آرشیف

2018-11-6

محمد سرور انوری غوری

فساد:

فساد یک پدیده شوم وضد بشری است که درطول تاریخ به اشکال وشیوه های مختلف دامنگیر جوامع بشری گردیده وهمچنان یکی ازمهم ترین عوامل بدبختی وعقب مانی اجتماعی بوده ، صدمات وزیانهای جبران ناپذیری را متوجه جوامع بشری نموده است .
   فساد درلغت به معنای تباه شدن ، ازبین رفتن ، خرابی ، نابودی ، فتنه ،آشوب ، کینه ودشمنی بوده ودر اصطلاح عبارت از هرگونه فعل یاترک فعلی است که توسط هر شخص حقیقی یا حقوقی به صورت فردی ، جمعی یا سازمانی که عمدآ وبه هدف کسب هرگونه منفعت یا امتیاز مستقیم یا غیر مستقیم برای خود یا دیگری ، با نقض قوانین ومقررات کشور انجام پذیرد ، یاضرر و زیانی را به اموال ، منافع ، سلامت وامنیت فردی وجمعی وارد نماید . مانند  رشوه ، اختلاس ، سواستفاده از مقام وموقعیت اداری ، سیاسی ، دریافت ویا پرداخت غیر قانونی از منابع عمومی ، جعل ، تزویر ودهها موارد دیگر ازجمله مفاهمی مربوط به فساد میباشد .
  فساد در یک جامعه به شکلی از اشکال متبارز میگردد . بطور نمونه میتوان از چند نوع فساد از قبیل : فساد اقتصادی ، سیاسی ،اعتقادی ، اخلاقی ، اجتماعی واداری نام برد . گرچه هریک از انواع فساد ها به اشکال وشیوه های مختلف در جامعه شکل گرفته که هرکدام در راستای خود نظم ، امنیت ، ثبات ، پیشرفت وانکشاف جامعه را متضرر ساخته وسرنوشت انسانها را به خطر مواجه نموده است . ولی مهم ترین نوع فساد که از موضع حاکمیت متوجه بیت المال وافراد جامعه میگردد و کشور را دچار بحران های خطرناک می نماید، عبارت از فساد اداری میباشد .
  فساد اداری عبارت از مجموعه رفتار های است که فرد از وظایف رسمی بخاطربدست آوردن منافع شخصی یا کسب موقعیت خاص دچار تخطی وانحراف میگردد تا تلاشی برای کسب ثروت وقدرت از طریق غیر قانونی ، سو استفاده شخصی به بهای از دست رفتن منافع عمومی یا استفاده از قدرت دولتی برای منافع شخصی میباشد .
   فساد اداری یک پدیده نابود کننده است . سیاست ها وبرنامه های دولت را در تضاد با منافع اکثریت جامعه قرار میدهد .که از یکطرف منافع وسرمایه ملی حیف ومیل گردیده واز طرف دیگر اعتماد ملت نسبت به دستگاه دولت کاهش یافته ، بی تفاوتی ، تنبلی وبی کفایتی را در سطوح مختلف دولت افزایش میدهد .
   فساد اداری یک مرض مزمن وپیشرفته ادارات افغانستان است .گرچه در ظاهر دراین مورد تدابیر تقنینی اتخاذ گردیده است ولی درعمل چندان مشهود نمیباشد . در حقیقت فساد اداری به اندازه ناامنی وهراس افگنی برای حکومت داری خوب مشکل آفرین است . فساد اداری عامل اصلی همه چالش ها وبدبختی ها ی موجود در افغانستان میباشد .
   فساد اداری درهرکشور متفاوت بوده ولی این پدیده منفی معمولا دامنگیر کشورهای رو به انکشاف مانند افغانستان میباشد .چون فساد اداری یکی از پیامد های ادارات ضعیف بوده وچنین ادارات بستر مناسبی برای گسترش انواع فساد محسوب میگردد .
   عوامل مختلف باعث شیوع فساد در ادارات دولتی افغانستان گردیده که یکی از آن جمله عوامل عبارت از عدم موجودیت حکومت قوی ، باثبات ، قانونمند ومتعهد میباشد .
    از انجائیکه کشور ما سه دهه جنگ وویرانی را پشت سر گذاشته ودر طول این مدت نظام های ضعیف یکی پی دیگر بر اریکه قدرت تکیه زدند . چنین حکومت ها معمولا صبغه حزبی ،گروهی ،تنظیمی ، زبانی ،منطقوی ومذهبی داشته وهر یک از این نظام ها بخشی از افراد کشور را نمایندگی مینمودند وآنها توانایی آنرا نداشتند تا یک حکومت قوی مرکزی را که نمایندگی از همه اقشار وطبقات جامعه می نمود ، ایجاد نمایند . این کار باعث شد تا افراد بادانش ، باتجربه ،صادق ،وطندوست وخدمتگزار جامعه به شکلی از اشکال به حاشیه رانده شده ودر عوض افراد ضعیف ،واستفاده جو به نحوی از انحوا وارد نظام شده وبا احراز کرسی های مهم دولتی همه امکانات ملی ودولتی را به نفع شخصی شان استفاده نمایند . چنانچه این کار باعث شد تا فساد اداری بیش از پیش دامنگیر جامعه ومردم گردد .
تداوم جنگ وناامنی عامل دیگری گسترش فساد اداری درافغانستان میباشد . ناامنی وجنگ های طولانی سبب شد تابخش اعظم نیروهای امنیتی کشور مصروف جنگ های تحمیلی گردیده واز وظایف اصلی شان که عبارت از تامین امنیت ، مبارزه باجرایم وتنفیذ قانون در سراسر کشور است، دوربمانند، که در نتیجه رهبری ، نظارت ومدیریت دولت برفعالیت هایش در سراسر کشور ضعیف گردید وفساد منحیث یک پدیده منفی ، زشت ویک آفت اداری سبب شده تا دولت نتواند اقتدار وحاکمیتش را در نقاط مختلف کشور حفظ نماید که این وضعیت برای دشمنان فرصت بیشتر نا امن ساختن قلمرو کشور فراهم گردید و افراد مفسد ، فرصت طلب واستفاده جو در داخل نظام توانستند از این آب گل آلود به راحتی ماهی گرفته ، سرمایه ملی وهمه امکانات دولتی را حیف ومیل نمایند .
  عامل دیگری فساد اداری مداخله کشور های ذینفع درامور داخلی افغانستان میباشد . طوریکه به همگان معلوم است در طی چند دهه اخیر افغانستان در معرض تجاوز ومداخلات مستقیم یاغیر مستقیم کشور های همسایه ، منطقه و کشور های پیشرفته جهان قرار گرفت . هریک ازاین کشور ها خواستند به هر وسیله ممکنه توسط مزدوران شان اهداف شوم وپلید شانرا در این نقطه داغ جهان برآورده سازند .
  آنها با ایجاد گروه ها تحت عناوین مختلف در امور داخلی کشور ما مداخله نمودند .در طی جنگهای طولانی وفرسایشی کشور ما را ویران ، هزاران انسان بیگناه این سرزمین را بخاک وخون کشیدند وهمه هست وبود مارا به یغما بردند .در چنین شرایط نیز یکتعداد افراد مفسد از این وضعیت استفاده نموده ، متباقی دار وندار کشور را چپاول نمودند .
   در شرایط کنونی که کشور ما وارد مرحله جدیدی از حکومتداری شده ، حکومت وحدت ملی میخواهد تا در جهت مبارزه با فساد اداری در کشور گامهای موثر بردارد .ولی پایه های فساد در ادارات دولتی آنقدر مستحکم وگسترده است که نظام کنونی باوجود تعهداتی که در زمان کمپاین های انتخاباتی داشتند ، باآنهم در جهت از بین بردن فساد اداری به موفقیت های لازم نایل نگردید ند. برخلاف به اساس نظر سنجی های بین المللی ، افغانستان در بخش فساد اداری جایگاه نامناسبی را در سطح جهان احراز نموده است که مایع تأسف وتأثر مردم افغانستان میباشد .
   این خود بیانگر آن است که دولت در جهت نابودی فساد در ادارات افغانستان کمتر توجه نموده است . چون تاهنوز حامیان فساد در سطوح مختلف دولت وجود دارند وآنها هیچ گاهی نمی خواهند با تامین امنیت وثبات در افغانستان منافع شان را که سو استفاده از دارایی ملی است از دست بدهند . آنها از همه امکانات استفاده نموده ، وضعیت را بیش از پیش متشنج ساخته تا بتوانند به اهداف شوم وپلید شان تداوم بخشند .
   بمنظور مقابله با فساد اداری وپاکسازی این پدیده زشت از وجود ادارات دولتی لازم است تا دولت در این زمینه تدابیر جدی وهمه جانبه را روی دست گرفته تا باشد این لکه ننگین به زود ترین فرصت از دامان نهاد های دولتی پاکسازی گردد .
  بناءً مبارزه با فساد اداری نیازمند به اقدامات ذیل دارد :
ـــ تشخیص وبرکناری فوری اشخاص مفسد ، استفاده جو وفرصت طلب از ادارات دولتی وتعیین افراد بادانش ، باتجربه ، صادق ، متعهد ، بااحساس وخدمتگزار جامعه ، بدون در نظرداشت مناسبات حزبی ، گروهی ، تنظیمی ، مذهبی ، زبانی ، منطقوی وروابط خصوصی بادر نظر داشت اصل شایسته سالاری .
ـــ  تطبیق بلاقید وشرط قانون مبارزه با فساد اداری ، بادر نظر داشت اراده قوی سیاسی دولت در مورد افشا ومحاکمه مقامات بلند دولتی افراد آلوده ومتهم به فساد اداری به هر سطح که باشند.
ـــ  باز نگری ساختارهای تشکیلاتی دولت ، تنقیض ادارات مشابه ، موازی وغیر ضروری در جهت جلوگیری از نورم تشکیلاتی .
ــــــ  ایجاد تشکیل متناسب وموثر مبارزه با فساد اداری وگماشتن افراد وطندوست ، باتقوا ، متعهد ، مجرب ، مبتکر وفساد ستیز در ترکیب آن .
ـــ  تحقق اصل مکافات ومجازات در سطوح مختلف ادارات دولتی وارتقای سطح بازپرس وحسابدهی .
ـــ  توجه بیشتر به معیشت کارمندان دولتی به شمول کارکنان قرار دادی ومتقاعدین باپرداخت معاش مناسب وتامین رفأ اجتماعی از جمله بیمه صحی ، مسکن وغیره .
ـــ  تصفیه دستگاه دولت از وجود مافیای سیاسی ، اقتصادی – اجتماعی ومالی وشبکه های فساد  پیشه وانحصار گران قدرت .
   البته باتحقق مطالب فوق در جهت از بین بردن فساد اداری میتوان به ایجاد یک حکومت قوی مرکزی ، فراگیر ، مردم سالار وقانونمند امیدوار بود .
– طوریکه تجارب نشان داده است مبارزه با فساد اداری با باصدور قوانین و فرامین وشعار دادن تحقق نمی یابد ، بلکه این کار نیاز به اراده و عزم قوی ملی ، خواست همگانی وعزم قوی دولت دارد تا با اتخاذ تدابیر جدی تقنینی واجرایی در زمینه مبارزه با فساد گامهای اساسی برداشته شود ، واین مبارزه ملی باید هماهنگ وپلانیزه  شده انجام یابد . درغیر آن راهی که در پیش است هیچ گاهی به مقصد نخواهد رسید

وسلام