آرشیف

2017-1-14

دوکتور ص. سعیدي

میگویند نظام فدرالی تجزیه نیست!

میلیون ها انسان و افغان در چهل سال اخیر در افغانستان و خارج ازآن شهید، کشته، زخمی و نابود شد، خانه ها، باغ و باغچه خراب شد، عزتها پایمال ګردید، 

چایې پلو لیدلای نه وه 
اوس د جمرود په غاښي ځي سرتور سرونه 

اما عدهء هنوز هم تأکید دارند و تأکید داریم که تخلف نه شده و جنایت کار وجود ندارد و جنایت نه شده و  نیستند. سهم اخلاقی، وجدانی، سیاسی و یا هم جزایی خویش زا درآن نه تنها كه نفيه ميكنيم، برعكس به بر حق بودن خويش باور. داريم. 
 خوشا به حال كسيكه عمل جرمی نه کرده و وجدان آرام دارد، اما همینکه ظلم و تعدی را دیده و ساکت مانده و یا برای آن کف زده متخلف و از لحاظ اخلاقی، ایمانی، وجدانس و سیاسی مس‌ؤل است. تعجب میکنم بر پر روی رھبر، عضوی بیروی سیاسی و قومندان جهادی ایکه این همه را سازمان دهی، هدایت، رهبری و حتی در موارد اجراء کرده و همه میدانیم اما وی   هنوز که هنز است با پر روی مدعی است که هیچ چیزی خراب و بد نه کرده. مسخ همین است. کل ګفت و احمق باور کرد. 
پلیگون های پلچرخی و زنده به ګور کردن ها و به دار زدن های خلاف تمام موازین انسانی و عدالت، به سر میخ زدن ها، به زور ولادت دادن ها، زنده حریق کردنها، رقص بسمل ها  و سینه بریدن ها، به صورت دسته جمعی تیر باران کردنها، دشت لیلی ها، غصب زمینها و حتی کشیدن انګور و تاکها و  حریق باغها، انفجار دادن انسانها به صورت دسته جمعی در چاه آهوی پنجشیر حین فرار، چاه پر کردن ها از انسانهای زنده، تصفیه های قومی دیروز و امروز، بې عدالتی ها در سیاست کادری، بلند بردن علاقداری به ولایتها، چور کردن بانکها، تمسخر بر عدالت و ….. همه و همه صورت ګرفت و در منظر عام صورت ګرفت و میګیرند وکسی آنرا اجرا کرده و مردم میدانند اما قهرمان ما و ما به روی خود نمې آوریم و منکر کل انیم که عمل بد، شنیع، خلاف نورم، خلاف اخلاق، خلاف دین و خلاف انسانیت اجرا نه شده و یا ما اصلا درآن هیچ نقش نداریم و  هیچ نه  کرده ایم. 

 علی الاقل به حیث عضو جامعه در همچو وضع به نحوی و لو با سکوت در برابر ظلم، مس‌ؤلیت و سهم داریم. 
هستند عدهء که ساده لوحانه این همه اعمال را به نوعیت نظام تعلق داده و با ذکر این همه نابسامانی ها در نشست ها و میتنګ ها، به پیش کرد نظام فدرالی به زعم شان حلال   همه مشاکل نموده و عدهء ساده لوحانه قبول دارند. عوامل قبولی دیګر هم است اما یک بخش شان به همین ارتباط دادن. مستدل ساخته میشود. چرا نی یک فیصد و دو فیصد و ګیریم ده فیصد نظام بهتر تأثر خود را دارد. میدانیم موتور موتر مرصدص بنس بهتر است اما نصب آن به بادی موتر والګا 1970  به از هم پاشیدن بادی موتر و نصب نظام فدرالی درین شرایط به از هم پاشیدن افغانستان میانجامد. این نظام همه چیز را ګل و ګلزار ساخته و حل کرده نمی تواند و آن اهداف مثبت در نظام فدرالی در نظام های دیګر نیز منطبق شده میتوانند. 
همین حالا انفجار و انتحار را سازمان میدهند، انتحاری را تا محل حادثه برای بدست آوردن پول و یا بدست آوردن هدف سیاسی انتقال میدهند و آن ديګر در مقام دوم کشور حافظ امنیت من و حافظ قانون ، اګر هیچ نی اقلاً در ملاء عام من را لت و کوب و به زندان شخصی زندانی ساخته، حقوق من را  به صورت روشن تجاوز و تلف میکند و میکنند،  بدی، جرم و جنایت را تمویل، اجرا و مفتی بوده اند. عملیکه در نتیحه با انکیزه و عامل خوب و یا بد در نتیحه  به یقین انسان بی ګناه کشته و زخمی شده  و خانه و کاشانهء انسان ها  را خراب، سوخته و هنوز هم به تعبیر ابن تی… و … خود را برائت داده و ګمان میکنند که قول و تعبير وی العیاذ بالله خط قرآن است. نه چنین نیست. این اشخاص بری نیستند و مواخذه خواهند شد. با وجود این عدهء تصور دارند  همه چیز ګل و ګلزار است و ما ګناه و تقصیر  نداریم . این برداشت  یک برداشت خطاء  است.  

بعضی ها حل این همه را در ایجاد  نظام فدرال میدانند. 
نه چنین نیست و خطا کرده ااند.  

به یقین در صورت عمل خلاف و جرم که انتحار است،  اکر رحمت الهی متوجه  ما نه شود به وعده الله تعالی که کسی سبب قتل انسان بی ګناه شده، جای فاعل، ممد، مفتی و مساعد این جنایت در جهنم  به طور ابد است. جای در جهنم به طور ابد را کافر دارد. ( من قتل م‌ؤمناً متعمداً فجزاوه جهنم خالدا فیها-الایه) 
و ها جناب مفتی من کجا گفته ام تو شخصا رفته و انفجار و انتحار کردی؟ 
تو و فامیل و فرزندانت در بهترین امکانات و نعمات دنیا مصروف و این فرزند آن بیوه و مجاهد شهید است که رفته در مدرسه تعلیم ، علم و معرفت کسب کند اما تو برایش درس نفرت و تباهی دادی و روان کردی تا ازین دین رحمت و نجات عالم بشریت، دین نفرت ، انتحار، انفجار و تباهی بسازد و برای جهان و جهانیان چهرهء من مسلمان را شخص، کودن، تروریست، جنایت کار و احمق معرفی بدارد.
حال جناب مفتی فدرالی به شما میګویم و بدون اخذ و کاپی قاموس های مشهور و بدون چار لغت که خود انرا نمی دانیم چه ګفت و شنونده را هم ګیچ کرده( م‌ؤلفه، چالش، معضل، تابو، تابو شکنی و …. ) و به این ترتیب بحث ساده را پیچیده کرده و استدلال میکنند که: این درخت و آن افتاب و آن کوه و در نتیجه نظام فدرالی  خوب است. بابا چه ګفتی؟ درخت و کوه و  آفتاب را به نظام فدرالی چه؟ 
بلی ظلم قومی و سمتی بوده و حکام ظالم اول قدرت برای خود و خانواده و دوستان خود غصب کرده و در انتخابات ریاست جمهوری حتی از انویستګاتیف ژورنالیزم ( ژورنالیزم تحقیقات جنایی) و دھا مطلب و مفهوم که خود نیز به ابعاد آن پی نبرده و نم میبرند و بعد همه وعده های خوب و بد را فراموش کرده و صرف به تقسیم غنایم و تنازع للبقا مصروف اند  و ملت به خاک و خون غلتیده، قوانین بد و حتی همین قانون اساسی لنګ و لاش را هم در هرقدم  نقض کرده اند و شما استدلال میکنید که ببینید این نظام متمرکز کارا نیست و نظام فدرالی دوای هر درد است. نه این تاکید خطاء است. نه این هم نظام متمرکز نیست و این هم در دهها مورد کاری خلاف کرده اند.   این قانون  اساسی و دها قانون دیکر مرتبط به آن خطا اند، در قانون اساسی موجود توازن قوای ثلاثه که وظيفهء چک و بلانس را دارد درین به نفع قوهء اجرائيه به صورت غیر قابل قبول نقض شده، نقش احزاب سیاسی نفیه و سوال های مشروعیتی دارد. اما همین قانون هم که هست در دهها مورد نقض شده و آنرا خود نیز میدانید. 
مشروعیت پارلمان، مشروعیت این اداره و نتایج انتخابات و …. ثابت میسازد که نوعیت نظام درین مرحله مشکل اصلی نیست و من برایت دهها جانب مثبت حتی  نظام تاریخ زده شاهی  مشروطه را به سبک استدلال شما اورده میتوانم که نظام شاهی را بهتر معرفی کنم. اما جوانب دیګر دارد که ضرورت است تا آن جوانب مثبت را باید اولویت نداد تا برای کشور نظام شاهی مشروطه را سفارش کنیم. با وجوداینکه عدهء بی مضمون حتی همین را نیز میکنند. 

چند مشخصهء از بهترین نظام سیاسی برای یک جامعه و کشور: 
– بهترین نظام آن نظام است که از ارادهء ملت مشروعیت خویش را ګرفته باشد! 

فکر افراطی و يا – ساده خواهد ګفت بهترین نظام نظام الهی است. جواب: بلی و بدون شک برای من مسلمان. همین درست است واما من به تأکید  اول خود بخاطر تأکید دارم که در تأکید اول ارادهء ملت ایاس است و عملی میشود. امادر دوم بیشتر دنبالهء استدلال چنین است که: چند نخبهء دین  و  امیر را مرجع انتخاب و اساس مشروعیت  میدانند. در ایران امروز این مرجع انتصابی روحانی و شورای مصلحت نظام انتصاب شده است که همه، بلی همه مراجع انتخابی مردم و تصامیم آنها را به شمول موجوديت شان لغوه كرده ميتوانند.  من به اسلام و مسلمان بودن خود و اسلام ملت خود ایمان دارم و انتخاب مسلمان در چوکات اسلام است. عالم، نخبهء دین در رهنمایی من سهم دارد، اما انتخاب و پاداش از انتخاب باید به من ملت تعلق داشته باشد. اګر الله تعالی خواسته باشد که بکوید: کن. در همان لحظه. فیکن است. اما آن ذات الهی درین دنیا و فرصت کوتاه من را عقل داد و پيامبر فرستاد تا انتخاب کنم و در چوکات آن جوابګو باشم. 

– بهترين نظام نظام ارزان، نزديك به ملت تا تصاميم و اجراات به فاصله كوتاه باشند و حاكميت كنترول از اجرای دستاتیر داده شده داشته و سیاست کدری عادلانه و مدرن و در عصر حاضر تقسیم پوست ھای دولتی به پوست ھای سیاسی و مسلکی و …….

 ازبين برداشتن ادارات  وسطی. دولتی تا اداره  به ملت نزدیک. ساخته شود نیز بحث مهم است. 

اداره ایکع عوض اشخاص قاونو حاکمیت  کند و صرف شخص مجری قانون باشد نیز بحث مهم و جالب است  و …. 

بکار ګیری این همه روشهای. بهتر. دولتداری. استدلال های مثبت نظام فدرال را به صفر ضرب میکند.  

 

و اما فدرالی و قاتل بودن آن برای سلامت كشور ما: در فدرالی ادارات فدرالی و ادارات بخش های مذکور در محلات که مثلا پارلمان فدرال و پارلمان محل، قضای فدرال و قضای محل، کابینهء فدرال و کابینهء محل و …. در حالیکه چنین ساختار ها به نحوی محدود هنوز هم وجود دارند. اما با فدرالی ساختار 

های آن و مصارف آن وسیع میشوند. 

 

تصور کنید خدا ناخواسته نظاک فدرالی در افغانستان  ایجاد شد و آن مفتی فدزالی استاندار بدخشان شد و به آرمان خود رسید. درین شرایط بس ضعیف حاکمیت قانون مانند حال. مساله نظارت معمول بر   انتخابات  و نظارت بر مصارف در انتخابانت ودمنابع آن صورت ګرفته نمی تواند  که تا حال نه ګرفته و در موارد هم در شرایط فعلی ما ممکن هم نیست. درین صورت در ظرف یک دوره و یا حد اکثر. دو دور  انتخابات افغانستان تجزیه است. 

چرا؟ در حوزه مربوط هرات باید با پول ایران و مواد مخدره زعماء و مسوولین ایرانی به قدرت برسند و آن خطه به بسیار سادګی به ایران ملحق ساخته میشود. 

مناطق مزارشریف به مصارف روسها و مواد مخدره به انها تعلق خواهد ګرفت 

و مناطق مشرقی و جنوبی در آن پشتونستان مطابق برنامه پاکستان داخل خواهد شد. 

به این ترتیب ما زمانیکه تأکید داریم مفتیان فدرالی در افغاتستان اجنتان دشمن و نوکران خارجی، پاکستان، ایران و روس اند از خود این مستندات و شواهد منطقی را دارد. من باور دارم که حتی عدهء از مفتیان این حرکت فروخته نباشند و صادقانه این نظام را راه حل بی عدالتی های تاریخ و حالی میدانند اما در عمل در خدمت اهداف دشمن قرار ګرفته و افغانستان را حد اقل به تجزیه و نفاق قومی و سمتی میبرند. 

اینکه مجریان، مفتیان و مساعدت کننده های این اعمال و افکار خود را خادم ملت و اسلام بداند و یا نه  کار خودش شان است اما تمام شواهد، قراین و نتیجهء عمل واینکه خواست شان بود و یا نبود و نیست، مهم نیست ،  اما در دارلامان کابل، قندهار و هلمند سه روز یا چار روز قبل انسان بی ګناه و مسلمان کشته شده و همینها کشتند که مفتی و مجری این اعمال و مساعدت کنندهء این اعمال جرمی و جنایی، غیر انسانی، شنیع هیچ و به صورت قطع مبرر شرعی ندارد و به عذاب الهی انشاء الله تعالی مبتلا و مواجه اند. مواخذهء الهی که به صورت یقین آمدنی است و آن مواخذه بس سخت است. این را الله تعال خود وعده 

کرده است. ان بطش ربک لشدید. 
 اینکه مفتیان نظام فدرالی برای افغانستان امروزی چه قصد دارند ، آن. قصد به خود شان اما تمام محاسبات علمی نشان میدهد. که یکی. ازین تباعت ها و عواقب بد  همان تجزیه ء افغانستان است.   

دوکتور صلاح الدین سعیدی 
۰۰۴۴۷۸۸۶۴۷۴۶۳۸
۱۴/۰۱//۲۰۱س۷