آرشیف

2020-5-12

رفعت حسینی

لفاظی در افغانستان

لفاظی یا زبانبازی درخاکستان افغانستان جایگاه شامخی دارد. در شعرودرسیاست.
درتمام سده هاازتاریخ،دولتمردان زیادوسخنوران بی شماری درلسان پارسی، زبان بازان ولفاظان چیره دستی بوده اند. باتزویرهمراه باشارلتانی وتظاهر،دروغ های افسونگرانهءچرب ونرم گفته اند وبرای دست یابی بیشتربقدرت ویابپول وبخشش، دروغپردازی های رنگ برنگ وچاپلوسانه نموده اند.
درین نگاشته فشرده،سخن برسخنوری زبانباز ولفاظ بنام منچهری دامغانی شاعرمداح است وستایشی که یک <چپگرای مائویست > خاکستان افغانستان از منوچهری نموده است.
 چپگرای مائویست دربرگه فیسبوک خویش چنین دُرمی افشاند:
« … منوچهری از شاعران بزرگ دوران غزنویان که در جوانی چشم از جهان فروبست، در شعر همان مقامی را دارد که رفییل در نقاشی. او ستایشگر زنده گی و زیبایی های آنست. این قصیده نگاه شاد و معنی دار اورا به زنده گی می رساند. در خزان جهانی از حرکت و نشاط .
خیزید و خز آرید، که هنگام خزان است
باد خنک از جانب خوارزم وزانست
تاپایان….».
این چپگرا حتا متوجه نشده است ودرفکرش خطورنیزنکرده است که منوچهری دامغانی ازجملهء شاعران مرتجع،خرافی ومداح ستمگران وزورمندان وزرداران بوده است. در دفترپندارهای منوچهری خاین ومرتجع ، واژه های بیدادونابرابری وانسان فقیرومحتاج وستمکش وجونداشته است.
این مائویست دهه های چهل وپنجاه خاک آبادِ افغانستان وقوف نداشته که:
منوچهری آن مسمط { غرا وسرشارازواژه های مطنطن را دریک وزن عروضی رقصان} برای جلالتمآب آقای فصل سوم سال یعنی خزان نسروده است.
این مسمط منوچهری که سند شرم وننگ میباشددرجیب ادبیات وشعر لسان پارسی ، درستایش چاپلوسانهء یکی ازرذیل ترین مستبدین جغرافیای افغانستان، مسعودغزنوی پسرسلطان محمود«بت شکن! وعاشق دلخسته ایاز!»انشادگردیده است .
 درمسمط مدحیه برای مسعودخان غزنه، منوچهری چون یک شعبده باز ماهر،پاییز را با رنگ وروغنش ،برای اثرگذاری بیشتر، گزیده تا مبلغ [ بخشش] مسعود و< مشاورارشد> اوراچربتروچاقتربسازد.
هنگامیکه این چپگرا دربرابرشعرمدحی منوچهری چنین سجده می نماید، چگونه بفقروبی چیزی مردم افغانستان دردهه های ۴۰و۵۰پی برده بود؟…
….