آرشیف

2015-1-25

رزاق مآمون

نــبـــــرد پــــارلمانــــی

 

در آستانه ارجاع فهرست کابینهء جدید آقای کرزی به پارلمان، اختلافات سیاسی میان رئیس جمهورو معاون اول ریاست جمهوری آقای احمدضیاء مسعود وارد مرحله تعیین کننده یی شده استاز زمانی که چند ماه قبل از آغاز نخستین انتخابات ریاست جمهوری به تاریخ هجده سنبله 1383 خورشیدی ، آقای کرزی برخلاف قرارهای قبلی وخواست خودش، ناگهان از متحدان خود به رهبری مارشال فهیم وزیر دفاع پیشین و معاون ریاست جمهوری روی

گرداند و به محور برادران احمدشاه مسعود فقید به رهبری احمدضیاءمسعود روی آورد؛ این نخستین رویارویی پرخاش آمیز کرزی با معاون اول ریاست جمهوری به حساب میاید
در کنار زدن مارشال فهیم به عنوان چهره قدرتمندی که میتوانست درپیچ و خمهای حوادث سیاسی و نظامی، سرنوشت امنیت درمناطق شمال وشرق را با چالشی جدی مواجه کند؛ دست حامیان خارجی دولت دخیل بودحاکمیت موجود، درواقع روی شانه های محور سیاسی – نظامی تحت رهبری مارشال فهیم درکابل استقرار یافت، اما دنیا فیصله خود را جهتی دیگر دادآنچه امروز به نام “ تیم کرزی” در حلقه رهبری دولت ازآن نام برده میشود، مولود توافقات تقریبا یک جانبه یی بود که میان ایالات متحده که یکشبه به مخالفان طالبان بدل شدندوائتلاف مجاهدین” درداخل افغانستان حاصل شد وهدف ازآن ، ظاهرا ایجاد مشارکت سیاسی درامر دولت سازی بوددر شروع داستان، طوری که ادعا میشود، تکنوکراتها و تحصیل کرده های افغان که اندکی پس از ورود نیروهای خارجی به افغانستان، درکنفرانسهای خارج از کشور حضوریافته بودند، درنتیجه همین توافق اضطراری به تشکیلات دولت جدید راه داده شدند
دولت همچنان سعی دارد تا به روال گذشته، مدیران قومی را از میان آنانی وارد کابینه پیشنهادی سازد که دست کم برای ورود به محفل رئیس جمهور برگه عضویت علی البدل را کسب کرده باشندجالب این است که عده یی از مقربان محفل رئیس جمهورکه تا کنون از میان فعالان جبهه مخالف برگزیده شده اند، صرفا از نعمت سواد ابتدایی بهره ور اند و شماری هم کار تخصصی را به خواب هم ندیده اند
داستان مدیران کارشناس رئیس جمهور به جایی رسید که حتی برخی از مدیران ارشد،ازجمله عنایت الله قاسمیخود از سخاوت های محفل حاکم به شکوه اندرشدند.اما اندکی بعد تا آن جا درمسیر گریز ازقانون پیش رفتند که بدون اعتنا به درخواستهای قوه قضاییه برای احضار به دادگاه همچنان ازسوی جناح حاکم حمایت شدند
جناح حاکم، توازن ساختار چندضلعی قومی در دستگاه دولت راعمدتا با نصب مهره هایی ایجاد کرد که در بدترین حالت، نه میتوانند سودی داشته باشند و نه استعداد آن را دارند که به نمادی مبارزه وچالش تبدیل شوندمنشاء شکست دستگاه حاکم در اجرای برنامه های رفاهی و اجتماعی نیزهمین بودجناح حاکم درمحاسبه خود اشتباه نکردتحکیم ساختار تشکیلاتی یک دست،به هدف راحت شدن از شردعاوی احزاب مجاهدین، ازاولویت های سیاست داخلی وخارجی بود که حمایت متحدان خارجی را نیز با خود داشت.اما شکست و بحران پس از انتخابات، قطعا درین بود که مدیران وارد شده ، آگاه به رموز گوشهء چشم شرکتهای سیاسی و تجارتی ونا آگاه به نیاز های مردم به عنوان صاحبان اصلی سرزمین افغانستان، آبروی خود را از دست دادند
با این اوصاف، محفل رئیس جمهور درین زمینه با قحط الرجال رو به رو نیست و به آسانی میتواند از جنس مدیران خبره امروزی دسته های دیگری را وارد دستگاه دولت کنددرین بازی، اپوزیسیون وضع اسفباری دارد و درحوزه مدیران کارشناسی، حتی بر روی کاغذ نیز با افلاس سروکله میزندنبرد پارلمانی بدون شک نبردی برای تخصص نخواهد بودزور آزمایی جاری درپارلمان بر سر وزرای دولت، احتمالا انباشته از خطر و تاسف خواهد بود .این روند، اگربا حسابرسی کامل مهار نشود، قوه اجراییه و پارلمان را به یک سویه ضعیف میکند.دروضعیتی که افغانستان هنوزبا عصای دیگران به سختی راه میرود، تکرار رفتار های ناموفق یک جانبه نگری قومی وسیاسی، بستر باروت خشکی است که هیولای خطر و جنگ هرلحظه فرصت آن را دارد که یک پاره آتش را به سوی آن پرتاب کند.