آرشیف

2015-2-27

رسول پویان

طالبان و روزهـــای دشــوار هرات

بخش نخست
 
توضيح
مردم ما وحشت و خشونت طالبان را با گوشت و پوست خود لمس، احساس و درک کرده اند. از خون پاک قربانيان بی دفاع در وجب وجب خاک ميهن لاله های خونينی دميده که پيام اين ظلم و ستمگری را به نسل های آينده می رسانند. در بارة طالبان زياد نبشته شده است؛ اما در اين نگاره فقط گوشه هايی از طرز حکومت استبدادی طالبان در عمل و به طور عينی در ولايت هرات به رشتة نگارش درآمده است؛ بی شک که می تواند ماهيت واقعی اين گروه را در عمل هويدا سازد.
 
مقدمه
از طالبان پديدة مبهم و پيچيده‏يی ساخته اند تا در راستای اهداف منطقه‏ای، بين‏المللی و داخلی خود بهتر از آنها استفاده کنند. تجارب تلخ نشان داده است که بار جنگ و ناامنی و بی‏ثبات‏سازی کشور توسط طالبان بيشتر از همه کمر مردم فقير و مظلوم افغانستان را شکسته است. برای شناخت طالبان نياز به درک و تحليل استراتيژيک منطقوی و بين‏المللی می‏باشد؛ زيرا ضـرورت وجـودی طالبان با اهداف استراتيژيک منطقوی پاکستان، عربستان سـعودی، بريتانيا، ايالات متحدة امـريکا و هـم پيمانـان آنها گـره خورده است.  
در اين نبشتة مختصر به ابعاد بين‏المللی و منطقوی طالبان پرداخته نشده است؛ بلکه بيشتر به عملکر واقعی و اجرايی طالبان در هرات اختصاص دارد. معلومات و مطالب اين نوشته در زمان حکومت طالبان بر مبنای مشاهدات عينی نويسنده، مشاهدات عينی کسانی که در آن دوره زندگی می‏کردند، مصاحبه با هراتيان و اخبار راديو و روزنامة همان وقت استوار می‏باشد.
مطالب اين اثر به مثابة مشتی نمونة خروار می‏تواند چهرة واقعی طالبان و ماهيت حکومت استبدادی آنان را آشکار سازد. همچنان از لابلای معلومات متذکره می‏توان به مظلوميت و محروميت مردم هرات در آن دوره پي برد. اميدوارم اثر حاضر بتواند ماهيت اصلی اين گروه را برای خوانندگان روشن سازد و به مردم کشور آگاهی فشرده‏ای ارايه کند . در اخير از خوانندگان محترم آرزومندم که از انتقادات و پيشنهادات سازندة خود دريغ نورزند.
 

ورود طالبان به شهر هرات

پس از شکست آخرين مقاومت قواي مشترک هرات و کابل در برابر هجوم برق آساي نيروهاي طالبان در منطقة شاهبيد ادرسکن زمينة ورود طالبان به شهر هرات فراهم شد. سران حکومت محلي هرات و هيئت بلند رتبة دولت برهان‏الدين رباني بعد از متواري شدن قواي موصوف روحية خود را از دست دادند. از شهر و مردم و امکانات وافر نظامي و اقتصادي دفاع نکردند؛ هزاران نيروي مسلح را بي‏سرنوشت رها کرده و به فکر نجات جان خود شدند. آنان در شب سه شنبه 14 سنبله 1374 خورشيدي به کشور ايران فرار کردند. طالبان بدون هيچ‏گونه مقاومتي وارد شهر شدند. فقط در پايان شب فير گلوله‏هايي براي لحظاتي کوتاه سکوت را شکست.
سيماي عمومي شهرهري در روز سه شنبه نخستين روز ورود طالبان از قول شاهد عيني: ساعت هشت و نيم صبح بود که از منزلم واقع درپاي مسجد جامع بزرگ هرات بيرون شدم و جهت ديدن اوضاع در سرک‏هاي شهر به گردش آغازيدم.
در مقابل قومانداني امنيه براي نخستين بار چشمم به چهرة يک جنگجوي طالب که با منديل سياه، پيراهن بلند و تنبان گشاد ملبس بود، افتاد. تويوتاهاي مزين با مرمي‏هاي راکت خبر از حرکت نظامي جديد و جنگ سرعتمند ديگري می‏داد. دورة دسته‏هاي مسلح پياده گرد و سنگرنشين مجاهدين و تانک‏هاي سنگين و زيل‏هاي کند روسي به سر رسيده بود. طالب راکت به دوش و شلاق به دست تويوتا سوار در حقيقت سنبل نبردي تازه و مرحلة جديدي بود.
در مراکز حساس و مهم شهر تعدادي از اين قوا مستقر شده بودند. در کنار درب غند نظم جهادي که تا ديروز مرکز فرماندهي نيروهاي امنيتي و نظامي فعال شهر محسوب می‏شد و هزاران نيروي مسلح در اختيار داشت، فقط يک نفر طالب نوجوان نشسته بود و از مجاهدين مسلح سابق اثري ديده نمی‏شد. در جنوب دفتر ولايت هرات به تعداد 20 نعش بي‏جان نيروهاي بي‏سرنوشت کابلي به روي زمين افتاده بودند که شب هنگام حين ورود طلبه‏ها از نابلدي به قتل رسيده بودند.
مردم شهر هرات با حيرت و تعجب به بازارها ريخته و قواي پراکنده و گرد زدة طالبان را تماشا می‏کردند. از وقوع بسيار سريع حوادث جاري گيج و منگ به نظر می‏آمدند. اگرچه به غم شکست قوماندان‏هاي سابق نبوده و از حکومت مجاهدين دل خوشي نداشتند؛ ليکن از قواي طالبان احساس بيگانگي می‏کردند. شوخي کنان باهم می‏گفتند که چه گونه اردو و پشتو ياد گيريم. قندهاري‏هاي ساکن شهر هري خوش و خندان در جاده‏ها موتر دواني می‏کردند و با طالبان همکاري مستقيم داشتند.
بيشتر دوکان‏هاي بازار شهر بسته بود. بعد از چاشت دوکاني را باز نديدم. ديگرگاهان بازارها خلوت شده بود. مردم بسيار خسته و افسرده معلوم می‏شدند. مثل اين‏که اندکي به خود آمده و به حال و آينده مي‏انديشيدند. از چهره‏هاي خاکزده و رنجور شان هويدا بود که به آينده هيچ اعتمادي ندارند. به نظر می‏آمد که از زير ناودان بر خاسته و در زير شرشره نشسته اند. از صحبت با اقوام و خويشان چنين بر می‏آمد که زنان و دختران تحصيل کرده از همه بيشتر نگران بودند. در اين روز هيچ نوع درگيري و ناامني رخ نداد. مردم هرات در يک نوع سکوت، ابهام و سردرگمي روز را به شب رسانيدند.
در شهر آوازه بود که دو لب شاهراه هرات‏ادرسکن و ادرسکن‏گرشک پر از اجساد کشته‏گان هراتي و کابلي است؛ آنان در جنگ با طالبان کشته شدند؛ کسي از ترس طالبان جرئت جمع‏آوري و دفن اين اجساد را ندارد. اين سنگدلي و بي‏رحمي طالبان در پايان روز بر ترس و نگراني مردم بسي افزوده بود.
 

آغاز حکومت طالبان در هرات

پس از ورود طالبان به شهر هرات نظم حکومت سابق به کلی بهم ريخته بود و در حدود 11 الي 12 هزار قواي مسلح قول اردو، قواي چهار زرهدار، لواي سرحدي، غند نظم جهادي، فرقة هفده، قومانداني امنيه و ماموريت‏هاي نواحي شهري به سبب فرار سران نظامي و حکومتي هرات متلاشي شده بودند.
در گام نخست شوراي علماي هرات (که در زمان اسمعيل خان از وفادارترين و نزديک‏ترين کانون ديني به حکومت محلي اين ولايت محسوب می‏شد و رئيس آن از مدافعان مجاهدين بود)، پيشتر از همه به استقبال طلبه‏ها شتافت و مولوي خداداد به نمايندگي از شورا، وفاداري خود را به طالبان اعلان نمود.
پالسي حکومت طالبان با صدور اطلاعيه‏هاي راديويي به سمع مردم هرات رسانيده می‏شد. به تاريخ 15 برج سنبله 1374 اطلاعيه 6 ماده اي توسط شوراي مشترک علماي هرات و طالبان از طريق راديو هرات پخش شد که متن آن به شرح زير است:
 

1  –  هيچ کس حق ندارد به طور انفرادي و هيئت به بهانة تهلاشي(بازرسي) داخل منزل مردم شود.
2   –  هيچ کس حق ندارد بدون اجازة ولايت موتر شخصي کسي را بگيرد و اگر گرفته باشد بايد دوباره به مالکش بر گرداند.
3  –  مامورين و کارکنان دولتي مکلفيت دارند از اموال و دارائي ادارة مربوطة خود توسط نوکريوال محافظت کنند.
4  –  امنيت شهر از طرف برادران طلبة کرام گرفته می‏شود و قابل تشويش و نگراني نيست.
5  –  جزئي ترين مداخله به اموال شخصي و دولتي پيگرد شرعي دارد.
6  –  قيود شبگردي از ساعت 9 بجة شب تا ساعت 4 صبح بر قرار است.

اطلاعية شوراي عالي طلبه‏ها: تمام معلمين و متعلمين ذکور مکاتب از روز پنجشنبه 16 برج سنبلة 1374 برسر درس و تعليم خود حاضر شوند.
چنان‏که از متن اعلاميه پيداست، طالبان به طور رسمي زنان و دختران را از حق تعليم و تعلم در مکاتب محروم کردند. اين اطلاعيه قلوب زنان و دختران هراتي را که به علم، معارف و تحصيل عشق مي‏ورزيدند نه تنها شکست؛ بلکه تمام اميدهاي آنان را به يأس مبدل کرد.
 
ابلاغية شوراي نظامي طلبه‏ها: تمام کارکنان نظامي و ملکي روز پنجشنبه 16 برج سنبله بر سر وظايف خود حاضر شوند، در غير آن مطابق قانون با آنها برخورد می‏شود.

 

اطلاعية طلبه‏هاي کرام و رياست محاکم

1  –  تمام مأمورين قضائي شهر و ولسوالي‏ها برسر وظايف خود حاضر شوند.
2  –  ​عارضين محترم از تقديم عرايض حقوقي خود الي 15 روز خودداري کنند.

 
ادامه دارد