آرشیف

2022-10-30

محمد اسحاق ثنا

مائمن اجداد

 

دیریست به غربت ز وطن دور و نشستم

ای وای که زیبا وطنم رفت ز دستم

 

ای دشمن مکار تو ای قاتل مردم

در دست من افتی سر و هم پات شکستم

 

ای میهن زیبا ز تو عمریست که دورم

امید به صلح دارم و هرجاست که هستم

 

شب ها به خیالت وطن از خواب بدورم 

در روز چنان نیز ز اندوه‌ات نرستم

 

آن روز تو بشناس مرا لایق نفرین 

دشمن به سلامت رود از چنگ ز دستم

 

مهرت نرود از دل من مائمن اجداد

من مست ز پیمانه ی مهرت ز الستم

 

محمد اسحاق ثنا

ونکوور کانادا 

۲۹ اکتبر ۲۰۲۲