دولت ما بجای اینکه لواهای سر حدی تشکیل دهد پاتک های شهری میسازد؛ بجای جنگ  در مرز ها در شهر ها ودهات مصروف تلاشی خانه های مردم اند.سیاستمداران ما عینک های سیاه را پوشیده اند وبه آن طرف مرز ها نگاه میکنند آخر به داخل واطراف خود یک نگاه بکنید که چه میگذرد در نهایت بخاطر بهبود آوضاع امنیتی کشورخوب است که موارد ذیل درک وبر رسی شود.

*  وضع الجیشی قرار گاه های نظامی قوائی ناتو ،آمریکا، اردوی ملی وپولیس سر حدی افغانستان باید از شهرها، دهات ومیدانهائی هوائی به مرز بین پاکستان وافغانستان منتقل شوند. ودر اداره وکنترول مرز ها احساس مسئولیت نمایند واین مسئولیت را بدوش همسایه ها  نگذارند اگر مرز ها کنرول شود مخالفین از سنگر عقبی مطمئن نباشند هر گز جنگ در شهر ها ودهات گسترش نمیابد..

* نیروهای امنیتی از تخریب مزارع کوکنار وجنگ با دهقانان واهالی خود خود داری ورزند، صرف از قاچاق وترافیک آن که توسط گروه های مسلح ومافیائی صورت میگیرد جلوگیری بعمل آید که درانصورت جنگ عملا با گروه های قاچاقبر و جنایتکار است نه مردم عادی ودهقانان که تنها کشت کوکنارعاید روزانه شانرا تشکیل میدهد.

*باید اعتراف کرد که جنگ در وضعیت بد رسیده وطالبان خطر بزرتر از القاعده اند؛ القاعده دشمن نامرئی وبرگه تبلیغاتی بوش وبلر بخاطر پیروزی در انتخابات کشور های خود شان است.

* بهتر این است که ما دیگر با پاکستان وارد معرکه ومجادله لفظی نشویم تا رئیس دولت وملت ما از اهانت در امان بمانند؛ ما اظهارات پرویز مشرف را نسبت به بی خبری کرزی از اوضاع افغانستان اهانت آمیز پنداشتیم اما دوباره خود مان آماده مذاکره وملاقات با مقام های پاکستانی شدیم.امروز بار دیگر اظهارات پرویز مشرف را اهانت به ملت افغانستان میدانیم فردابه اشاره آمریکا این اهانت را می پذیریم باز هم از هم آهنگی دو کشور همسایه در مبارزه با القاعده صحبت میکنیم واز موقف پاکستان تمجید به عمل میآوریم. وزارت دفاع از لحاظ نظامی واردوی مجهز تقریبا دست خالی است ووزارت خارجه هم نسبت عدم استقلال از اراده خالی است لذا با آنچه ممکن نیست وقت ضایع نکنیم.

* بگذاریم آمریکا وانگلیس دو قدرت بزرگ جهان وکشور های دیگر که بخاطر مبارزه با طالب والقاعده به افغانستان آمده اند وهر روزه درین را تلفات را متحمل میشوند از پاکستان انتقاد کنند و بالای آن إعمال فشارنمایند واز نحوه بر خورد پاکستان در برابر القاعده وطالبان اظهار نا رضایتی کنند ، درصورت که آمریکا وانگلیس از پاکستان راضی باشند نا رضائیتی دولت افغانستان به محاسبه گرفته نمی شود  پاکستان دراول  طالبان را به اشاره وحمایه آمریکا وارد افغانستان ساخت وحال هم آمریکا از آنچه اتفاق میافتد بی خبر نیست استخبارات آن با استخبارات پاکستان همکاری مشترک دارد ودر جریان تمام انکشافات مربوط به طالبان قرار میگیرد ؛ شما شنیدید که جورج بوش در سفر خود به پاکستان از موقف پاکستان در جهت مبارزه با طالب وتروریزم چقدر قدر دانی کرد به  اظهارات بوش توجه نمائید{جورج بوش از پاکستان به دليل همکاری با جنگ با تروريسم تشکر کرد و گفت واکنش پاکستان به حملات يازدهم سپتامبر متهورانه بوده است. وی در عين حال افزود که برای شکست داده القاعده بايد اقدامات بيشتری صورت گيرد.

رييس جمهوری آمريکا گفت از تمامی پاکستانی هايی که جان خود را در اين جنگ از دست داده اند، سپاسگزار است.

*وزارت دفاع وخارجه افغانستان واقعیت های جاری در کشور را درک نمیکنند دشمن را دست کم میگیرند خود وملت را فریب میدهند. وزارت خارجه از درک واقعیت ها عاجز است واگر کسی دیگری این واقعیت را بگوید اظهار تأسف میکند.آخر آقای وزیر خارجه کدام انسان با بصیرت وصاحب وجدان بیدار از وضعیت جاری در جنوب کشور راضی است؟روزانه خبر مرگ صد ها انسان بنام طالب از طرق رسانه ها نشر میشود.مگر این یک خطر واقعی وحتی یک فاجعه نیست ؟ اگر حمایت مردم نباشد چرا ولسوالی ها یکی پی دیگر سقوط میکند وهر روز ساحه فعالیت مخالفین وسیع تر میشود.مگر با شعار که طالبان ازانطرف مرز حمایت میشوند مشکل حل میشود هر گز نه، ای کاش سیاستمداران کشور ما بجائی داشتن سند دکتورا جامعه شناسی کشور های غربی ؛ درمورد جغرافیائی سیاسی کشور خود شان دیپلوم معادل بکلوریا میداشتند.