آرشیف

2014-12-22

علم عبدالقدیر

صلح ویا شهد آگنده با زهر

 

شهد آگنده با زهر

 
 
 
با دشمن من چـو دوست بسیار نشست        با دوست نبایدم دیگـر بار نشست
پر هیــز ازان شهـد که با زهر آمیخت      بگـریز ازان پشه که با مار نشست
 

نخست به ارواح پاک تمام شهدای مؤمن وازادۀ مکتب جهاد ومقاومت افغانستان اتحاف دعا نموده، ثانیا به دانه های درشت جریان مقاومت که نشانه های بعدی این پروسه اند هوشدار میدهم که صلح آگنده با جنگ، چون شهد آمیخته با زهر است !.
این شهد زهر آگین است:کلیمه صلح کام بسیاری را شرین میکند اما صلح وارداتی  از عمق اشتراتیژی پاکستان به افغانستان کام ملت افغانستان را تلخ کرده است:اگر کمیسیون عالی صلح دشمنان قسم خوردۀ  افغانستان را برگۀ مصئونیت میداد شورای عالی صلح  به معبر مطمئن برای عبور این دشمنان انسانیت واسلامیت از مرز استخبارات پاکستان تا قلب ادارات امنیتی واداری حکومت افغانستان مبدل گردید.امروزبرادران نا راضی که به نیابت از استخبارات پاکستان واطاعت از القاعده  در پی نابودی تمام هستی افغانستان اند داعیه صلح را با شمشیر آخته وگلوله آشین بم وباروت پاسخ گفته گاهی بخاطر نزدیک شدن به هدف عدۀ را طور دستوری  زیر عنوان پیوستن به پروسه صلح وارد شاهرگ های ارگانهای امنیتی میسازند تا با انجام عملیات انتحاری نیرو های مؤثر مقاومت  علیه اسخبارات پاکستان را از سر راه بردارند.
یقینا بر داشتن دانه های درشت مقاومت از صحنه  سیاسی وحتی جهان هستی از نخستین بر نامه های حکومت تحت الحمایه بوده وهست.چنانچه کمیسیون نام نهاد حقوق بشر این حکومت در نخستین روز های شکل گیری اش به بهانه  تطبیق بر نامه عدالت انتقالی میخواست تمام چهره ها وشخصیت هائیکه علیه تجاوزاستخبارات پاکستان وشرارت کور طالبان رزمیده بودند بنام تفنگ سالار وجنگ سالار وعناوین دیگرتوهین  واز صحنه سیاسی خارج سازند، اما از آنجائیکه شخصیت های مورد نظر از حمایت گستردۀ کتله های مردمی بر خوردار بودند وحمایت شان ازین نظام پوسیده خیلی حیاتی پنداشته میشد،دجیران بی خاصیت مسیر دام گذاری را تغییر داده با وسیع ساختن دامنه شورش ونا امنی  وطرح بر نامه صلح وسازش زمینه نفوذ مزدوران واجیران پاکستان را در تمام صفوف ونهاد های ملکی ونظامی میساعد ساختند
زنجیز مقاومت در حال گسستن است؟قربانیان صلح تماما حلقه زنجیر مقاومت علیه اشغال استخبارات پاکستان است که با گذشت هر روز ازین سلسله جدا میشوند  بهترین فرزندان دلیر وقهر مان این سر زمین که علیه تجاوز دشمن حریص وطماع افغانستان می رزمیدند از اثر مکر وتزویر این ابلیسان فرو مایه از آسمان شجاعت ودلیری فرو می افتند. انجینر محمد عمر در  کندز، عبد دالرحمن سید خیلی از پروان، ملک زرین خان در کنر، جنرال خانمحمد در قندهار،غلام یحیی علم زاده در غور وجنرال داود ومولانا شاه جهان نوری در تخار  از قربانیهای بزرگ این دسیسه اند. وحال هرکس میداند که نشانه های بعدی کیها  خواهند بود همان است که میگوئیم از صلحی به پرهیزید که بیشتر از جنگ هزینه وقربانی مگیرد:
 
صلح خوب است به شرطیکه بد تر از جنگ نباشد:اگر تبعات وپیامد های پروسه صلح بیشتر از جنگ زیانبار باشد درانصورت بدون شک جنگ  با داشتن خط قر مز بهتر از صلحیست که  آب وخون را به هم آمیخته قدرت تشخیص خوب وبد را از انسانها بگیردشما عناوین درشت رسانه های خبری را ببینید بعد قضاوت کنید که پروسه صلح چه دست اوردی داشته.صلحیکه  زمینه جا بجای  دشمنان استقلال وتمامیت ارضی وعزت افغانستان را درداخل ارگانهای ملکی ونظامی مساعد ساخته فضای ترس وبی إعتمادی را گسترش داده.امروز افسر به سر باز إعتماد ندارد ورئیس به پیادۀ دفتر ورئیس هم به دریور که مبادا برادران نا راضی نزذیک ترین افراد را دانه نداده باشند.آنچه مسلم است این است که صلح بیشتر از جنگ قر بانی گرفته.دستیکه از جانب مقابل گرفته نشود بدرد میاد وبز مین فرو می افتد مانند دست یکطرفه منادیان صلح امروز.آخر چرا ملا امامان وروحانیون یک روز علیه مخالفت طالبان نسبت به صلح دست به مظاهره وسخن به تبلیغ نزدند.این طالبان اند که صلح را در حرف وعمل رد میکنند وهر روز مردم را بخاک وخون میکشانند وزمینه طولانی ساختن اشغال را مساعد میسازند.بلی صلح خوب است با تشخیص وبصیرت، صلح خوب است با صداقت وایمانداری:
زنهار که همنشین مار زهر آگین است!:آنانیکه در مراکز تر بیت ترور ووحشت شستشوی مغزی شده پرورش یافته اند گاهی هم به صلح ثبات وآرامش نمی اندیشند.نمیشود کسی در مکتب استخبارات پاکستان ومکتب جهنمی تروریزم تربیت شده باشد  با تسلمی یک میل سلاح دوست شود.آنانیکه یک میل سلاح تسلیم داده اند یکی از قهر مانان کشور را شهید وده میل سلاح را با خود برده اند.مثلت استخبارات پاکستان، القاعده وبازی گران سیاسی داخلی وخارجی یکجا با هم طرح پاکسازی  نیرو های مقاومت را در دستور کاری خود دارند.شما می بنید ادغام نیرو های مخالف زیر بر نامه صلح در چوکات ادارات دولتی ساز ماندهی میشود وافکار وأعمال ایشان زیر نام طالبان از درون همین نظام توجیه میگردد.اگر مکتب را آتش می زنند تبرئه میشوند اگر قتل عام میکنند توجیه میگردد، اگر پل وپلچک را ویران میکنند چشم پوشی میشود.بیائید دشمن را برادر نگوئییم.اگر صلح میکنیم با دشمن صلح کنیم واگر جنگ میکنیم هم با دشمن باشد.صلح با برادر نا راضی آنقدر قربانی وتلفات نمیخواهد این ها دشمن اند وبد تر از آن لذا تلبیس حق وباطل تلفیق راست ودروغ به زیان دنیا وآخرت مان تمام میشود…انتظار شفت ومهر بانی از کسانیکه دل شان از سنگ سخت تر بوده با خون انسانها وضو میکنند کاری اشتباه است.
 

 

صلح  مرگ آفرین و سکوت وحشتناک

 
 

صلح شایسته ونیکوست  ،صلح از مروارید های گران قیمتی است که پیامبر بزرگوار اسلام آنرا خیر وسعادت  خواند وخداوند ج بندگانش را به پوشش لباس صلح وهمزیستی مأمورفرمود وبالأخیره صلح نیاز طبیعی وفطری بنی نوع بشر است وانسانها از بستر صلح بسوی معراج تمدن وتعالی بال گشوده اند ا.این جهل فقر وخشونت است که من حیث دشمنان آشتی نا پذیر کشور وجود انسانهارا به گروگان گرفته واقعیت های تلخ  وناگوارزندگی را به نظر انسان حق ونیکو جلوه میدهند. صلح مفهوم وپیامدش آرامش آسایش رفاه ، سعادت ترقی وتکامل است .اگر فرایند دعوت به صلح زمینه ها وظرفیت های مقابله علیه جهل وخشونت را بگیرد طبعا نتائج وثمره اش تلخ ومرگ بار خواهد بود.وسکوت در برابر تلبیس حق آیندۀ وحشتناکی را پیش روی ما میگذارد..
هدف از تحریر این متن مخالفت با صلح وآشتی نیست بلکه هوشداری است بخاطر غلط بودن ومعکوس بودن فورمول حل مسئله ویا غیر واقعی بودن عناصر ومؤلفه های صلح .اگر گسی بروز یک حادثه خطر ناک طبیعی را پیشبینی میکند بعد از وقوع حادثه مسئول خسارات وتلفات نیست.من با شناخت که از ماهیت طالبان دارم ایم مسئله  دوستانه عرض مینمایم هر گاه کسی قادر به پیشبینی اوضاع در کشور نباشد سر انجام در سونامی خون وآتش القاعده ومزدورانش غرق میشود .پیبینی این مسائل نه گناه است ونه هم مخالفت با صلح وآشتی.
سکوت وحشتناک: سکوت در بابر جنایات هولناکی چون مثله کردن انسانهای زنده .سکوت در برابر خشونت ،انتحار ،انفجار واهانت به انسانها خیلی وحشتناک است تمام این أعمال مخالف هدایات اسلام وکرامت انسان است اما امروز علماء دانشمندان روشنفکران ونهاد های فر هنگی ومدنی  افغانستان با چشمان خیره ووجدان یخ زده نظاره گر اوضاع بوده حق وباطل زشت نیکو وخوب بد را بهم آمیخته اند. سکوت علماء در برابر مثله شدن انسانها  وخموشی مسلمانان در برابر إهانت  به اسلام توسط مفتیان جاهل وپیروان بی خبر خیلی شگفت انگیز وهولناک است؟  سکوت در برابر سنگباران زنان ومردان در دشت ها وصحرا ها  بنام تطبیق حکم شریعت ولذت بردن از قتل انسانهای بیگناه وملا امامان در محراب مسجد توسط گروه خشونت شعار وتاریک دل حکایت از مسخ روح واندیشه ساکنان این سر زمین دارد.
جناح ها وقواعد صلح: صلح تنها شعار ونشخوار نیست صلح  نتیجه تلاشها ومساعی  قانونمندی است که قرآن پیش روی بندگان خداوند ج قرار داده است  ما از صلح بین مسلمانان ومشرکین صحبت نمیکنیم  بلکه بحث مطابق ادعای أعضای شورای عالی صلح بین  دو گروه مسلمان است .از نظر أعضای شورای عالی صلح هر قد میکه در جاده صلح گذاشتن میشود پاداشی فراوان است.این قرائت من حیث یک مفهوم ویا اصل کلی در مورد صلح موزون وخوش آیند است بشرط آنکه هرد وو طرف مائل به صلح باشند و هرد طرف انسان مسلمان ومشتاق همزیستی مسالمت آمیز باشند.دران صورت مانند جناب کشاف میگوئیم ما صلح میخواهم وپیغمبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرموده الصلح وخیر) اما صلح با کسانیکه از کشتن مردم ملکی لذت می برند وچون مار وگژدم  بر موجودات عالم ومخلوقات خداوند مصروف سم پاشی اند امر نا ممکن خواهد بود)
مخالفین واقعی صلح: اینکه طالبان قولا وعملا صلح با دولت را رد کرده اند از نظر کسی پوشیده نیست اما شورائی عالی صلح میفر ماید مخالفت اشکار عیب ندارد  دست های مرموز وزیر پرده با عث کندی کار ما شده؟! از مخالفت صریح طالبان در برابر داعیه صلح حرف بزبان نمی آورند اما از اظهار نظر صاحب نظران در مورد نتیجه وایندۀ تلاشهای صلح نگران اند. .هیئت شورای عالی صلح از متوقف شدن این پروسه موهوم ومبهم خیلی ها در هراس بوده به کسی حق اظهار نظر در مورد آیندۀ فعالیت های شانرا نمیدهند  هر گاه کسی در مورد نتائج کار کمیسیون شک کند از نظر روحانیون لمیده بر بوجی های دالر مخالف صلح  معرفی میشوند. این را نباید فراموش کرد اگر مصرف پول های گزاف وضیاع وقت نتیجه معقول ومنطقی نداشته باشد درانصورت  باید این آقایون در برابر ملت پاسخگو باشند پاسخگو باشند.نمیشود در آخر بفر مایند که دست های مرموزی از داخل وخارج مانع فعالیت های ما شد .طالبان اشکارا صلح را رد میکند همه خاموش اند وجرأت ندارند بگویند طالبان مخالفین اصلی صلح وهمزیستی اند اما از راز ها ودستهای مرموز بما خبر میدهند. با آنکه  طالبان  مخالف أصلی پروسه صلح وسازش با ملت ومردم افغانستان اند  هیئت محترم  شورای صلح تا هنوز به این حقیقت باور ندارند وبا همان تأویل آخندی میگویند منظور طالبان چیزی دیگریست با ما ارتباط دارند. واما اگر کسی فعالیت های شانرا بی نتیجه خواند بنام مخالفین صلح و واستقلال کشور محکومش میکنند.د
قانون قرآن وحکم در مورد چگونگی تطبیق صلح چگونه است؟.همانطوریکه خداوند ج صلح بین دومسلمان را واجب  وصلح را خیر وسعادت فرموده قواعد وقانون آنرا نیز مشخص ساخته است طوریکه میفر ماید…
( وإن طائفتان من المؤمنین إقتتلوا فأصلحو بینها فإن بغت إحداهما علی الأخری فقاتلوا اللتی تبغی حتی تفیئ إلی أمر الله}وجای هم فرموده  (فأصلحوا بین أخویکم…

ترجمه آیه شریف( اگر دو طائفه از مؤمنان با هم در جنگ باشند بین شان صلح کنید واگر یک طرف بغاوت کرد پس همه شما بجنگید با کسانیکه بغاوت کرده یا از پذیرش صلح سر پیچی کرده اند تا این گروه تابع حکم خدا شوند.. وایه دیگر هم حکم میکند که بین برادران خود صلح بوجود بیاورید..از فحوای آیه شریف معلوم میشود در صورتیکه هردو طرف جنگ مؤمن باشند باید بین شان صلح کنید، حال یکطرف قضیه در افغانستان کسانی اند که از کشتن افراد ملکی وبیگناه لذت میبرند، با علم وفر هنگ در ستیزند. زنان، اطفال وپیران را بر خلاف هدایت پیامبر ص به شهادت میرسانند وانسانهارا سر می برند ومثله میکنند وجنایات دیگر.
فرض کنیم طالبان با همه این جنیات که انجام میدهند مسلمان باشند باز هم  داعیه صلح را آشکارا رد میکنند که به اساس ارشاد الهی مسلمانان یاغی وسرکش پنداشته میشوند.حکم وقاعده صلح را با یاغیان خداوند ج چنین بیان فرموده است.اگر دو طائفه از مؤمنین با هم در جنگ باشند بین شان صلح کنید واگر یکی رد کرد وصلح را نپذیرفت باید همه شما در مقابل یاغی استاد شوید آنرا آنقدر بزنید تا حکم صلح را بپذیرد حال  طالبان فرضی قولا وعملا صلح را رد میکنند.در چنین حالتی مسئولیت علمائ ومسلمانان این است تا همه یکجا علیه آنها به جهاد ادامه دهند.شاید أعضای شورای عالی صلح از ادامه مذاکرات با افرادی که میخواهند باج وغنمیت بگیرند خوشحال باشند اما واقعیت این است که این مذاکرات جزء ضیاع وقت وصرف پول دیگر هیچ سود ندارد..