X

آرشیف

دگر، من شعر هجران میسرایم
ترا ای نور چشمـــان میسرایم

دو بیتی و غزل وا میــگذارم
مسجع نی پریشان میــسرایم

کنــم تــا قــصهء درد دلــی را
سخن از رشتهء جان میسرایم

نشانی از تو میجویم به هر جا
بهارستی ، بهاران مــیسرایـم

بــه قد و قــامت زیبای لـــیلی
چو مجنون در بیابان میسرایم

بــه تنــدیــس خیـــال نازنینت
غزل در موج طوفان میسرایم

بسان خـم خـم زلـــف سیــاهــت
کج اندر کج چو چوگان میسرایم

گــهی از حــالت وارونـه ء دل
گهی از عشق جانان میسرایم

قلم از خــون دل رنگین نمایم
بهــاران در زمستان میسرایم

مــوافق با دل بیچاره عــاشق
به درد عشق درمان میسرایم

اگـــر دارد اثـر، یا گـر نـدارد
به گوش کر هزاران میسرایم

دگر (دهزاد) بیرون شد ز محفل
دل من هر چه شد آن میسرایم

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.