آرشیف

2014-11-21

دوکتور محمد عابد حیدری

مختصر نګاهی بر کتاب برګ های از یک فصل

    اکثریت دوستان در جریان اند که حدودآ  دو دهه قبل یکتعداد ورقپاره های تاریخی نهایت با ارزش در غور بدست آمده بود که از آنها علاوه بر یابنده،بیشتر از چند نفر محدود مطلع نبود۰سال پار(۱۳۸۷ خورشیدی) خبر مفصل آنرا محترم نبی ساقی از طریق سایت وزین جام غور به اطلاع همه رساند و در اطلاعیه آمده بود که:(نقل از صفحه هشتم کتاب « اسناد و دست نوشته ها۰۰۰در سال ۱۳۷۰ خورشیدی از روستای «شهر خرو» ی غلمین در ۳۰کیلو متری شمال چغچران مرکز ولایت غور بدست آمده اند۰»)

     این برګهای پر بهای تاریخی بدست خوشنویس خوب سه /چهار دهه قبل چغچران محترم میرزا خواجه محمد خان افتیده بود۰از آنجایکه «قدر زر زرګر داند» خواجه محمد خان در سختترین شرایط نه تنها در حفظ و نګهداری آنها همت ګماشت،بلکه در باز خوانی و باز نویسی این نبشته های ګوهر ارزش تاریخی نیز خدمت بزرګی راانجام داد۰تا جایکه من در جریان قرار دارم کار باز نویسی این نبشته های تاریخی سالها قبل انجام ګرفته بود،اما مشکلات امنیتی از یکطرف و از جانب دیګر عدم امکانات لازم اقتصادی ( و در یک مقطع معین عدم اعتماد یابنده نبشته ها به داوطلبان چاپ) باعث شد تا چاپ ونشر آنها موقتآ معطل ګردد۰

  سال ګذشته عده یی از فرهنګیان و فرهنګدوستان محترم با انجام کار های مقدماتی ،آماده ساختن هزینه چاپ آنرا به عهده ګرفته و باتحقق این آرمان عالی(چاپ اسناد) مصدر خدمت شایسته و نهایت بزرګ به تاریخ،فرهنګ وبخصوص زبان خویش ګردیدند که نه تنها تحسین نسلهای امروز و فردا بلکه مهمتر از آن،تاریخ را کمایی کردند۰

     جا دارد از معلمم میرزا خواجه محمد خان(من در رخصتی های زمستانی سالهای سوم و  چهارم مکتب نزد او خوشنویسی می آموختم) که در حفظ،باز خوانی وباز نویسی اسناد متذکره همت ګماشته است۰جوان فرهنګدوست نبی ساقی که در تدوین و چاپ میرزا خواجه محمد را یاری رسانده و با تحریر پیشګفتار بر کتاب که در بر ګیرنده ای موضوعات چون: ( جای بدست آمدن اسناد، موضوع و محتوای اسناد ، زمان نوشته ها ،برخی ویژه ګیهای سبکی و نګارشی این اسناد،۰۰۰ وچند نکته درمورد کار ما) میباشد،وبا وجود مختصر بودن پیشګفتار مذکور، به خواننده این ذهنیت را میدهد که اسناد در بر ګیرنده ی چه موضوعاتی است۰همچنان همه عزیزانیکه در حد توان اقتصادی در تهیه هزینه چاپ«برګ های از یک فصل» همت ګماشتند،صمیمانه تشکری صورت ګیرد ۰در اخیر از پسرم مسیح جان حیدری که در جریان تعطیلات تابستانی اش در کابل (اګست ۲۰۰۹) کتاب برګهای از یک فصل را خریداری و بعنوان تحفه برایم تقدیم کرد،پدرانه اظهار تشکر نمایم۰

     متن باز نویسی شده کتاب را در کمتر از ۴۸ ساعت بعد از دریافت آن مطالعه نمودم۰ بعد از یک وقفه نسبتآ طولانی ایکه انتظارش نمیرفت به خواندن دوباره  متن باز نویسی شده و مقایسه آن با عکسهای متن  اصلی(به دلیل کوچک بودن سایز عکسها خواندن آنها بسیار مشکل است) پرداختم۰هدف آن بود تا بعد از مطالعه و مقایسه هر دو متن با  هم( که کار ساده ای نبود و نیست)،نظرم را در موردش بنګارم۰اما مصروفیتهای وظیفوی و سفر های رسمی و غیر رسمی بکشورهای دور و نزدیک، تحقق هدف مذکور را به تاخیر انداخت۰حالا که این زمینه مساعد ګردیده،برداشت های« نګاه شتابان» ام بر کتاب « برګهای ازیک فصل یا اسناد تاریخی غور » را با شما خواننده ګان محترم شریک میسازم۰ با یاد هانی این مطلب که دوستان محترم با چاپ این اسنا د تاریخی بشکل کتاب  واحد،خدمت بزرګ فرهنګی انجام داده اند،لازم است اضافه ګردد که نقطه نظرات این قلم درین یادداشتهای مختصر جز ګرانسنګتر شدن(یا ساختن) کتاب ،  چیزی دیګری  نیست۰

          کتاب (برګ های از یک فصل یا اسناد تاریخی غور) جمعآ دارای یکصدو سی و یک صفحه است۰از قطع وصحافت نسبتآ خوب برخوردار بوده ،کاغذ آن بد نیست۰صفحه بندی آن از شماره (۸) شروع شده،صفحات اول الی هفتم کتاب بدون داشتن شماره (عدد) است۰در طرح پشتی دقت شده که میتوان نوشت خوب است۰ عکس منار جام در داخل یک چوکات ګونه ای ساخته شده از نبشته های تاریخی مورد بحث مان،زینت بخش صفحه نخست پشتی کتاب است۰طرف راست قسمت فوقانی عکس منار جام عنوان کتاب یعنی« برګهای از یک فصل» نوشته شده و بطرف چپ آن اسم تدوین کننده ګان۰ این قسمت مشکل نوشتاری دارد۰بدین معنا که غیر از وطنداران غوری که میرزا خواجه محمد و نبی ساقی را میشناسند و مدانند که دو نفر اند ، سایر خواننده ګان وقتیکه میخوانند بکوشش:میرزا خواجه محمد نبی ساقی ،فکر میکنند تدوین کننده یکنفر است۰اینکه طرف راست نامها عکس منار جام وطرف چپ آن چوکات قرار دارد ،به دلیل کمی جای،نبی ساقی در زیر اسم میرزا خواجه محمد نوشته شده است۰ خواننده حق دارد اسم را چنین تقسیم نماید۰(میرزا) لقب کسیکه کارمند دولت است۰(خواجه) به ادعای خواجه صاحبان که آنها مربوط خانواده ای یکی از خلفای راشده(رض) اند۰(محمد نبی) اسم شخص و(ساقی)هم تخلص آن۰که جمعآ میشود« میرزا خواجه محمد نبی ساقی » درین جا باید « و » بحیث حرف جدا کننده نوشته میشد۰
      از آنجایکه شمارګان صفحات کتاب از هشت شروع شده ،بخاطر ارایه نظریاتم از (ص۱) الی(ص۷) را در کتابم درج کردم۰ در صفحه اول (بسم الله الرحمن الرحیم) تحریر شده که اګر با خط بزرګتر تحریر میشد بهتر میبود۰ص۲ سفید است۰در (ص۳) اسم (عنوان)کتاب تحریر شده که باید مانند عنوان پشتی کتاب« یا» میداشت،که ندارد۰ در صفحه چهارم شناسنامه کتاب تحریر شده که در آن حد اقل پنج مرتبه حرف« الف» کمبود است و یا تحریر نشده۰ دو «الف»از عنوان کتاب۰ الف (از) و الف(اسناد)۰دو« الف»از اسم خواجه محمد خان کمبود است۰ الف (میرزا) و الف (خواجه) و پنجم هم «الف» انتشارات۰صفحه ششم حاوی متن دونیم سطری است که ادعا(ویاهم اشتباه) اینکه تدوین کننده یکنفر است را به صراحت تآید مینماید۰درین صفحه از دو نفر فرهنګی خوب که هر کدام  آنها غرض چاپ کتاب مبلغ  پنج / پنج صد دالر امریکایی کمک نموده اند،تشکری شده است۰در متن مذکور نوشته شده که:«ا ۰۰۰مساعدت نمودند تشکر می کنم۰»

 ازآنجایکه کتاب بکوشش دو نفر تدوین و چاپ شده،باید نوشته میشد«تشکر میکنیم» که نشاندهنده دو نفر و بیشتر از آن است۰ویاهم « تشکر میشود » که حداقل از آدرس یکنفر نماینده ګی نمیکند۰
     صفحه هفت پیشګفتار است که طی چند سطر مختصر غور دیروز و امروز بمعرفی ګرفته شده۰در سطر دوم پیشګفتار کلمه «غوریان » بمفهوم هویت اتنیکی بکار رفته است۰با محفوظ نګهداشتن این حق به محترم نبی ساقی که در رشته زبان و ادبیات تحصیلات  دارد، من بجای غوریان «غوریها»را ترجیح میدهم۰از دید من «غوریان» را باید بمفهوم اسم مکان بکار ګرفت ،تا اسم هویتی (اتنیکی)۰این ادعا در صفحه ۱۳ کتاب صریحآ قابل اثبات است۰ در توضیح کلمه(کرت /دفعه) آمده استکه:« در لهجه کنونی غوریان واژه «کرت» بمعنای نوبت، بار و دفعه که ۰۰۰» فهم خواننده درین جمله آنست که غوریان یعنی ولسوالی ای در ولایت هرات۰یعنی واژه«کرت» در لهجه باشنده ګان ولسوالی غوریان بمفهوم(دفعه/بار/نوبت)است۰
اما اګر بجای «غوریان» «غوریها» تحریر میشد،مردم غور را مفهوم میکرد۰ در صفحه ۱۷ که پایان پیشګفتار
است این نوشته به چشم میخورد: « نبی ساقی فیروز کوه(چغچران) فروردین ۱۳۸۸» که جدآ قابل تآمل است۰
این مطلب با قاطعیت ومسوولیت عام وتام قابل نګارشست که: فیروزکوه قطعآ و قطعآ چعچران نبوده و نیست۰و بر عکس آن، چغچران فیروز کوه نیست۰همانطوریکه ساغر،تولک،تیوره،لعل وسر جنګل،کابل و ۰۰۰
چغچران نیست ، فیروزکوه چغچران و یاهم چغچران فیروزکوه نبوده و نیست۰این را هم میتوانم با مسوولیت نګاشت که قصر فیروزکوه یعنی ارګ شاهی سلاطین غوری قطعآ در چغچران و توابع آن واقع نبوده است۰
الی تثبیت محل اصلی و حقیقی قصر تخریب شده فیروز کوه بدست عساکر چنګیز، توسط  مورخین و باستان
شناسان به حوصله مندی بیشتر نیاز است۰
  صفحات ۱۸ و ۱۹ به عکس چند قطعه از اسناد،اما بدون متن بازخوانی شده ای آنها اختصاص دارد،و از صفحه ۲۰ به بعد باز نویس ها شروع میشود که معمولآ در صفحات با شماره جفت(۶/۴/۲)عکس(کاپی) نبشته های تاریخی و در صفحات با اعداد طاق مانند(۷/۵/۳) باز نویسها قرار دارد۰
      قبل از مراجعه شماره وار به همه صفحات کتاب و بررسی متن های آن،لازم است تا طریقه های معمول کار علمی- تحقیقی با همچو نبشته های تاریخی مختصرآ بمعرفی ګرفته شود۰ حقیقت آنست که آثار تاریخی از نوع این نبشته ها چه بشکل کتاب باشد ویا هم بشکل اوراق پراګنده مانند(برګهای از یک فصل) نباید تنها به باز نویسی خلاصه ګردد۰محققین و پژوهشګران عرصه تاریخ و علوم اجتماعی را عقیده برآنست که غرض روشن شدن هر چه بیشتر و بهتر همچو آثار باید به تحقیق بیشتر ،تتبع دوامدار،تحشیه زیاد تر و تعلیقات اضافه تر توصل جسته شود۰زیرا همین تتبع ،تحشیه وتعلیقات است که همچو نوشته ها را کامل و همه پذیر میسازد۰مثالهای زیادی وجود دارد که تعدادی کثیری کاغذ پاره های تاریخی وجود داشته و یاهم بدست آمده که در مراحل اولی چندان مهم به نظر نمیرسیده است،اما بعد از تحقیق بیشر،انجام کاوشهای معیاری و با مراجعه بمنابع و مآخذ تاریخی معاصر ورقپاره ها،نګارش تحشیه ها و تزیید تعلیقات ضروری و تکمیل کننده ،در قطار مهمترین،نابترین و پر بها ترین اسناد تاریخی قرار ګرفته اند۰به عقیده این قلم: زر شویی دوامدار بدون شک حاصلش  زر خالص خواهد بود۰
     با آنکه این نبشته های تاریخی اسناد مهم دولتی از قبیل ،دساتیر،احکام و فرامین سلاطین ویا هم قوانین سلطنتی نیستند،اما آنقدر کم بها هم نبودند که کار بیشتراز باز نویسی را بآنها قایل نشد۰این پذیرفتنی است که قباله ها ،اوراقهای مربوط به حل وفصلهای حقوقی در مراجع قضایی،حواله ها و رسیدات ،شرح – مقدار وچګونګی جمع آوری مالیات و عشر همه اسناد رسمی بوده ،هر کدام آنها از ارزش خاص بر خوردار است۰ فلهذا این ورقپاره ها هم ارزش بیشتر از آنچه را که انجام شده،داشته و دارند۰
      پلان من هژده سال قبل در مورد اسناد متذکره آن بود تا با همکاری استادان عرصه زبانشناسی و تاریخ،با رعایت شیوه(میتود)های پذیرفته شده و معیاری تحقیق در بخشهای  علوم اجتماعی و تاریخ به چاپ وتکثیر آنها مبادرت ورزم که متآسفانه روی دلیل معین این مامول بر آورده نشد۰اما فکر نمیشد و توقع هم نمیرفت که اسناد مذکور بشکل فعلی آن چاپ ګردد۰خوب حالا که این اسناد  چاپ ګردیده ،کارخیر و تحول بزرګی بحساب می آید۰اما خیلی ضروری بود تا قطع و صحافت مجموعه بزرګتر تعین میګردید۰ سایز خط باید (۱۸-۱۶)تعین میشد۰عکسبرداری از اصل نبشته ها باید چندین مرتبه  بزرګتر از عکسهایکه  برداشته شده وفعلآموجوداست،میبود۰ یک تحقیق و تتبع ولواګر ناچیز هم میبود،باید صورت میګرفت۰خوب اګر ادعا شود که این بخش، کار متخصصین مربوطه میباشد،دقیق و قابل پذیریش است۰اما دو کار بسیار عمده که انجام آن برای هیچ شخص با سواد چندان مشکل نیست، عملی میشد۰ اول تمام سنوات بطور علیهده از متن بازنویسی شده ، از عربی به فارسی ترجمه میشد تا هر مطالعه کننده کتاب ،میفهمید وهم میتوانست به ساده ګی دریابد که اسناد مذکور معاصر زمامداری کدام امیر یا سلطان است۰دوم اسمای یکتعداد افراد و اشخاص مندرج درین ورقپاره های تاریخی باید در کتب متعدد تاریخی و یاهم اګر این کار ممکن نبود،حد اقل در کتاب طبقات ناصری پالیده میشد۰خصوصآ آن اسمایکه القاب رسمی و دولتی دارند۰بعضی ازین القاب مخصوص افراد بلند پایه دولتی بوده است۰و دهها کاشکی وارزو تحقق نیافته دیګر۰اما از آنجایکه تدوین کننده ګان محترم در پیشګفتار کتاب زمینه تحقیقات بیشتر بواسط پژوهشګران عرصه علوم اجتماعی و تاریخ را باز نګهداشته اند،توقع آنست تا در چاپهای بعدی معیار های علمی روش تحقیق مد نظر ګرفته شود تا درغنای علمی کتاب افزوده ګردد۰درین قسمت اجازه دهید پرسیده شود که،سر نوشت کتاب«برګ های از یک فصل» چه شده است؟ بعد از چاپ  چه تعداد آن بدسترس علاقه مندان ، اهل تحقیق،موسسات تحصیلی و تحقیقی(دانشګاه ها واکادمی علوم افغانستان)وکتابخانه های پایتخت قرار ګرفته است؟شخصآ به یک بخش از پرسشهای فوق پاسخ میدهم۰در جریان سفر رسمی ایکه به دانشګاه کابل داشتم،روز های(۲۴ تا ۲۹) ماه اکتوبر۲۰۰۹از اکثریت فاکولته ها دیدن نمودم،هیجکدام از استادان حتی استادان شعبه تاریخ و باستانشناسی هم،نه تنها کتابرا نداشتند، بلکه نام آنرا هم نشنیده بودند۰روز های اول و دوم نومبر در کتابخانه عامه کابل بودم۰بهمه شعبات کتابخانه (بخش مطالعه ،شعبه افغانستان شناسی ،بخش جراید و مجلات ،شعبه ریفرنس۰۰۰)مراجعه کردم و پرسیدم کتاب  «برکهای از یک فصل »را کار دارم۰این کتاب را دارید؟ نه تنها که نداشتند،بلکه هیچکدام از کارمندان بخشهای ذکر شده ای کتابخانه حتی اسم کتاب را نیز نشنیده بودند۰وقتیکه ظهر روز سوم نومبر به فروشګاه (کتابفروشی)استاد سعید رفتم،درجریان نوشیدن چای،اظهار داشت یک جلد کتاب برایت تحفه میدهم۰همین کتاب برګهای از یک فصل را آورد۰از او تشکری نموده،ګفتم این کتاب را دارم۰متوجه شدم چندین جلد آن در الماری  های کتابفروشی استاد سعید خاک و خاکپر منتظر وطنداران غوری خود بودند۰خواننده ګان محترم بخاطر خواهند داشت که در وقت نشرخبر این ورقپاره ها در جام غور که بازار نظردهی ونظر نګاری ګرم بود یکی از وطنداران محترم با خونګرمی خاص نوشته بود که اسناد هرچه عاجلتر بشکل یک کتاب چاپ ګردد تا ما آنرا خریده و زینت بخش الماریهای زینتی خانه های خود سازیم۰چه فکر میکنید الماریهای خانه های چند وطندار غوری با این کتاب که حدود ده ماه قبل چاپ ګردیده،زینت بخش شده باشد؟؟؟

در اخیر و قبل از مراجعه دوباره به باقیمانده صفحات( برګهای از یک فصل) بعنوان توصیه،نظر ویاهم پیشنهاد
این قلم نګاشته میشود که بخاطر معرفی این اسناد تاریخی بدیګران(که هدف اصلی از چاپ آنها هم همین بود) ،
باید به کتابخانه های همه موسسات تحصیلی وتحقیقی دولتی و خصوصی مقیم کابل و چند شهر بزرګ دیګر، کتابخانه عامه کابل و بعضی شعبات ناحیوی آن (۵ تا ۱۰ جلد) رسمآ سپرده شود۰اینکه اصل نبشته های مذکور چه سر نوشت دارند،نیز معلوم نیست۰هرګاه دارنده(مالک) اسناد علاقه مند تحویل دادن آنها به دولت باشد،باید ۱۵ تا ۲۰ جلد کتاب هم یکجا با اسناد به وزارت فرهنګ سپرده شود ۰ 
       مراجعه مجدد به صفحات کتاب«برګ های از یک فصل»و حسب وعده،ادامه مرورصفحات باقیمانده۰
بازنویسهای اسناد (۱ تا ۷) ص ص۲۰-۳۰ واضح،خوانا وکاملآ قابل فهم اند۰عدم ترجمه سالها بفارسی وتحقیق
در مورد اسمایی اشخاص را میتوان نقص خواند۰ در سند شماره(۱۰)( ص۳۷)از کس بنام سفهسالار(بدون شک بجای حرف (ف) (پ)درست است۰یعنی سپهسالار) شمس الدین امیر علی بن سفهسالار حسام الدین بن الحسن تذکار رفته است۰(سپهسالار) رتبه نظامی بوده و تادهه سوم قرن بیستم در ساختار تشکلات نظامی  افغانستان مورد استعمال داشته است۰بدون شک دارنده این رتبه نظامی که پدرش هم رتبه سپهسالاری  داشته،هیج امکان ندارد که اسمش در کتب تاریخی وجود نداشته باشد۰بهمین ترتیب اسما،هویتها والقاب مندرج سند(۱۱) به تحقیق و تفحص جدی نیاز مند است۰مطمیننآ شهرت این پهلوان خراسان(شامل این سند)در جا های دیګر بملاحظه خواهد رسید۰
      درسطر پنجم متن باز نویس شده ای سند شماره چهاردهم کلمه « راه بوده » اضافه است۰در کاپی سند اصلی بچشم نمیخورد۰ از یک کلمه در اخیر سطر دهم شروع الی سطر هفدهم اضافه است۰بدین مفهوم که در متن اصلی(ص ۴۴) بملاحظه نمیرسد۰بګمان غالب سطور مذکور با متن که موضوع آن فاطمه،اطفال او،احمد،حیدرو۰۰۰میباشد یکی خواهد بود۰میتوان حدس زد!؟که در وقت چاپ کتاب عکس همین قسمت نامه فراموش شده باشد!!۰  
          سند شماره(۱۹)(ص۵۳) که در مورد میراث است، یکنیم سطر آن باز نویسی نشده است۰ یک موضوعیکه  توجه جدی خواننده را به خود معطوف میدارد آنست که در تعدادی زیادی از اسناد(از شماره ۲۹ تا شماره۴۳) بتکرار از کسی بنام « عبد الرشید » اسم برده شده و بعضآ هم لقب (« معتمد الدوله») قبل از اسمش آمده(تحریر شده) که این لقب  مرتبه کاملآ بلند دولتی رژیمهای اسلامی قرون وسطی منطقه ما بوده است۰پیدا نمودن این اسم و هویت از ارزش خاص بر خوردار بوده،ضروری پنداشته میشود۰

در سند شماره (۳۴) موجودیت کلمات (« جهاد فیروز کوه ») جدآ قابل دقت و تآمل است۰این سند یکنیم سطری

به تحقیق و تتبع زیاد ضرورت دارد۰باید دریافت که  هدف از (جهاد فیروز کوه)چه بوده؟مطابق احکام اسلام جهاد به جنګ ونبردی  ګفته میشود که تنها در مقابل کفار(غیر مسلمین) صورت ګیرد۰اګر هدف از کار برد کلمات (جهاد فیروز کوه) درین سند،جنبه مذهبی داشته ،درینصورت این جهاد باید در مقابل چنګیز بوده باشد۰ اګر معنی و مفهوم جهاد از دید اسلامی محاسبه ګردد،در آنصورت قطعآ میشود حکم کرد که این جهاد ممکن در سلسله کوه جناح راست هریرود با اسم محلی(فیروزکوه) ویا هم اطراف قصر یا ارګ سلطنتی (فیروز کوه) بوده باشد۰از جانب دیګر میتوان  مفهوم معنایی جهاد (جهد،کوشش،تلاش،فعالیت،زحمتکشی۰۰۰) را نیز مورد توجه قرار داد که در آنصورت مفهوم جز کمک به اعمار قصر چیز دیګری نمیتواند باشد۰از آنجایکه در سند موضوع کمک مادی(عشر)مطرح است،به هردو حدس وقیاس فوق میتواند همخوانی داشته باشد۰دراسناد دیګر الی شماره(۴۶) مطالب عمده را القاب

تشکیل میدهدمانند: جمال الدوله والدین، عزالسلام والمسلمین ،نظام الملک والسلاطین ،معتمدالدوله۰۰۰) که

معمولآ القاب سلاطین ،شهزاده ګان ونظامیان خاص بوده وګاهی هم از طرف شاه برای کسانیکه تقدیرشده و

 مورد تفقد قرار میګرفتند،اعطا میکردیده است۰کلمات سلاحدار،معتمد،انبار،سرسات ۰۰۰مخصوص مکالمات

ومکاتبات رسمی(دولتی) سده های پنجم،ششم وبعد آن بوده،میتوان حکم کرد عده ای ازین نوشته ها مربوط افراد

وابسته به دولت بوده است۰

    باز نویس سند شماره(۴۷) (ص۸۷) با اصل مذکور چندان همخوانی ندارد۰ در سطر دوم باز نویس سند

(۵۴) یک اسم (« ابوبکر بلخی سی من») نوشته شده که درعکس سند اصلی قابل رویت نیست۰ به همین ترتیب

سه سطر نیمه که در اخیر سند شماره(۵۵)  است در عکس اصل سند مذکور بچشم نمیخورد۰همچنان سطوریکه

در اخیر صفحه(۹۵) موجود و با علامت (چهار ستاره) از متن باز نویس شده ای سند ۵۵ جدا شده و جمعآ یک

سطر کامل ودو سطر نیمه میباشد،نه تنها در عکس های صفحه مقابل اش موجود نیست ،بلکه در هیچ جای دیګر

هم بملاحظه نمی رسد۰قابل تذکار است که به متن سند (۵۴) شباهت دارند۰

    درصفحه (۹۶) کتاب، کاپی دو قطعه سند اصلی موجود است اما در صفحه مقابل  باز نویس یکی ازین دو  با شماره نمبر(۵۶) و تحت عنوان « ذکر شیشاک دهِ بندان الیچ » درج است ۰سند دومی صفحه ۹۶ باز نویس ندارد۰باز نویس سند شماره (۵۷) سه ونیم سطر بیشتر از متن اصلی است۰سطور اضافه تحریر شده بواسط بازنویس، در عکس سند بملاحظه نمیرسد۰به همین ترتیب در صفحه(۱۰۰) کتاب کاپی دو قطعه سند اصلی و در صفحه مقابلش بازنویس آنها که خیلی هم خواناستند،موجود میباشد۰درقسمت اخیرهمین

 

صفحه متن تقریبآ چهار سطری که با علامت(چهارستاره) از دو متن دیګر که اصل آنها موجود است جدا ګردیده

وتحت عنوان«ذکر ګندم» بچاپ رسیده که در هیچ صفحه کتاب متن اصلی آن موجود نیست۰

اسناد شماره(۶۳ و۶۴) کاملآ،و تعداد هم قسمآ مشکل باز نویسی عمودی و افقی دارند۰در باز نویسی از طریقه

واحد پیروی نشده،بعضی ورقپاره ها عمودی وتعدادی هم بشکل افقی خوانده وباز نویس شده اند که بعضآ مشکل

ایجاد میکنند ۰درسطر اول سند شماره(۶۷) صفحه ۱۰۹بعد از « امام » کلمه ( همام )در متن باز نویسی شده به

ملاحظه نمیرسد۰دراصل سند آمده « امام همام اجل »که بسیار واضح است۰لغت همام معانی متعدد دارد۰ طوریکه محتوای متن میرساند،ممکن (مرد بزرګ،بلند همت،دلیر)مطمح باشد،بخاطریکه محتوای متن دعا ګونه به نظر میرسد۰

     در باز نویسهای اسناد (۶۸ تا ۸۴) اګر از عدم باز خوانی و باز نویسی بعضی کلیمات آنها صرف نظرشده

جدی ګرفته نشود،مشکل دیګری وجود ندارد،متون همخوانی دارد۰و در فرجام صفحات ۱۳۰ و۱۳۱ کتاب که به بیوګرافی تدوین کننده ګان اختصاص دارد۰در صفحه ۱۳۰ عکس وشناسنامه محترم نبی ساقی ودر صفحه ۱۳۱عکس وشناسنامه ای میرزا خواجه محمد بچاپ رسیده است۰در شرح حال نبی ساقی اشارت مختصر

 بر دو نکته ضروری پنداشته میشود۰اول:در یک قسمت نوشته شده«۰۰۰دروس ۰۰۰در شهرفیروز کوه(چغچران)آغازکرد۰۰۰» بار دیګر و بعنوان تکرار احسن باید نګاشت که فیروزکوه چغچران نیست۰

دوم:درجای دیګر نوشته شده که«از ساقی آثار ذیل۰۰۰»درزیر چهار عنوان موجود است که از جمله شماره

سوم آن«برګ های از یک فصل» درج شده۰برګهای از یک فصل نوشته و اثر او نیست و نباید در قطار آثارش

ردیف میشد۰ در مورد میرزا خواجه محمد خان تا حدودی کم مهری صورت ګرفته است۰بدین مفهوم که محل

تولدش باید دقیق تحریر میشد که نشده۰تنها«۰۰۰در مرکز غور متولد شد۰»کافی نیست۰اول اینکه در سال تولد

خواجه محمد خان غور ولایت نبود۰دوم چغچران مرکز غور نبود۰وقتیکه غور ولایت شد و بعدش هم مرکز آن

در سال (۱۳۳۹خورشیدی)از غور(تیوره) به چغچران انتقال شد،چغچران بسیار وسیع بود۰ازهمان چغچران

دیروزه که مرکز ولایت شد،امروز علاوه بر خودش سه واحد اداری دیګر(ولسوالی چارصده،ولسوالی دولینه،

ولسوالی دولتیار)نیز به تشکیلات اداری غور اضافه شده۰روی این دلیل تحریر دقیق محل تولدش ضروری

پنداشته میشد۰

       مطابق عنوان این یاد داشتها(مختصر نګاهی۰۰۰)  مرورشتابانِ بود بر کتاب باارزش(برګ های از یک فصل یا اسناد تاریخی غور) اما این قلم متعهد وامیدوارست در یک فرصت مناسب وبا رعایت معیار های قبول شده ای روش تحقیق در تاریخ و علوم اجتماعی خدمتی رابه این اسناد تاریخی انجام دهد۰

اسلو   ۲۸ دسمبر ۲۰۰۹ـم / هفتم جدی ۱۳۸۸خورشیدی