آرشیف

2019-1-8

نسل جوان و چالشهای که در پیش رو دارد! « در افغانستان »

نسل جوان و چالشهای که در پیش رو دارد! « در افغانستان »

امروزه در افغانستان نسل جدید در نهاد ها و سازمان نقش شان کم رنگ تر است و این باعث شده که نسل جوان در جغرافیا افغانستان پایمال شود.امروزه اگر نگاه کنیم بیشتر نسل جوان سرکوب میشود در افغانستان. نسل جوان امروزه فردا رهبر این جامعه و آینده سازان کشور تلقی میشود.اما اگر نگاه کنیم برای نسل جوان ما از طریق حکومت کدام توجه خاص صورت نگرفته. همین باعث شده که امروزه یک تعداد جوانان ما دست به مواد مخدر و عناصر  که باعث ضعیفی جوانان یک کشور میشود رو میاورد. اینجاست که جوانان یک کشور میتواند به ضرر جامعه هم تلقی شود! امروزه کشورهای که بیشترین نسل جوان را در خود دارد آنها میتواند که از نیروی جوان خود پیشرفت و توسعه کند.اگر نگاه کنیم به کشورهای اروپایی به این نتیجه خواهیم رسید که نسل جوان آنها و تلاش های که آنها داشته منجر به توسعه و انکشاف این کشور میشود! هما اگر نگاه کنیم امروز در جامعه افغانستان برای نسل جوان اینقدر ارزش قایل نیستند.که همین نا ارزشی و به یک نوع بی ارزشی باعث سرکوب نسل جوان شدهٔ است. اگر نگاه کنیم در سایر کشور های اسلامی برای نسل جوان توجه خاص صورت نمیگردد. این بر میگردد به فرهنگ سنتی قسمیکه در فرهنگ سنتی نسل جوان و نسل جدید سرکوب میگردد. به این نتیجه میرسیم که این همه بدبختی برای جوانان فرهنگ سنتی است که این فرهنگ سنتی موانع بالای مسیر نسل جوان شده است. همین فرهنگ که تاهنوز هم در افغانستان و علایم ریشه کن کردن نسل جوانان در افغانستان جریان دارد.نسل جوان امروز در افغانستان با چالش های زیادی روبه رو است که عمده تن سه چالش اصلی برای موانع نسل جوان و مهاجرت های آن تلقی میشود! 
۱):فقدان امنیت.
۲): فقدان شغل.
۳): فقدان سواد.
که این سه چالشهای عمده برای فرار نسل جوان از جغرافیا تلقی میشود.
امروزه %60 نفوس افغانستان را قشر جوان و یا نسل جوان تشکیل میدهد ولی اگر نگاه کنیم برای این نفوس توجه صورت نگرفته. سنین که برای نسل جوان تلقی میشود از نگاه سازمان ملل متحد از ۱۵ الی ۲۴ ساله تلقی میشود. اما زیر ۱۵ سال هم اطفالی وجود دارد در روستاها  زیست میکند؛ولی توجه بر آنها صورت نمیگیرد. اینجاست که اطفال بیسواد بی سرنوشت برای جامعه تقدیم میشو‌د. و امروزه در افغانستان برای نسل جوان همین چالشها باعث شده است که یک تودهٔ جوانان بی سرنوشت زندگی کند! اگر نگاه کنیم تا امروزه نسل جوان به این چالشها به سر میبرد. 
جوانان افغانستان امروزه با فقدان امنیت روبه رو هستند.که فقدان امنیت بیشتر برای مهاجرت و فرار نسل جوان ما با کشور های دیگر تلقی میشود.
فقدان شغل: امروزه در نسل جوان خود بیشتر فراد صاحب علم داریم یعنی دوکتور.ماستر و لیسانس داریم. ولی برای اینها زمینه شغل اوجود ندارد. همین است که یک تعداد جوانان باسواد فرهیخته مان رو به مهاجرت میبرد! واینجاست که کشور کمبودی احساس نیروی باسواد را میکند!
فقدان سواد: امروزه در افغانستان و در ولایت های شرقی و شمالی روستا های هستند که تاهنوز در آنجا تهداب مکتب و مدرسه نگذاشته شده و این باعث شده که یک تودهٔ اطفال بی سرنوشت زندگی کند و به ضرر جامعه تمام میشود.!
اگر نگاه کنیم به وضعیت جوانان افغانستان تلاش های زیادی را آنجام میدهد برای بیرون رفت کشور از بحران ولی توسط افراد سنتی و فرهنگ سنتی  این نسل راسرکوپ  میکند!
راحل ! پشنهاد من به عنوان یک نویسنده این است که برای نسل جوان فرصت داده شود. واین نسل جوان آزمون خود را سپری کند که آیا اثر بخش برای کشور تمام میشود یا خیر!
امروزه یک توده افراد هستند که دست آوردی از خود ندارد. ولی باز هم بالای همان کرسی نشسته اند! که این افراد برای کشور مفید واقع نمیشود. و باید در باره این طور اشخاص اقداماتی صورت بیگرد در قبال آن شخص و همین شخصیت ها که دست آورد نداشتن.و برنامه ریزی دقیق را در پالیسی خود جاه نداده بودن که  همین ها باعث عقب مانده گی نهاد های دولتی شده است! من به عنوان یک شهروند. تقضا من اینست  که در آن عرصه باید نسل جوان را چانس بدهد که افکار جدید خود را در این نهاد بکار ببرد که این افکار های نسل جوان باعث توسعه نهاد و کشور شود.
اگر نگاه کنیم فرهنگ افغانستان مهم ترین و عمدهٔ ترین پدیدهٔ وحشتناک برای نسل جوان تلقی میشود. واین فرهنگ کمک میکند که نسل جوان و نسل جدید را سرکوب کند! 
مهمترین اقدام که باید صورت بگیرد اینست که فرهنگ خود را اصلاح بسازیم و همین اصلاح ساختن فرهنگ به گفته های دانشمندان خود یک پیشرفت برای کشور تلقی میشود!
من به صفت یک جوان از حکومت تقضا دارم که باید در عرصه نسل جوان توجه خود را قرار بدهد و بالای نسل جوان باور کند! برای پیشرفت کشور و باید برای نسل جوان فرصت داده شود!
من نمیگم که باید در تمام در تمام نهاد های دولتی نسل جوان قرار بگیرد.بلکه در یک تعداد نهاد ها که پیشرفت در چند سالی نداشتن باید در این نهاد یک فرصتی را برای جوان داد و از آن آزمون کسب کرده و آن را در آنجا استخدام کند تا فردای برای پیشرفت آن نهاد کار کند!
من به عنوان یک نویسنده؛ این همه راه حل را ‌پشنهاد کردم. و همین راه حل میتواند کشور را و نسل جدید را پیشرفت و توسعه بدهد!
یک نکته مهمی که میخواهم ذکر کنم این است که باید حکومت برای آن اطفالی که تا هنوز در روستای زیست میکند برای آنها مکاتب های را تأسیس کند. که آنها بتواند دانش کسب کند و برای پیشرفت کشور گام به گام قدم بر دارد! براینکه کودکان فردای برای کشور نسل جوان تلقی میشود و بعد از چند مدت زمان رهبران و آینده سازان کشور تلقی میشود. واین همه بر میگردد به نظارت حکومت که‌چگونه نسل جوان خود را نظارت میکند!

نویسنده: احسان الله ابراهیم خیل.