آرشیف

2019-6-16

نقش احمد ظاهر در گسترش زبان پارسی و شعرهایی که انتخاب کرد

خدمتی که استاد محمد حسین سرآهنگ برای شعر سبک هندی و شاعرانی چون بیدل دهلوی، صائب تبریزی و کلیم کاشانی کرد، احمد ظاهر برای شاعران معاصر زبان پارسی، از ایران تا تاجیکستان انجام داد. رسالت یک هنرمند راستین و مردمی هم همین است.

هنر احمد ظاهر از جامعه و مردمی نمایندگی می‌کند که مرز‌های سیاسی را به رسمیت نمی‌شناسند. احمد ظاهر و هم‌نسلان وی انسان‌هایی بودند وارسته از بند‌های تنگ و تار تعلق تباری و جغرافیایی. فهم و باخبری احمد ظاهر و هم‌نسلانش از شعر پارسی، در زمانی که شاید ده درصد امکانات امروز را نداشتند، شگفت‌آور است. او از شاعرانی خوانده‌ است که بیشتر ما حتا امروز هم نام آنها را نشنیده‌ایم. ‬‬

احمد ظاهر و شاعران معاصر پارسی‬

شاید احمد ظاهر یگانه هنرمندی در افغانستان باشد که از تمام نسل‌ها شنونده دارد. با آن‌که بخش بزرگی از ایرانیان تازه با احمد ظاهر آشنایی حاصل می‌کنند و بخشی او را نمی‌شناسند، در افغانستان و تاجیکستان شاید هیچ کمتر خانه‌ای بدون یک یا دو فیته (نوار) احمد ظاهر باشد. خودم که از کودکی علاقه فراوانی به احمد ظاهر داشتم، شاعرانی چون سیمین بهبهانی، فریدون مشیری، رهی معیری، فروغ فرخزاد و هوشنگ ابتهاج را از طریق آهنگ‌های احمد ظاهر شناختم.

چه در کابل و بلخ باشید یا در جاده‌های دوشنبه، آهنگ‌های احمد ظاهر در تاکسی‌ها، رستوران‌ها و کافه‌ها به گوش می‌رسند. به ویژه آهنگ‌هایی که روی این شعرها ساخته شده‌اند:

بیت‌های اول چند شعری را که در پایان می‌آورم، ‬‬

ستاره دیده فرو بست و آرمید بیا ‬/شراب نور به رگهای شب دوید بیا – سیمین بهبهانی ‬‬‬‬‬

امشب به قصه دل من گوش می‌کنی/فردا مرا چو قصه فراموش می‌کنی – هوشنگ ابتهاچ‬‬‬‬

بر خاطر آزاده غباری ز کسم نیست/سرو چمنم شکوه یی از خار و خسم نیست – رهی معیری‬‬

پُر كن پياله را /كاين آب آتشين/ديريست ره به حال خرابم نمی‌‌برد… – فریدون مشیری ‬‬‬

این چه عشقی‌ست که در دل دارم/من ازین عشق چه حاصل دارم؟ – فروغ فرخزاد ‬‬

مرگ من روزی فرا خواهد رسید/در بهار روشن از امواج نور- فروغ فرخزاد‬‬

تنیده یاد تو در تار و پودم، میهن، ای میهن!/بود لبریز از عشقت وجودم، میهن، ای میهن! – لاهوتی ‬‬‬‬

زندگی آخر سر آید بندگی در کار نیست/ بندگی گر شرط باشد زندگی در کار نیست – لاهوتی

‬‬همچنین شاعران فراوانی هستند که تا هنوز کتابی از ایشان ندیده‌ام، ولی آنها را از طریق آهنگ‌های احمد ظاهر می‌شناسم. دوستان سالخورده‌ام که احمد ظاهر را از نزدیک دیده‌اند، می‌گویند که بیشتر این شاعران که ایرانی و تاجیک بوده‌اند، به کابل رفت‌وآمد داشته‌اند و با احمد ظاهر و نینواز و استاد سرآهنگ شب‌نشینی می‌کرده‌اند.

در جهان بیشتر از چهل سال پیش، با آن همه کم‌کتابی احمد ظاهر و هم‌نسلانش چگونه با این همه شاعر آشنایی داشتند، و شعر از بختیاری و اسپهان و کرمانشاه تا کابل می‌رسیده است؟ برای نمونه چه‌کسی از ما از این شاعران شنیده ایم؟ یا چیزی از ایشان خوانده ایم؟‬‬

بهادر یگانه: از برای غم من سینه دنیا تنگ است/ بهر این موج خروشان دل دریا تنگ است ‬‬

پارسا تویسرکانی: باز آمدی ای جان من جانها فدای جان تو/جان من و صد همچو من قربان تو ، قربان تو ‬‬

پژمان بختیاری: گذشت آنکه تو سر خیل دلبران بودی/خدای عشق من و یار دیگران بودی ‬‬‬

طاهره قره العین: خال به کنج لب یکی، طره مشک فام دو/وای به حال مرغ دل، دانه یکی و دام دو

‬‬‬شاعران دیگر‬

احمد ظاهر از شاعران کلاسیک گرفته تا شاعران معاصر؛ از رودکی گرفته تا مولوی و حافظ و سعدی و خاقانی و صائب و امیر خسرو و فرخی یزدی و شهریار و عماد خراسانی و نادرپور و استاد خلیلی و معینی کرمانشاهی و … شاید از بیشتر از صد شاعر پارسی‌گو از ایران، هند و افغانستان و تاجیکستان شعری را در آهنگ‌هایش خوانده است.

این از یکسو نمایانگر مطالعه گسترده، فراخ‌بینی و فهم ادبی احمد ظاهر است و از سوی دیگر نشان‌دهنده بی‌مرزی زبان و فرهنگ پارسی، باز بودن جامعه و شعردوستی و هنرپروری مردم افغانستان است. این امر همچنین نشان دهنده آن است که احمد ظاهر سی‌وچند ساله، چقدر فرزند زمان خودش بوده است. ‬

جدا از نقش احمد ظاهر در گسترش پارسی معیاری یا نوشتاری، او پیوند دهنده تبار‌ها و زبان‌های افغانستان نیز بوده است. با‌ آنکه پارسی زبان میان‌تباری افغانستان است، در روستا‌های دور افتاده اوزبک‌نشین یا پشتون‌نشین که شاید در زندگی روزمره تنها با زبان پشتو، ازبکی یا پشه‌ای سخن‌رانده شود، هنر احمد ظاهر پای شعر پارسی را به آنجا کشانده است و بر عکس.

از احمد ظاهر آهنگ ازبکی نشنیده‌ام، اما او به زبان پشتو هم که یکی از سه زبان با بیشترین گوینده در افغانستان در کنار پارسی و ازبکی است، نیز خوانده است. برای نمونه در بدخشانی که من زاده شده‌ام، تنها به پارسی و ازبکی سخن می‌رانند. ولی من، حتا پیش از آنکه پشتو را در مکتب (مدرسه) فرابگیرم، آهنگ پشتوی"لاړشه ننگرهارته" (برو به ننگرهار) احمد ظاهر را زمزمه می‌کردم.‬

تاجیکستان و احمد ظاهر‬

درست مانند خود افغانستان، احمد ظاهر پلی بوده است میان ایران و افغانستان و تاجیکستان؛ تاجیکستانی که سالیان زیاد از سخن‌گفتن و نوشتن به زبان پارسی محروم بوده است.

به گفته دوستان تاجیکستانی‌ام، احمد ظاهر یکی از راهگشایان شعر معاصر پارسی (ایران و افغانستان) در تاجیکستان بوده است. من با باورمندی تمام، می‌توانم بگویم که در تاجیکستان هیچ هنرمند پارسی‌گویی به پیمانه احمد ظاهر از شهرت و محبوبیت برخوردار نیست و هیچ خواننده‌ای به پیمانه احمد ظاهر در معرفی شعر و شاعران معاصر پارسی، در افغانستان و تاجیکستان، تاثیرگذار نبوده است.

در واپسین سفرم به تاجیکستان گواه این امر بودم. در تمام کافه‌هایی که موسیقی زنده داشتند، تمام جوانانی که روی صحنه می‌رفتند، یکی دو آهنگ احمدظاهر را هم با همراهی مردم اجرا می‌کردند.

نقش احمد ظاهر در گسترش زبان پارسی و شعرهایی که انتخاب کرد