آرشیف
صبح سحر
مولانا کبیر فرخاری
خواهم که شام تار چو صبح سحر شود
دانش چراغ خانه ی نسل بشر شود
شاید رود زخانه ی میهن غبار غم
چرخ کهن ز طرح نوین مفتخر شود
خلق نکو چو ( فضل ) دهد جوهر وقار
حتمیست در سراچه ی دل نقد زر شود
چرک ریا زسینه ی دین شست و شو شود
محراب جای مردم نیکو سیر شود
بشکسته به نظام کهن در دل قرون
استمگران روانه ی گود سقر شود
نیسان دهد جلال در اقلیم پرورش
هرقطره در گلون صدف کی گهر شود
خواهد کسی زدودن آلام از وطن
در زیر بال مرمی و توپ و سکر شود
خورشید من زگرمی و نور آرامیده است
زان کرم شب چراغ چومهر وقمر شود
گر کاسه ی شکسته ی طالع برم بحر
همچون حباب خالی زدریا بدر شود
از همت بلند شود پست شاخ کبر
آتش بفرق دشمن دون شعله ور شود
چشم حسود کور درین بوم، همچو بوم
آماج کین دشنه و تیر و تبر شود
(فرخاری ) در بساط زمان نیست ناامید
باز ار گره به پنجه ی لطف هنرشود
مولانا کبیر (فرخاری)
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور