آرشیف

2019-3-18

احمد سعیدی

مداخلات مستقيم پاکستان درامورافغانستان!

اظهارات تازه عمران خان نخست وزير پاکستان که گفته است، به زودي افغانستان داراي حکومت خوب و همه شمول خواهد شد، بيان‌گر اين واقعيت است که اسلام‌آباد، نه تنها دست از مداخله در امور افغانستان برنداشته، بل اين کشور در تلاش جدي است، تا افغانستان را زير چتر خود داشته باشد و نظامي در افغانستان روي‌کار بياييد که پيروسياست‌هاي پاکستان باشد.
عمران خان، به تاريخ 24 حوت 1397 در جمعي از مردم در منطقه قبايلي باجور در نزديکي مرز با افغانستان گفته است که روند کنوني صلح طالبان با امريکا به ثبات، بهبود تجارت و رفاه اقتصادي در منطقه منجر مي‌شود. او، با اشاره به دور اخير مذاکرات بين امريکا و گروه طالبان گفته است که صلح «به زودي» در افغانستان برقرار مي‌گردد.
آقاي عمران خان گستاخانه و بي شرمانه حتا از تشکيل يک حکومت جديد در افغانستان نيز خبر داده است.
از اظهارات نخست وزير پاکستان در رابطه به مذاکرات آقاي زلمي خليل‌زاد نماينده خاص امريکا و طالبان در قطر چنين مي‌توان نتيجه گرفت که او، آگاهي کامل دارد واز نتايج اين مذاکرات نيز راضي به نظر مي‌رسد، اما شهروندان و حکومت افغانستان که طرف اصلي قضيه اند از جزييات مذاکرات بين نماينده امريکا و طالبان کوچک‌ترين اطلاعي ندارند.
سخنان آقاي خان را مي‌توان مداخله گرانه پنداشت، زيرا چنين اظهاراتي را مي‌توان تعيين تکليف براي مردم افغانستان و ساختن حکومت در اين کشور پنداشت. هرچند در گذشته نيز روابط کابل – اسلام‌آباد چندان حسنه نبود، اما پس از ايجاد حکومت وحدت ملي به خصوص در ماه‌هاي اخير نسبت به گذشته، اين روابط زيادتر تيره و تار شده است. مذاکرات نماينده خاص امريکا و طالبان پشت درهاي بسته آن هم بدون نماينده‌گان حکومت وحدت ملي و مردم افغانستان که گفته مي‌شود به سفارش مقام‌هاي پاکستاني صورت گرفته، آن کشور را گستاخ تر و خيره سرانه تر ساخته است. حال که نخست وزير پاکستان از انتصاب يا انتخاب حکومت در افغانستان سخن مي‌زند، غروري که مقام‌هاي پاکستاني را مغرور تر ساخته از آن‌جا سر چشمه مي‌گيرد که آن‌ها مي‌دانند هرگونه روند صلح در افغانستان بين طالبان و امريکا که به آن توافق صورت گيرد بدون شک عوض منافع مردم افغانستان به نفع پاکستان از طرف گروه طالبان توجه بيشتري خواهد شد پاکستاني ها شناختي که از طالبان دارند مي‌دانند اين گروه منافع پاکستان را نسبت به منافع ملي افغانستان از هر نگاه مقدم مي شمارند.
از سوي ديگر، ترديدي وجود ندارد که پاکستان از زمان ايجادش تا کنون در افغانستان منافع عميق استراتيژي داشته و هنوز آن منافع را دنبال مي‌کند. پاکستان بار بار مستقيم و غير مستقيم با امريکايي‌ها گفته است که ناديده‌ گرفتن آن کشور در سرنوشت جنگ و صلح افغانستان آن هم که گروه طالبان يک طرف قضيه باشند بدون با در نظر گرفتن اهداف پاکستان هرگز به ثمر نمي‌رسد، حتا پاکستاني‌ها تهديد کرده اند اگر خط درشت سياست امريکا منافع پاکستان را ضمانت نکند همه گفت‌وگوها با طالبان عوض آرامش در قضاياي افغانستان بلکه سبب بي‌ثباتي افغانستان و منطقه مي‌گردد، تنها در حال حاضر، پاکستان طي اضافه تر از شش دهه اين کشور با مردم افغانستان سياست‌هاي خصمانه را دنبال کرده است. بهانه ديگر مداخله پاکستان در امور افغانستان به گفته آن‌ها نقش فعال هند در افغانستان است، اما بد بيني پاکستان در مورد حضور و نقش هند در افغانستان خيلي اغراق‌آميز است، هرچند افغانستان بار بار پيشنهاد نموده است به خاطر باثبات‌ سازي افغانستان فرصتي ايجاد شود که بر اثر آن روابط دو جانبه هند و پاکستان بهبود يابد، افغانستان در اين مورد آماده همکاري است، اما عدم اعتماد بين اين دو کشور، هند و پاکستان آن‌قدر عميق است که به آساني نمي‌توان از کنار آن گذشت‌منافع اقتصادي پاکستان در افغانستان به‌ خوبي قابل استدلال است. در سال‌هاي اخير منابع انرژي فراوان و عمدتن دست‌نخورده در آسياي ميانه، رقابتي را ميان قدرت‌هاي بزرگ براي خطوط‌ لوله گاز و نفت در داخل و بيرون منطقه به ميان آورده است. دنبال کردن منافع اقتصادي اين کشورها نيز مشکلات فراواني را براي افغانستان ايجاد کرده است.
مشکل ديگر افغانستان و پاکستان خط فرضي ديورند است که کابل و اسلام‌آباد را از هم جدا مي‌کند. در حالي ‌که پاکستان خط ديورند را به‌عنوان مرز مشروع غربي‌ خود به رسميت شناخته و از دو سال به‌اين‌سو در آن خط فرضي حصار کشي نيز نموده است، اما مقام‌هاي بلندپايه افغانستان تا هنوز به طور رسمي اظهار نظر نمي‌کنند.
مداخلات پاکستان در امور افغانستان اظهر من الشمس است، زياد تر تيره‌گي اين روابط به طور مشخص به خاطر موجوديت مخالفان مسلح در دو طرف خط ديورند و ادامه جنگ نيابتي از طرف پاکستان عليه مردم افغانستان است. نه تنها افغانستان؛ بل تمام کشورها و آگاهان سياسي به اين باور اند که پاکستان از يک سو شامل ايتلاف جهاني به رهبري امريکا عليه تروريزم گفته مي‌شود و از سوي ديگر، آن کشور هميشه تلاش نموده، تا با حمايت کردن مخالفان مسلح، اهداف خصمانه خود را در افغانستان دنبال کند.
با در نظرداشت همه مداخلات، آن‌چه که پاکستان انجام داده، ريشه منطقه‌يي نيز داشته و پاکستان بيشتر از همه دربرابر افغانستان، سياست منفي و مداخله گرانه را دنبال کرده است، مشکلاتي را که در دهه‌هاي اخير با پاکستان داشتيم، از منطقه برخاسته بود يا از طرف منطقه بالاي ما تحميل شده بود و يا هم ابعاد منطقه‌يي داشت. يگانه کشوري که زيادتر سياست خارجي، عليه افغانستان منفي و مغرضانه بوده است پاکستان است. اما سوال اين‌جاست که پاکستان براي چه هدفي مداخله در امور افغانستان را دامه مي‌دهد. برخي‌ها به‌اين باور اند که نزديک شدن روابط افغانستان و هندوستان يکي از نگراني‌هاي پاکستان مي‌باشد، اما با آن‌هم حکومت گذشته و کنوني افغانستان بارها گفته اند که روابط افغانستان با امريکا و کشورهاي ديگر جهان به‌شمول هندوستان به ضرر کدام کشور همسايه ومنطقه نخواهد بود.
با در نظرداشت روابط بحراني ميان هر دو کشور، مردم عام و کارشناسان مي‌گويند، اکنون بايد پاکستان به مداخله هايش در افغانستان خاتمه داده و به خاطر تأمين صلح در اين کشور، همکاري صادقانه کند.
تنها راه رسيدن به اين هدف فشارآوردن کشورهاي پرنفوذ مانند امريکا، چين، ترکيه و عربستان سعودي بالاي پاکستان مي‌باشد که تا کنون در اين راه گام‌هاي عملي برداشته نشده و ادامه سياست‌هاي کهنه در قبال پاکستان نتيجه يي نداشته و ندارد. چه خوب است که پاکستان و افغانستان هر دو خواست‌هاي‌شان را از يک‌ديگر به صورت روشن مطرح نمايند.
خواست‌هاي افغانستان معلوم است؛ حکومت افغانستان در گذشته و حال به خاطر تأمين صلح و متوقف ساختن جنگ نيابتي عليه کشور خود تلاش کرده است تا همکاري هاي پاکستان را جلب نمايد، اما اين همه تلاش‌ها بي نتيجه بوده است.
به زودي اميد نمي‌رود که ما بتوانيم پاکستان را مجبور سازيم، تا سياست مداخله گرانه اش را به سياست همکاري و هم‌گرايي با ما مبدل سازد چون
پاکستان حالا توپ را در ميدان گروه طالبان مي‌بيند اطمينان و باور دارد که طالبان نسبت به افغانستان زيادتر حافظ منافع ملي پاکستان اند در چنين وضعيتي اميد نمي‌رود که ما به زودي صاحب صلحي شويم که استقلال آزادي و عزت مردم و وطن ما در آن متبلور باشد.