آرشیف

2022-6-26

غلام رسول مبین

نرکوه یا سفید کوه ! (بلندترین کوه)!

بنام خداوند کوه و دامان

 

نرکوه عبارت از رشته کوهیست که از مرزِ روستاهای کاسی و قطس شروع و الی قریجاتِ مربوط به ولسوالی دولتیار ادامه میابد. ضمن اینکه سلسله کوهِ نرکوه دشوار گذر میباشد از نگاه اراضی مرزیست در بین مردم مرغاب و اقوام سلطانیار/خدایار. کاسی همان روستاییست که در منابع تاریخی معتبر به ویژه “طبقات ناصری” چون کَسی/کَشی ذکر شده است. این روستا در آن زمان ها یگانه مسیری عبوری غور – گوزگان/جوزجان بوده است. اگر درست حدس زده باشم، همین نرکوه را مردم غور در بین خود به نامِ “سفید کوه” و بند بایان/باین را که در جنوب شهر واقع است را به نامِ “سیاه کوه” یاد میکنند.

در گویش های محلی غور واژه ی “بند” به کوهِ بلند نیز اطلاق میگردد. گهی بندِ نرکوه نیز گویند، هم مانندِ “بندِ بایان” و “سیاه بند”.

علل نامگذاری: کوه واژه فارسی است که جمع آن کوه ها میباشد. این واژه را به عربی جبل به فتح نخست و دوم گویند که جمع آن جبال میباشد. بخاطر کوهستانی بودنِ ولایت غور، سران و حاکمانِ غور را در سابق و کُتُب تاریخی “ملک الجبال” ذکر کرده اند. که فخرالدین مسعود فرزندِ عزالدین حسین غوری یکی ازین ملوک بوده است.

نر، واژه فارسی است به معنی مرد، نرینه و مذکر. همچنین یکی از معانی نر “فحل” نیز میباشد که معنی برجسته و چهره دست را نیز افاده میکند. نر عموما به آن چیزی گفته میشود که از موجودات و اشیای اطرافش برجستگی، بلندی و رفاعت داشته باشد. نری، نریم، نَرمَنِش و نریمان همه از همین ریشه اند.

نرکوه یعنی کوه که از کوه ها مجاورش فرازتر و برجسته تر باشد که نرکوه ازین برجستگی در میان جبالِ ماحولش برخوردار میباشد. به سمتِ جنوب نرکوه (تا جاییکه من رفتم و به چشمِ سر دیدم) کوه های سبز و صخره یی، چشمه های خوب با آب زلال و گوارا، مراتعِ پُر علف، اراضی وسیع و فضای گرم و سوزان دارد.

تا حال نتوانستم که به تمامِ اطراف و ماورای این کوه سفر نمایم. بلند شدن به فرازِ این کوه سخت و دُشوار است و حتا ناممکن. ولی، سعی خواهم ورزید که در آینده به بلندای آن رفته و تصویر تقدیم نمایم.

با افراشتنِ پاسگاه های امنیتی به راس کوهِ نرکوه و ایجاد استحکاماتِ نظامی مجهز و مستحکم درین منطقه؛ بدون شک که به تامین امنیت شهر چغچران مفید واقع خواهد شد.

حدود اربعه:

حدود شمال: مروالرود که فعلا “مَرغاب” گویند.

سمت جنوب: چغچران و هریواالرود/هریرود.

طرفَ شرق: دولتیار.

جانبِ غرب: کاسی و اراضی که به نام “پُنبه کار” مشهور است.

تعداد چشمه ها: چشمه های نرکوه که از حدود کاسی و قطس شروع الی اراضی مربوط به مردمِ بادگاه منتهی میشود، زیاد اند. از دیر زمانی مردم نمیتوانستند که درینجا بروند و به مُلکداری خویش رسیدگی نمایند. به اساس پژوهش های که انجام دادم، فقط یک تعداد چشمه ها به قرار ذیل اند:

  1. چشمه جرِ چقور: چندین چشمه ی کوچک دیگر نیز درینجا وجود دارد که دارای آبخیزهای فراوانی میباشد.
  2. چشمه جرِ شیرک: وجه تسمیه اش درست یافت نشد. ممکن از اسم شخصِ گرفته شده است.
  3. چشمه جرِ تنگک: بخاطر تنگ بودنِ این موقعیت، چشمه هایش به این نام مسما شده اند.
  4. چشمه جرِ بیدک: نامِ بیدک از “درخت بید” گرفته شده است و این چشمه و چشمه های کوچکِ همجوارش به این نام یاد میشوند.
  5. چشمه های سیلابه: سیلابه به دو گونه اراضی اطلاق میگردد. 1. زمین های که به مسیرِ سیل واقع باشند. 2. زمین های که به ذریعه آب باران و سَیل آبیاری گردند.
  6. چشمه جرِ عثمان: طوریکه هویداست، ممکن از نام شخصِ گرفته شده باشد.
  7. چشمه جرِ استاد موشک: علل نامگذاری اش اکنون یافت نشد.
  8. چشمه سبزیافته: بخاطر سبز بودن اطراف و نواحی چشمه ها، ممکن به این نام یاد شوند.
  9. چشمه ترقک: علت نامگذاری اش درست یافت نشد.
  10. چشمه جرِ بادغیسی: ممکن از نامِ نفری گرفته شده باشد که بادغیسی ویا متعلق به بادغیس بوده باشد.
  11. چشمه جرِ تفنگ گیری: درست مفهوم نشد.
  12. چشمه جرِ سنگر: ازینکه درین موقعیت سنگرهای نظامی وجود داشته به این نام مشهور شده است. شهید عبدالستار حکیمی درینجا سنگر داشته است.
  13. چشمه جرِ شورابک: شورابک ویا “شور آبک” به جای گفته میشود که آبش مایل شوری باشند و به این نام مسما شده است.
  14. چشمه جرِ فتح الله بیک[i]: فتح الله بیک یکی از شخصیت های مشهوری این قبیله بوده است و به این نام مسما شده است. سلاله فتح الله بیک ازین قرار است: فتح الله بیک فرزندِ سعدالله بیک فرزندِ سلطانیار فرزندِ الله دوست باتور…

در فرجام از تمام دوستان و عزیزان که در تهیه معلومات همکاری و همراهی ام کردند، نهایت ممنون و سپاسگذارم. آنچه نوشته شده است، برداشت های من است و چیزهای که توانستم دریافت نمایم. حتمن این مقاله ی کوچک کمی و کاستی های دارد. با نظریات خویش ما را همکاری نمایید.

 

باعرضِ ارادت

غلام رسول مبین

غور، چغچران

5 سرطان 1401 هـ.ش.

[i] . فتح الله بیک فرزندِ سعدالله بیک فرزند سلطانیار فرزندِ الله دوست باتور.