آرشیف

2016-8-1

عصمت الله راغب

ما برای کسانی دادخواهی می کنیم که آنها هم برای ما دادخواهی کنند!

تاجکتباران با تقلید از هزاره های افغانستان در پی هشدار ارگ کمر بسته اند و به ادامه ی بی اعتنایی به مناسبت کمیسیون اعزاز و خاکسپاری امیر حبیب الله کاخ نشینان را به نابودی اخطار می دهند.
گذشت زمان همه چیز را آفتابی می سازد، میعاد تعین شده اعضای کمیسیون ده روز گفته شده بود که تا امروز زمانی تعین شده به پایان رسید، اما تا فعلاً از سنگ صدا آمد  و از ارگ نی! حالا ببنیم آنهایی که عدالت خواهی و رهایی هزاره های افغانستان را از قفس استبداد دست کم می گرفتند، زیر نام داد خواهی و حضور ملیون ها نفر در جاده ها چی گلی را به آب خواهند داد.
برای ارگ میراثی افغانستان تعیین زمان مهم نیست، مهم اینست که در اعتراضات مدنی چند تن جان می دهد.
همه کس هزاره نیست که فرزندان دانش آموخته اش رسالتمندانه در رسانه ها می گفتند که کلمه ی خود را خوانده بخاطر رهایی از استبداد کمر بسته ایم و به میدان عدالت خواهی حاضر شده ایم. اینجا فاصله میان چگونگی داعیه آزادی خواهی هزاره ها تا سایر اقوام بسیار زیاد است. برای هزاره ها دیگر فاصله های جغرافیایی بی مفهوم شده، آنها به معنای حقیقی اعضای یک دیگر اند، اکثر از اعضای جنبش پیامد ناگوار حادثه خونین دهمزنگ را پیشبین بودند؛ اما آگاهانه می خواستند و می خواهند لذت آزادی را با قیمت جان تجربه کنند. از سوی هم همه گان به خوبی می دانند که اکثر قربانیان حادثه دهمزنگ افراد بودند که هیچ یک وابسته به جغرافیای  بامیان نبودند و اگر بودند هم تعداد شان انگشت شمار بود و یاهم  اکثر شان بامیان را به چشم ندیده و تصویری از آن جغرافیا را در ذهن نداشتند؛ اما در این میان تنها چیزی که به ایقاظگری آنها افزود تا دیگر فاصله ها را درهم شکنند استبداد بود و برای رفع این غده مهلک برای همدیگر حنجره شدند.
اما این رویکرد دادخواهی در هویت تاجکتبار که ارگ را در صورت ادامه بی پروایی ها و با دستکم گرفتن خواسته های مشروع کمیسیون اعزاز و خاکسپاری حبیب الله به نابودی تهدید می کنند حکایت از چیزی دیگری دارد.
تاجکتبارها در چگونگی دادخواهی شان خواص حزب تحریر را دارند، همه گان مبلغ هستند اما معلوم نیست که به چی کسانی حرف می زنند، وقتی باب مبارزه عملی د رمیدان ها باز شود دیگر از مبلغان خبری نیست.
اذعان میدارم که این اخطارها و هشدارها از دریچه شبکه های اجتماعی هیاهوی بیش نیست، فردا که میعاد حضور در میدان عمل است، دیگر از کمپاین گران کسی سراغی در دست نخواهد داشت. بزرگنمایی های تعدادی بنام این و آن مجال اشتراک در چنین همایشات را از این هویت گرفته است، دیگر رعیت که همیش محکوم به زنده گی حقیرانه و دور از همه چیز بدست رهبران شان بودند، درس های خوبی آموختند، یکی از پیامدهای عملی این درس ها این بوده که در نوع نگاه هایتان جانب توازن را در نظر بگیرید، آنهای که از بالا به پایین ما را کوچک می بینند ما هم از گودال خود دیگران در بلندی ها کوچک می بینیم.
بدون شک همگان داشته های تاریخ گذشته شان را دوست دارند، ممکن تا فردا که فیصله کمیسیون و ارگ به پایان می رسد بزرگواران شمال با واژه های آتشین و داعیه بخش از مردمان غور و بامیان نیز خواستار موقف گیری در برابر بی پروایی ارگ  نسبت به مراسم خاکسپاری شاه حبیب الله شوند؛ اما با وضاحت باید گفت که در این پانزده سال که گذشت برای آن شهروندان محروم و مظلوم غور و بامیان هیچ چیزی مهم تر از این نبود که زنده گی شان رنگ تازه می گرفت، قطعاً دادخواهی برای رسیده گی به مشکلات ما مقدم تر نسبت به دادخواهی تدفین جسد امیر حبیب الله بود، اما صد افسوس که در این مدت هیچ اشراف و هیچ باداری برای نجات این مظلومان تاریخ دادخواهی نکرد، همیشه افتخارات را بنام شمالی ثبت کردند و تنها در روزهای بهره کشی بطوری نمادین در میان ملت ساده دل برای چند لحظه صفحات تاریخ گذشته ما را کاذبانه ورق زدند، زیرنام این و آن که شما تاریخ داشتید و علاوالدین داشتید و رضیه و امثال آن  که یاد آوری از آن هیچ درد را دوا نکرد.
و حالا زمانی  آن رسیده است که شعور سیاسی مردم دیگر اجازه نخواهد داد که مدام العمر بدون دست آورد، قربانی خواسته های دیگران شوند.
در این مدت ثابت شد که ملت غور همانند خاک خشک بر هیچ هویتی دیگر در افغانستان نچسپید، در هر آدرس که بخاطر استعانت دست دراز کردیم دست مان خشکید. پس تصمیم من و همفکرانم این خواهد بود که هر طیف و هرگروه ی که بخاطر رسیده گی به مشکلات ما صدا بلند کرد و در کنار مان ایستاد شد ما هم با عزم متین و با قامت استوار در کنارشان خواهیم ایستاد در غیر آن هنوز تاکید می کنیم که داشتن یک زنده گی مرفه برای ملتی در انحصار استبداد، مهم تر از آن چیزهای است که شما برای رسیده گی به آن مار ا شامل قافله خود متصورید.  
نوت: هزاره ها( شیعه ها)  
پ.ن: باور ندارم که تا ده سال دیگه هم اگر مهلت دهد، کاری آبرومندانه یی را انجام دهد.

راغب
10/5/95