2017-5-10
محمد سرور انوری غوری
طفل ُبودم خوب بیاد دارم زمانیکه طفل خانواده راه رفتن را یاد میگرفت، نان تابه گی را مادرش می پُخت نانپختخ شده بشکل گرد بود و هر دورویش با هم تفاوت نداشت، اعضای خانواده جمع می شدند، طفل را بپاه ایستاده میکردند ،کلان ترین عضو خانواده از طبقه اناث نان را لُول میداد،، طفل را پشت نان رها میکردند، طفلک با یک شوق پشت نان میدوید ولی نان را گرفته نمی توانست وبعد مانده می شد ومی نشست و بگریه شروع میکرد، اعضای خانواده خوشحالی میکردند، ونان را گرفته به افتخار راه رفتن طفل شان بین یکدیگر تقسیم می نمودند. بنآ معلوم می شود که افراد نا توان همیش نان پیش وآنها پشت سرش میدوند، اما به نان رسیده نمی توانند، مالک نان، نان را گرفته بین شان تقسیم نموده وآنها را خوشحال می سازند.
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
نان پیش و ناتوان ها در عقبش: