آرشیف

2015-8-22

عصمت الله راغب

ما بــــا چی کسانی درگیر هستیم!

افغانستان کشوریست که سالیان زیادی را میدان جنگهای تروریستان طالب والقاعده به رهبری دستان دخیل از درون حکومت افغانستان بوده است واین روند تا اکنون به شکل قابل ملاحظه ی ادامه دارد.
گروهک های فاشیستی که وفاداری وپابندی به مسایل زبانی وملیتی بالاتر از خون ملت مظلوم و در خون تپیده افغانستان برایشان ارزشمندتر وبهامند تر است، همیشه در برابر مبارزین این خاک سد وحایل واقع شده وحتا اجازه این را هم نمی دهند که حد اقل افراد مورد تجاوز از خون خود هم دفاع کنند.
ضیاالحق امرخیل که یکی از منفور ترین وفاشسترین چهره های فعلی بنابه دستبرد زدن شان در ارزشمندترین پروسه ملی افغانستان یعنی انتخابات که بنابه یک سازمان دهی از پیش تعین شده بر روی عزت واعتبار همه مردم افغانستان پاه گذاشت، بجای اینکه ایشان مطابق به خواست مردم به کیفر اعمال شان برسد هنوز از اقوالش تقدیر می شود وامروزه می بینم که هنوز در رسانه ها بی شرمانه به نحوی از انحا ظاهرشده، میخواهد با همان اندیشه فاشیستی خویش یک باردیگر بانی کشتار دست جمعی ملت های غیر زبانی وغیر قومی خود توسط طالبان واقع شود و هرنوع واکنش را از سوی ماتم دیده گان وسوگ نشسته گان دربرابر برادران تباری خویش محظور و ممنوع اعلان می دارد، وخواستار این است که دست پای دیگران را چنان محکم ببندد که حتی در وقت جان کندن مجال به دست وپاه زدن هم برایشان باقی نباشد.
می بینیم که در این روزها آقای دوستم رهبر اخلاصمند قوم شریف ازبکها که برای دفاع از ملت مظلوم سمت شمال بخصوص فاریاب که دفاع ازقومش را نسبت به کرسی ارگ ترجیح داده وعملاً در میدان نبرد به مبارزه رفته است تا دربرابر متجاوزین روسپی صفت به رزمد؛ در عین حال آتش درد والم چنان درخانه ی شکریه جان وامرخیل افتیده است که فریادهای فاشیستی شان گوش های ملایک های آسمان را می آزارد، وچی بهانه های را که برای جلوگیری از مبارزات قاطعانه جنرال طالب کش ودشمن کش از خود نمی بافند.
منطق سخن های واکنشی امرخیل در این روزها چنان دلقکانه ویاوه هانه است که حتی افراد مجنون و دیوانه هم ،چنین کلمات را به زبان نمی آرد. ایشان مدعی اند که آقای دوستم درفاریاب به بهانه طالبان، پشتونهارا می کشد، کسی نیست که ازیشان پرسان کند که آقای خایین ملی! طالبان کیست؟ وچی نسبتی بین طالب وپشتون های افراطی وجود دارد؟ اگر آقای دوستم با پشتونها هم می جنگد ومی کشد، همان پشتونهای را می کشد که تا امروز ازبک هارا کشته اند، خانه هایشان را ویران کردند و اموال شان را به غارت برده، فرمایشات اضافی را بالای آنها وضع کرده اند ویا هم دوستم همان پشتون های را می کشد که غلامان پاکستان اند وبرای خرابی کشورش کمر بسته اند، جنرال دوستم متجاوز نیست، که پشتونها را در سمت جنوب در خانه هایشان بکشد، بلکه جنرال دوستم دفاع از قوم وملت مظلومش را وجیبه دینی و ایمانی خویش دانسته دربرابر آنانیکه آرامش روحی ورانی ملت بیچاره این خاک را برهم می زنند و بدست آموزی دیگران پرورش یافته ونقشهای بیگانگان را در این خاک تطبیق می کنند؛ مردانه وار ایستاده گی می کند، تا حداقل لحظه را از چنگال این هیولاها فارغ بال شوند و نفس راحت بکشند.
در روزهای اخیر حرف های پافشارانه و تعصب گرایانه امرخیل بیشتر مشابهت به سخنان آقای اشرف غنی متفکر بی فکر را میماند که قبل از انتخابات طی مصاحبه ی در "تلویزیون یک" شعار سر می داد و می گفت؛ این غیر عالانه است که خانه های که از طرف شب عملیات نظامی می شوند متعلق به یک قوم است ویا هم زندانیان بگرام همه گوینده یک زبان است و از سخنان ایشان چنین استنباط می شد که غنی برای تطبیق عدالت اجتماعی خواستار این است که، وقتی یک گوینده زبان پشتو واسکت انتحاری را به کمربسته می کند وپیش از رسیدن به هدف اگر دستیگر می شود، درعین زمان از اقوام دیگر افغانستانی نیز یک نفر همرای شخص انتحاری زندانی شود تا تامین عدالت اجتماعی بین دو زبان ودو قوم صورت بگیرد ویا هم اگر خانه یک پشتون مشکوک در جنوب تلاشی می شود الزاما خانه یک غیر پشتون دیگر در شمال تلاشی شود واکنون امرخیل هم همین عمل مشابه را می خواهد تطبیق کند، یعنی اگر طالبان مردم بی گناه سمت شمال را می کشد بازهم در مقابل شان سکوت شود، بخاطریکه گوینده یک زبان اند ومتعلق به یک قوم که ایشان هستند مردمان اشراف ودرجه اول…خدایا از شر فاشیست های این قوم با این منطق ضعیف به خودت پناه می برم.
30/5/94