2014-12-28
محمد نعیم جوهر
بیزار شده دل ز بُتِ عشوه گرِ من
خون میچکد ازآبله های جگرِ من
گرسایۀ رویش نگرم بردرودیوار
روشن نشود تابه ابد چشمِ ترِ من
هرگزنه شودقُفلِ دلم بازبه رویش
صد باراگر گریه کند پُشـتِ درِمن
زندانِ جهان گشته بمن سینۀ تنگم
ازپنجره بیرون نه رود بال وپرِمن
از مُرغِ چمن نالۀ مستانه شنیدم
ازتو نه شنید نامِ پدر،گوشِ کرِ من
روزیکه بسرخورده وُپـشتِ درم آئ
پیدا نه کنی جانِ پـدر،مُشتِ پرِ مــن
شایدکه شودشُعله بیرون ازسرِقبرم
گرجانِ پدر روزی، بیگری خبرِ من
برگوشِ فلک،قاصدِمن کاش رساند
فریادِ د لِ (جوهرِ) بی پا و سرِ من
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
فـــــــراقِ فــــرزنــــــد