آرشیف

2014-12-28

سید محمد نادر خرم

قصۀ غــــــــم

 

ز رسانه های تو ای میهن به خون خفته
به جز صدای کشتن و مُردن دگر شنودی نیست
به ورق های هر گلی نوشته اند به خون
که به رخسار غم اندود ما نمودی نیست
غم است و قصۀ غم بس دراز شد هر روز
که در دیار شهیدان دگر سرودی نیست
خوراک مردم این خاکدان خون دل است
دگر متاع و دگر هیچ هست و بودی نیست
زمین بستر گرم است و آسمان لحاف اکنون
دگر برای پوشش ما هیچ تار و پودی نیست

سید محمد نادر خرم 
اسلو – ناروی