آرشیف
عـدالـت سلطان غیاث الـدین غــــوری
قاضی مستمند غوری
خسرو نیکو دل فرُّخ حضـور
زان شهنشاه بزرگ ارجمند
آفــتــاب کـــوهســاران بـلند
قصه پردازان حکایت می کنند
از زبـــان وی روایــت می کنند
کو چنین می گفت: در هنگام بار
[1])چون بیاید نزد من مظلوم زار
عرض خود را با تظلم
[2]) سر کند(3)دیده اش را ز اشک غصه تر کند
عرض خود را با نیاز آرد به من
با همه سوز و گداز آرد من
چون مرا معلوم گردد صدق او
از پی تبیین
در دلم پیدا شود درد عظیم
پای تا سر سوزدم سوز الیم
رنج آن بر جان و تن شور افگند
شادیم را یک قلم دور افگند
کوه غم بر شانه ام گردد سوار
روز اندر چشمم آید شام تار
آتش رشکم(
[4]) فروزان میشودجسم و جانم آتش افشان میشود
تا نگیرم داد آن مظلوم را
تا نبخشم حقِّ آن محروم را
خواب میگردد بچشم من حرام
تاج و تختم بی شکوه و بی نظام
زنده بادا غیرت مردان دین
پادشاهان بزرگ راستین
خلق اعضایند و سلطان همچو سر
هست هر عضوی بجایش خوب تر
گر بپا خاری خلد در یکزمان
بر سر آید درد و سوزش ناگهان
گر تو بی دردی تو سلطان نیستی
فاش گویم بلکه انسان نیستی
داد مظلوم از ستمگر بازگیر
تا که باشی لایق تاج و سریر
غم شریک (مستمند) خویش باش
در شکوه سلطنت درویش باش
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور