آرشیف

2020-2-6

رفعت حسینی

فلج

شهرراصدا کن، بارآخر!

ازمن بشنو!

حکایت کن ازگُم گشتگی درسکوت.

(((

کوهی یادگاربرجاست ازدروازه های بسته

سوگِ را شناسایْیْ نیست ،بگوی

ویگانه مَسْکْن : بی پناهیست.

(((

آزرده اندپنداشت هاوپاهای شکسته.

(((

به رنگ رنگ چهره غم زندگی کرد

وفریادزدن نیزفلج است بگوی.

(((

آخرین بار

شهررا صدا بزن .

برلین

۲۰۲۰
()
()