آرشیف

2017-10-3

غلام رسول مبین

“لیسه” واژه یی فرانسوی است

بنام خالق کاینات

همه با واژه یی مکتب بیشتر و بهتر از "لیسه" آشناییم. به محض اینکه اطفال به سنین 6 – 7 سالگی برسند در کشور ما معمول است که والدین شان به فکر شامل کردن اطفال خویش به مکاتب میشوند و البته که این رسم در کُل دنیا معمول و مروج است و میشود که گفت: این (سن شمولیت اطفال به مکتب) یک رسم و فرهنگ پذیرفته یی جهانی است. درینجا، تنها واژه یی مکتب است که ما به آن اُنس و اُلفتِ بیشتر داریم.
وقتیکه شامل مکتب میشویم و با سپری نمودن دوره یی ابتداییه و متوسطه به واژه "لیسه" زیادتر آشنا میشویم و این نام بهتر در گوش ها رسایی میکند. از تداخلات زبان ها باهم و درهم آمیزی لهجه ها و گویش های ملت ها و اقوام در کل جهان کسی انکار کرده نمیتواند و حتا زبان عربی تحت تاثیر دیگر زبان ها نیز رفته است. ازینکه در تعاملات رسمی و دولتی حکومت های ایران فعلی، افغانستان فعلی و تاجیکستان فعلی زبان های فارسی/پارسی در ایران، دری در افغانستان و تاجیکی را در تاجیکستان از یک زبان به سه نام ساخته اند، به این معنی نیست که اینها زبان های جداگانه یی باشند. ولیکن، به دیدگاه من در حق زبان دری جفاهای صورت گرفته است که میخواهند آنرا بزدایند و واژگانش را بربایند، چون قدامت دری نسبت به نام فارسی و تاجیکی طولانی تر و تاریخی تر است. بروی همین ملحوظ است که در افغانستان در اکثریت مطلق مناطق دری زبان، ما به مشکل معنایابی واژه ها مبتلاییم و این باعث شده است که لهجه کابلی مرکزی شده و لهجه هراتی از گویش های ایرانی الهام بگیرد و ولایات مرکزی مثل غور، بادغیس، بامیان و دایکندی به همان گفتار و اشکال باستانی خویش باقی بمانند.
بهرحال، برای اینکه از نقطه مورد هدف به دور نرویم و اینکه تنها "واژه" مورد بحث ما همانا "لیسه" است. خوب است که این واژه یی وارداتی را به صورت درست و شکل واقعی آن بدانیم:

  1. مکتب واژه یی عربی میباشد که به معنی کتابت و نوشتن است.
  2. مدرسه واژه یی دری میباشد که به معنی تدریس و مدرسی است و از واژه درس اشتقاق شده است.
  3. لیسه Lycee واژه یی فرانسوی میباشد که معنای مکتب و مدرسه را افاده میکند.
  4. سکول School واژه یی انگلیسی بوده و به معنی مدرسه میباشد.
  5. و در نهایت این واژه (مکتب) را به پشتو ښوونځی میگویند.

در افغانستان "آموزش های قبل از مکتب" که زیربنا و سنگِ تهداب آموزش و پرورش اطفال را میسازد؛ خیلی مروج نیست و اگر هم باشد تنها به چند شهر درجه اول کشور خلاصه میشود و ولایت های عقب نگهداشته شده ازین موهبت معارف کشور محروم اند. ازین نقطه که بگذریم در چهارچوب آموزشی وزارت معارف افغانستان مکاتب به مراحل سه گانه ذیل تقسیم میشوند:

  1. مکتب ابتداییه (از صنف اول الی ششم) در ایران دبستان گویند. همین دوره ابتداییه را گهی اوقات به نام دوره اساسی نیز یاد میکنند.
  2. مکتب متوسطه (از صنف هفتم الی نهم) در ایران دوره راهنمایی گویند.
  3. لیسه (از صنف دهم الی دوازدهم) در ایران دبیرستان گویند. لیسه همان مکتب یا مدرسه است. ولی گهگاهی بنابر فرهنگ غلط معارف در کشور ما، به آن گویند: مکتب لیسه (؟) که این خود خلط معنا میکند. یعنی مکتب مکتب؟؟؟

مکتب، لیسه، ابتداییه، متوسطه و معارف همه واژه های وارداتی اند که از زبان های عربی و فرنگی وارد زبان ما شدند. درین میان "دبیرستان" نیز نیمه عربی و نیمه دری است یعنی "دبیر" عربی و تنها پسوند "ستان" دری میباشد و همچنین به برداشت من واژه ترکیبی "دبستان" نیز خالی ازین مشخصه نیست چه "دب" از ادب گرفته شده و عربی میباشد و تنها پسوند "ستان" اینجا میشود دری.
اصل عمده، در چوکات معارف کشور علاوه بر لیسه به مکاتب که بیشترین سطح شاگرد را دارا باشد، به نام "لیسه عالی" یاد میگردد (مکتب عالی). که این درجه بندی خیلی پسندیده به نظر نمیرسد؛ بخاطریکه دوران آموزش در مکاتب از ابتداییه الی لیسه (دبیرستان) را به نام "تدریسات ثانوی" یاد میکنند که مدارج عالی تحصیل بر میگردد به دوران دانشگاه و نیمه عالی بر میگردد به دارالمعلین ها (ریاست های تربیه معلم) و دارالعلوم ها (مدارس دینی). اینجا نیازی نیست که تنها واژه لیسه ذکر گردد. لیسه که همین مکتب یا مدرسه است. ازینکه در کشور ما به صورت عموم "مکتب عالی یا لیسه عالی درج میگردد" بنده خیلی موافق نیستم. در بین عموم مردم متاسفانه طوری وانمود شده است که "لیسه" یعنی آموزش از صنوف دهم – دوازهم. اگر تنها بنویسیم "مکتب یا مدرسه" مشخص نیست که منظور ما کدام نوع مکتب است (منظور ابتداییه است، متوسطه است یا عالی/عالیه). در انگلیسی این موارد بیشتر وضاحت دارد و آن، اینکه:

  1. مکتب ابتداییه (Primary School/Elementary School).
  2. مکتب متوسطه (Secondary School/Junior High School).
  3. لیسه [مکتب عالی] (High School/Senior High School).

دیدگاه دیگری که در کشور یتیم پرور و بیوه محور ما مروج است؛ "مدرسه" است. ما، در افغانستان واژه مدرسه را تنها برای علوم شرعی (دینی و اسلامی) به کار میبریم که این خود دو گانگی را نشان میدهد. به گونه مثال: مدرسه غیاثیه در هرات، مدرسه ابو حنفیه در کابل و … اینجا، نامگذاری دیگری نیز دربین عموم مردم شک و تردیدهای را به وجود میآورد که آن "دارالعلوم" است. دارالعلوم یعنی جای فراگیری علوم دینی به سویه صنف 14 و همزمان به آن مدرسه نیز میگویند. واژه های ترکیبی چون: دارالعلوم، دارالمعلمین و دارالحفاظ در چوکات معارف کشور هم مانند دارالمجانین، دارالتادیب، دارالانشا و دارالایتام ریشه در بیشه یی عربی دارند. چه دار به معنی خانه، گاه و محل میباشد و علوم که جمع علم است و حفاظ به معنی حفظ نمودن و محفوظ داشتند.

  1. دارالایتام = پرورشگاه و یتیم خانه.
  2. دارالتادیب = مرکز اصلاح.
  3. دارالانشا = دبیرخانه.
  4. دارالمعلمین = تربیه معلم، دانشسرا.
  5. دارالعلوم = مدرسه دینی. در بعضی جاه ها به نام حوزه علمیه و دایره نیز میگویند.
  6. دارالحفاظ = مدرسه آموزش قرآن
  7. دارالمجانین = تیمارستان، دیوانه خانه.

پایان نوشت: در دوره های دانشگاه برای تحصیلات عالی در بخش علوم دینی ، دانشکده یی است به نام "دانشکده شرعیات" که در ایران بیشتر به آن "الهیات" گویند. بعضی از فرهنگی های حوزه زبان دری معتقد اند که به جان این واژه بهتر است گفت "دانشکده یزدان پرستی" که میشود همان "الهی شناسی".
 
بامهر و محبت
غلام رسول مبین
غور، شهر چغچران
11 میزان 1396 هـ.ش.