آرشیف

2015-1-22

امين الحق امین

مکثی بـر مجله صدای غور شماره: چهار و پنجم

 

قبل از همه جا دارد تا از مقام محترم ولایت غور و دست اندرکاران محترم مجله صدای غور که همواره در راه تحقق پذیری و ترویج فرهنگ کتاب و کتاب خوانی در ولایت غور تلاش های خستگی ناپذیری را متقبل میشوند سپاس و قدر دانی نمایم؛ گرچه بنده کوچکتر از آن هستم تا این جسارت را بر خود روا دارم که گویا مجله صدای غور را "نقد" نموده ام؛ فقط با اندک تجربه کاری که با مطبوعات دارم تنها خواستم تا نظر خود را به عنوان یکی از خواننده گان این مجله ابراز نمایم نه به عنوان یک منتقد.
بهر صورت مجله صدای غور به عنوان یگانه مجله که مبین همه افکار و فعالیت حکومت محلی و مردم غور میباشد، که انصافأ از آغاز بکار تا الحال خوب درخشیده است که زحمات دست اندرکاران آن قابل قدر میباشد؛ یقینأ که شروع و جریان هر برنامه ای بدون نقیصه نمی باشد، که هنوز هم میتوان به اندک کاستی های در مجله صدای غور اشاره کرد؛ اگر مجله صدای غور را با دیگر مطبوعات غوری مقایسه نمأیم، مجله صدای غور به عنوان یک رسانه مشترک غوریها بیشتر زیر دید و انتقاد قرار میگرد. بنأ برای هر خواننده و قلم بدست غوری الزامی خواهد بود تا جهت بهترشدن یگانه مجله صدای غور و ترویج فعالیت های فرهنگی و رسانه ای در سطح غورتلاش و همکاری همه جانبه نمایند تا در آینده ما یک مجله صدای غور ازهمه ابعاد و زوایا دارای کیفیت عالی را داشته باشیم. هرچند در چاپ و نشر شماره های قبلی مجله صدای غورجهت رفع کمی و کاستی های آن ما شاهد نقد و انتقاد های از جانب قلم بدستان مختلفی چون ساقی صاحب و برادر دیگری مان صدیقی صاحب بودیم که انتظار میرفت تا در شماره های بعدی از جانب مسئولین محترم دقت بیشتری میشد؛ که انصافأ تا حدی هم دقت شده است. از جانب دیگر خوشبختانه که در چوکات مقام ولایت یکتعداد زیادی از جوانان تحصیل کرده استخدام و به عنوان یک نیروی منسجم فکری و فرهنگی فعالیت مینمایند که امید میرود تا مقام ولایت در راه پر کردن خلا ها و تصحیح کاستی ها از ایشان استفاده اعظمی نمایند.
قابل ذکرمیدانم که متأسفانه مجله صدای غور بصورت هارد کاپی یا سافت کاپی آن در سایت وزین جام غور، سایت مقام ولایت ویا هم در پوهنتون کابل به دسترس خواننده گان قرار نمی گیرد؛ که متأسفانه برای نظر دادن به مجله کمی ناوقت احساس میشود؛ با آنهم انشالله که برای اصلاح یک برنامه داشتن یک نظر مثبت هیجگاهی ناوقت نخواهد بود.
جهت وضاحت بیشتر موضوع بنده کوشش کردم تا موازی با نقد ونظریات جناب ساقی صاحب درمورد شماره قبلی مجله صدای غور نظرات خود را عرض نمایم.
هرچندمشکل دیگری که همواره قلم نویسنده گان غوری را از حرکت باز میدارد، همانا برداشت و توجیح نظرات و پیشنهادات نویسندگان به شکل منفی آن از جانب یک عده ای از افکار فرسوده میباشد.
امیدوارم تا با همکاری مقام محترم ولایت و همه فرهنگیان غوری یک فضای اخوت باهمه اصول برادری و برابری آن در سطح غور حکمفرما شود.

1. مروری بر اخبار نشر شده در شماره 4 و 5 مجله صدای غور 
در ابتدا قسمتی از نقد قبلی شماره (1) جناب ساقی صاحب را در مورد مجله صدای غور میخوانیم :" تأخیر در چاپ مجله و گذشتن تاریخ مصرف برخی از گزارش ها و خبر ها، یکی از نکات مهمی است که باید مورد توجه دقیق قرار گیرد. اگر خبری در گذشته های دور اتفاق افتاده باشد و الزامی باشد که در نشریه آورده شود ، اصلا ضرورت نیست که تاریخ دقیق آن ذکر شود. در چنین مواقعی ، بدون ذکر تاریخ هم می توان یک خبر را به نشر رساند و به نحوی خواننده را از آن حادثه مطلع ساخت."
با تأید نظر ساقی صاحب باید گفت که متأسفانه تأخیر در چاپ و نشر اخبار گذشته به عنوان مسئله مبهم که هنوزهم از اعتبار و محبوبیت صدای غور کاسته است. موارد فوق با وصف انتقادات، پیشنهادات بالاخره پذیرش آن از جانب مقام ولایت؛ هنوزم در این شماره قطعأ مراعات نشده است. مثلا بعلاوه تأخیر در چاپ مجله اگر به اخبار صفحات (7،9،10،11،12،13،17،و 20) دقت نمایم اخباری نشر شده است که یا از جوزا سال 1391 ویا هم از حمل و ثور سال 1392 میباشند که خوشبختانه تاریخ آنها نیز درج گردیده است.
نشر اینگونه اخبار تاریخ گذشته بدون شک از محبوبیت و اعتبار مجله صدای غور به شدت میکاهد و از سوی دیگر میتواند برای هر خواننده مجله صدای غور سوال برانگیز باشد؛ که شاید مقام ولایت در مدت بیشتر از هشت ماه هیج نوع فعالیت و دستاوردی نداشته تا آنها را به تصویر بکشد؛ بلکه میخواهد تنها با رنگ نمودن چند صفحه مردم را از حادثه های تاریخ گذشته مطلع سازد.
به نظرمن اگر قرار باشد که مجله صدای غور دوشماره آن تنها با 54 صفحه آنهم با اخبار کهنه، تکراری و بی محتوای نشر گردد؛ پس بهتر خواهد بود تا مقام ولایت یک ماهنامه داشته باشد که ماهانه اخبار و فعالیت های جدید را نشر نماید تا به نحوی از انقضاء و تکرار اخبار جلوگیری شود؛ و همچنان میشود تا در کنار آن یک فصل نامه یا سال نامه داشته باشد که هر سه ماه یا یکسال گلچینی از اخبار و فعالیت های گذشته را به تصویر بکشد.

2. عنوان بندی یا بخش بندی مجله 
نقدی شماره (4) ساقی صاحب:" – مجله ها معمولا به بخش های ادبی، اندیشه ای، خبری، ورزشی و… تقسیم می شوند؛ اما صدای غور این بخش بندی را ندارد و مطالب به صورت پراکنده و بدون کدام نظم خاصی چیده شده اند."
هرچند من با جناب ساقی صاحب که مجله ها معمولا باید به بخش های مختلف تقسیم شوند موافق هستم؛ اما به شرط آن که یک مجله حد اقل دارای 100 صفحه که هر بخش آن حد اقل دارای 10 صفحه باشد و گرنه با مجله 54 صفحه ای صدای غور عاقلانه نخواهد بود تا ما آن را به بخش های مختلفی تقسیم نمایم و بعد هر بخش آن فقط دارای یک صفحه یا دو صفحه باشد تا مجبور شویم که برعکس عنوان بخش، مطلب درج نمایم کاری که در مجله صدای غور کاملا محسوس است.
مثلا در بخش <گفتگو ها> تنها یک مصاحبه دو صفحه ای با رییس پوهنتون غور درج گردیده است که به نظر من بدون مصرف و پرکردن صفحات با یک عکس میکروفون و عنوان پراکنده "مصاحبه با ریس دانشگاه غور" چیزی دیگری نیست.
مثال 2: دربخش <فرهنگ و ادبیات> برعلاوه یک میان برنامه در صفحات 26 و 27 " غور در مسیر تاریخ" عنوان دیگری داریم تحت نام <سرک غور الی غزنی در زمان سلاطین غوری> بقلم محترم سید محمدرفیق نادم؛ با آنکه عنوان و مطلب آن حکایت از یک فعالیت تاریخی و معرفی یک موقعیت جغرافیایی دارد تایک موضوع ادبی؛ پس قرایین نشان میدهد که موضوع فوق تنها جهت پرکردن صفحات مربوط به بخش ادبیات و فرهنگ درج گردیده است نه به عنوان یک خبری فرهنگی و ادبی.

3. تلاش جهت پر نمودن صفحات مجله
ادامه نقد شماره (17) ساقی صاحب :"…اما قرایین نشان می دهد که این دو موضوع ادبی، خیلی حاشیه ای هستند و احتمالا فقط برای پُر کردن صفحات آورده شده اند."
اگر از هر زاویه به مجله شماره چهارم و پنجم صدای غور دقت شود آشکار است که دست اندرکاران با درج مطالب کهنه، طولانی، سابقه ای و سلیقه ای فقط کوشیده اند تا به نحوی به گفته ساقی صاحب فقط صفحات را پر نمایند! و گرنه در مجله ای که دوشماره آن فقط 54صفحه را احتوا مینماید لازم است تا جهت پرکردن صفحات آن با مطالب جدید از قبیل اخبار، گزارشات، مطالب فرهنگی، اجتماعی، تکنولوژی و دینی دقت بیشتر گردد.
در غیرآن درج مطالب تاریخ گذشته شده، مطالب طولانی، عناوین شکسته و به هم ریخته، فاصله های زیاد بین عناوین و مطالب، فاصله بین خطوط و پاراگراف ها و زیاد بودن تصاویر؛ همه طوری وانمود مینمایند که مقام ولایت قطعأ مطلبی جدید جهت نشر نداشته بلکه کوشیده است تا صفحات را با مطالب پراکنده، تاریخ گذشته و طولانی رنگه و پر نماید. 
بطور نمونه عناوین با فاصله های زیاد از مطالب در صفحات (5،13،36 و 53) و شکسته و پاشیده در صفحات(9، 13، 22، 34، 53) قابل تأمل است!؟
مطلب دیگری که ظاهرا از یکسو جهت پرکردن صفحات و از سوی دیگر که زیبنده یک مجله رسمی نمی باشد درج قصه عاشقانه از سیاه موی و جلالی با پس زمینه مرتبط به آن به قلم استاد انور غوری میباشدکه صفحات 24 الی 29 مجله را در برمیگیرد. اگر از دید رسمی به مجله نگاه کنیم انصافأ لازم نمی باشد تا امروز 8 صفحه آن را به سیاه موی و جلالی و فراد 10 صفحه آن را هم به لیلی و مجنون اختصاص دهیم؛ بلکه بهتر بود تا در عوض شخصیت آکادمیک استاد انور غوری که افتخار همه افغانها و خصوصأ غوری هامیباشد به معرفی گرفته میشد، ویا هم در عوض 8 صفحه قصه های عاشقانه حد اقل 2 صفحه مجله به پاره ای از تاریخ فراموش شده غوریها که قطعأ در نشریات چاپی غور محسوس نمی باشد در نظر گرفته میشد.
مطلب طولانی دیگری که 9 صفحه را احتوا مینماید تحت نام <جهان بینی سیاسی نظام اسلامی> به قلم محترم عبدالقدیر علم میباشد؛ هرچند آقای علم به عنوان شخصیت فرهنگی که نورچشم همه ما غوریها میباشد و درج مطالب ایشان ضروری است؛ اما بهتر بود تا یکی از نوشته های دوصفحه ای ایشان که همخوانی و مطابق ضرورت با معیار های یک مجله تنها 54 صفحه ای میبود درج میگردید . که در اینصورت 7 صفحه دیگر فضای خوبی برای درج حد اقل 5 مطلب دیگر را میبود.

4. آیین نگارش درست نویسی و دقت در جابجایی مطالب و عکسها…:
نقد شماره 20 جناب ساقی صاحب:" در قسمت آیین نگارش و درست نویسی ، قوس های کلان و قوس های ناخنک بسیاری ، در جاهای که اصلا نیاز نبوده آورده شده اند و بهتر است که در آینده چنین مسایل در نظر گرفته شوند."
هرچند مطابق نقد ساقی صاحب انصافأ در شماره های بعدی اصلاحات زیادی بوجود آمده است؛ اما هنوز هم کاستی های از موارد ذکر شده در صدای غور به کثرت دیده میشود که به نظر من منصفانه نخواهد بود تا با یک گروپ کاملا فرهنگی و مجهز با امکانات روز اندک اشتباهی در 54 صفحه دیده شود من یقین دارم که اگر دست اندرکاران مجله قبل از فرستادن به آن به مطبعه جهت چاپ فقط یکبار 54 صفحه را بصورت سیاه و سفید روی کاغذ چاپ و بعد هم چک یا کنترل قلمی میکردند امروز ما شاهد اندک اشتباهی در آن نمی بودیم.
هرچند کاستی های کوچکی در قسمت اندازه خط، نوع خط ونوعیت ( (Italic، (Bold)خطوط، آغاز و ختم قوس های ناخونک وجود دارد که نظر به طولانی شدن موضوع از ان صرف نظرشود. مثلا دربعضی صفحات قوس ناخنک (<<) آغار اما ختم نگردیده است(صفحه15). 
مثال دیگر در قسمت جابجایی مطالب وعکسها در صفحه 6 مجله میباشد که برعلاوه یک عکس بی مورد عاشقانه که شاخه گلی را به معشوق تقدیم میدارد که اصلا به عنوان و مطلب صفحه ربطی ندارد و درج آن هم ضرورت نبود ودر عین حال پایان یا آخر خبر نیز مشخص نیست که در کجا ختم شده است.
در صفحه 12 مجله عنوانی تحت نام " جلسه کمیته ملی مبارزه با حوادث" و در ادامه خبر دیگر از مشکلات امنیتی قوم الله یار درج گردیده است که حد اقل با عنوان صفحه هم مطابقت ندارد پس بهتر خواهد بود تا برای مطلب فوق یا عنوان تعیین میگردید ویا هم در یکی از صفحات اخبار صلح یا امنیتی درج میگردید. 
مجله صدای غور انصافأ عاری از اشتباهات نگارشی هم نمیباشد که بطور نمونه تعدادی از آنها ذکر میگردد:
1. وزرات (وزارت) ص 4
2. بستکبال (بسکتبال) ص 8
3. پوزلچ، سیاسنگ ص 8( هرچند در بعضی صفحات پوزه لچ و سیاه سنگ ذکرگردیده است)
4. مشکلات های اجتماعی (مشکلات اجتماعی) ص 8
5. تعلمی (تعلیمی) ص 9
6. رهنمای (رهنمایی) ص 9
7. جفظ (حفظ) ص 11
8. منتفذ (متنفذ) ص 13
9. مرد (مردم) ص 15
10. د (در) ص 15
11. منتنفذین (متنفذین) ص 16
12. برزگان (بزرگان) ص19
13. دریوارن (دریوران) ص 19
14. انرژی وبرق( انرژی و آب) ص 20
15. نهای (نهال ها) ص 21
16. ملاقت (ملاقات) ص 22
17. قرار گیرند (قرار میگرند) ص23
18. عنوال (عنوان) ص 50
19. تحصلات (تحصیلات) ص 53
20. کمپیوترسانیس (کمپیوترساینس) ص53
21. تعمیر به شخصی (تعمیر شخصی) ص 53
22. – (سوال کننده و جواب دهنده مشخص نشده است) ص 53

طرح، دیزاین، زمینه…
نقد شماره (10) جناب ساقی صاحب:" نبود طرح های جالب در زمینه و در متن ، موضوع دیگری است که نباید آن را نادیده انگاشت . حاشیه های مناسب، جای های خالی به خاطر زیبایی و ساختن زمینه های رنگه می توانست مجله را زیباتر وجذاب تر و پرخواننده تر بسازد."
موارد اشاره شده توسط جناب ساقی صاحب در اکثر مجلات به ندرت و یاهم دربعضی حالات استثنأ بیشتر صدق نمیکند زیرا در تزئین مجلات قرار دادن پس زمینه های پر رنگ و تاریک اصلا معمول نمی باشد، البته مطابق ضرورت میتوانیم پس زمینه را با یک رنگ ساده و روشن و یا هم پس زمینه عکس مرتبط با موضوع را قرار بدهیم به شرط آنکه عکس فوق قطعأ مطالب را تحت تأثیر قرار ندهد.
اگر ما به مجله های قبلی و فعلی صدای غور دقت کنیم شاید 95 فیصد صفحات مجلات با زمینه های تزئین شده اند که در اکثریت صفحات نوشته ها را سخت تحت تأثیر قرار داده است که برای خواننده نه آنکه خوانا نمی باشد بلکه خسته کن میباشند؛ نمونه آن در صفحات (1، 11، 12، 14، 15 ، 21 38، 39) کاملا محسوس است. حالا اگر به شکل ظاهری مجله صدای غور دقت شود گواه آنست که طراح مجله در واقعیت جهت تزئین و ظرافت آن همه زحمات را متقبل شده است. اگر مجله صدای غور را با مجله ای که اندکی از معیار های طرح و دیزاین بصورت استندرد برخوردار باشد مقایسه کنیم مجله صدای غور از کثرت رنگ آمیزی کاملا شبیه به یک مجله ای اعلاناتی یک کمپنی گرافیکی میماند نه به یک مجله رسمی. 
قراردادن تصاویر غیر ضروری به مطالب بنده را بیاد نقد آقای ساقی در مورد مجله شورای ولایتی میاندازد که ایشان آن را به آلبوم عکس تشبه کرده بودند؛ اگر به مجله فعلی صدای غور دقت کنیم زیاد بودن عکس در آن دو مسئله را به تصویر میکشاند؛ یکی پر کردن صفحات و دیگری همان نقد ساقی صاحب. البته شکی نیست که در مجلات گذاشتن یک یا دوعکس برای یک خبر معمول میباشد اما درصورت که درج تصویر اولی نتواند بصورت کافی مطلب را از همه زوایا به تصویر بکشاند و به عکس دومی ضرورت احساس شود نه آنکه هردو تصویر یکی یا مشابه باشند.
مثلا در صفحه 2 مجله مطلبی از سالروز استاد مزاری با دو قطعه عکس معمولی و مشابه در هردو صفحه درج گردیده است که مطابق با معیار وضرورت خبر فوق ومجله 54 صفحه ای نمی باشد؛ اما برای پر کردن صفحات برجای است. 
در صفحه 6 مجله نیز یک قطعه عکسی اضافه با پس زمینه غیر معمول درج گردیده است در حالی که عکسی دیگری مرتبط با موضوع تنها از اشخاص دلخواه، نه از جلسه در صفحه 5 درج گردیده است که اصلا به درج عکس دومی ضرورت نبود.
کثرت عکس های غیر ضروری در صفحات (8،12،13،23 ) بیشتر به نظر میرسد که همان موضوع نقد ساقی صاحب را بهتر به تصویر میکشاند شاید برای ثبوت اکثریت مطالب فوق تنها یک قطعه عکس نیز کافی بوده است.
مسئله دیگری که قابل ذکر است نبود دقت در چگونگی انتخاب عکس ها میباشد. مثلا در صفحه 16 در گزارش " تطبیق ماسترپلان شهری ولسوالی چهارسده" عکسی از پرچم لیتوانیا در بالای قریه دیده میشود که لازم بود تا پرچم فوق به سادگی قطع گردد زیرا ممکن است در افکار بعضی اشخاص تأثیر منفی بگزارد.
در صفحه 36 قطعه رنگی بالای سر استاد فضل قرار گرفته است هرچند در اصل مشکلی ندارد اما در ظاهر بیشتر کم توجهی به ظرافت ها را به تصویر میکشاند.
نمونه دیگری عکس صفحه 14 میباشد که طرف راست عکس کاملا خالی و طرف چپ عکس که حاضرین دیده میشوند عکس قطع گردیده است.
همچنان صفحه 32 مجله با درج عکس پس زمینه ای که طرف راست آن پررنگ وطرف چپ آن خالی یا کمرنگ میباشد با آنهم مطالب بالای همان قسمت پر رنگ عکس قرار گرفته اند؛ اگر مطالب بطرف چپ صفحه در همان خالیگاه قرار میگرفت شکی نیست که زیبا به نظر میرسید.

چگونگی استفاده از کلمات پشتو و عربی…
با مقایسه مجله صدای غور با غیره مجلات شخصی، حزبی یا گروهی مجله صدای غور را به عنوان یک مجله رسمی و دولتی باید شناخت و به آن تفکیک باید قائل شد. ودر عین حال به همه زبانهای های رسمی وغیر رسمی کشور به شمول زبان عربی یا انگلسی ونحوه استفاده از کلمات و درج مطالب آنها دقت صورت گیرد. اگر حداقل دو صفحه مجله صدای غور به مطالب پشتو اختصاس داده میشد ویا هم کلمات پشتو بصورت درست آن مثلا سارنوالی بصورت (څارنوالی) نوشته میشد خالی از خوبی ها نبود. مشکل دیگری که در شماره های قبلی وفعلی مجله صدای غور به چشم میخورد استفاده نادرست از کلمات اصیل عربی بصورت تحریف شده و غیر معیاری آنها نظربه علایق و سلیقه های شخصی میباشد. 
مثلا کلمات اصیل عربی مجتبی بصورت (مجتبا)، حتی بصورت (حتا)، تمنی بصورت (تمنا) و غیره …نوشته میشوند که ما از لحاظ ادبی آن و همچنان با درنظرداشت معیار های گرامری (ی –مکسوره ) قطعأ اجازه نداریم تا کلمات و لغات اصیل یک زبان دیگر را به میل خود تحریف نمایم و با استفاده از فرصت آنرا دریک مجله رسمی گوشزد مردم خود نمایم. من مطمئن هستم که مقام ولایت غور در این مورد توجه مبذول خواهند فرمود واجازه نخواهند داد تا صدای غور به عنوان یک مجله رسمی؛ ابزاری جهت انعکاس و تبلیغ کلمات وارداتی نظر به سلیقه ها وعلایق شخصی دست اندرکاران آن مورد استفاده قرار گیرد!
بااحترام
امین الحق امین