آرشیف

2016-1-24

گل رحمان فراز

عشق پـــــــــــــــــاک دختر قشلاق!

قشلاق نه تنها اینکه از لحاظ هوای دل انگیز و بهاری دوست داشتنی اش محبوب دل ها است و انسان را از شهر به طرف اش مجذوب می سازد بلکه ویژگی ها و داشته های مخصوص دیگری را نیز دارا می باشد که انسان را آشفته تر نسبت به خود اش می سازد.
در قشلاق از اینکه مردم اش جای را ندیده اند، نشست و برخاست ها در اینجا به پیمانه چند دهکده محدود خلاصه می شود و اینکه رسوم و آیین های مختلف در یک محیط وجود نداشته باشد، با اطمینان می توان گفت که صمیمیت، هم خواهی، ترحم، رفت و آمد ها بین افراد اش مستحکم تر از شهر است که هر کس در مقابل یکدیگر شان خود را مسئول و دلسوز احساس می کنند.
مردم دهکده در خصوصیت صداقت اش نسبت به شهر بارز تر اند و اکثراً کسانیکه در شهر زندگی می کنند تمام زندگی خود را آراسته به نرخ بازار و روش چانه زنی برای خرید اجناس کرده اند که با گذشت زمان حرکت ها و اخلاق ها تغییر پذیر است و انعطاف در آن وجود دارد.
مراحل عاشقی و عشق ورزی نیز از حین مزایا برخوردار است و در این مرحله هم، قشلاق به تناسب شهر ارجحیت دارد، دختران قشلاق ندرتا عاشق می شوند و اغلبا می کوشند تا عشق شان را فدایی رسوم و عنعنات نا پسند نمایند و از طریق همان بهانه، زندگی رنگین عاشقی خویش را بر دل شان دفع نمایند.
دختران قشلاق عاشق نمی شوند و اگر عاشق شوند صداقت و وفا را بر خیانت، دو رویی و جفا ترجیح می دهند. آنها از دل و جان عشق می ورزند و شخص منتخب شان را شایسته ترین گزینه برای لذت بردن از زندگی می دانند.
معمولاً دختران قشلاق به آرزوهای شان کمتر رسیدگی می شود و اکثراً والدین بر خلاف میل ایشان اقدام می کند، البته تقصیر کلی را نمی توان بر دوش والدین برای عدم عقد دختران شان مطابق به ذوق شان انداخت چون در اینجا حیا و شرم دختر قشلاق او را از صاف و پوست کنده گفتن وا می دارد.
دختران قشلاق دور از فریب و نیرنگ زندگی شان را به پیش می برند و حتی آنقدر تابع احساس پاک اند که اگر خائن ترین آدم ها را برازنده با اخلاق جلوه یی ببینند و از وی احساس صداقت و وفا بر خیزد، بدون مهلت دهی به وی از صمیم قلب عشق می ورزند و او را همه زندگی خود می خوانند. 
دختران در شهر ها سریالی گونه زندگی می کنند و دل بستن شان همانند عشق های خیالی سریال های هندی و ترکی است که تداوم در آن وجود ندارد و نمی توان به ادامه آنها همانند آفتاب فصل زمستان باور کرد.
عشق پاک دختران قشلاق با آنکه از پوشش و لباس خوبی برخوردار نیستند به آنها را برتری می دهد و جوانان که تابع احساس پاک و خلوص نیت اند زیادتر به کسانی عشق می ورزند که آراستگی شان در باطن است نه در ظاهر.
از صداقت و دلبستگی اخلاص مندانه دختران قشلاق دیگر چه باید گفت و چه نوعه اوصافی را صف باید کرد؟! چون سراسر شایسته تعریف اند که هرچه بیشتر به جستجوی اوصاف شان بپردازیم، همانقدر ما را شیفته خویش می گردانند. 
فقط می توان توصیه وار اشاره ی برای وصل زندگی دل های عاشق پسر بچه ها با دختران صادق و با وفای قشلاق داشت و با این توصیه، تضمین خوشبخت بودن و آینده درخشان داشتن را داشت.

با احترام
گل رحمان فراز