آرشیف

2014-12-5

استاد غلام حیدر یگانه

غور، همان قلب شماست

غور در نیم کرة جنوبی پرنده ها
در موسمِ نخستینِ فطرت واقعست
در ربعِ مادرانة ارض
 
دخترانش با زلفکانِ پونه باف
پسرانش با دستان عریانِ مجنون بید، مشهورند
پیرانش با حکمت بکرِ برفهای نو
 و کودکانش با عطش جیک جیک گنجشکان نو  بهار
 
غور، قاره ایست در اصلِ طول البلد
و محضِ عرض البلد
در قشلاق جغرافیا
و ییلاق تاریخ
که سالش یک فصل مدیدِ مناعت است
 
در غور، فقط، لفظ آدمی حلال است
واحد پول: آب، آینه
معدنیات: صبر،  صراحت
صادرات: نان، نمک، دعا
سرود: «من آن بحرم که در ظرف آمدستم» *
 
غور، صندوقچة اسرار خداست
فرود آیید، این چه محاباست
ای دولتمدارانِ پروا
غور، همان قلب شماست

 
صوفیه ـ 1388
 
ــــــــــ
* مصراعی است از بابا طاهر عریان.